پوشش زنان، مظهری از اسلامیت و تمدن جوامع اسلامی است. بررسیها و دادههای تاریخی و کتب دینی نشان میدهد اسلام و سایر ادیان آسمانی با صراحت به دو فریضۀ الهی، یعنی حجاب و عفاف پرداخته و انسانها را بدان فراخواندهاند.
مقدمه
پوشش زنان، مظهری از اسلامیت و تمدن جوامع اسلامی است. بررسیها و دادههای تاریخی و کتب دینی نشان میدهد اسلام و سایر ادیان آسمانی با صراحت به دو فریضۀ الهی، یعنی حجاب و عفاف پرداخته و انسانها را بدان فراخواندهاند. در آیات و روایات معصومان(علیهم السلام) نیز بر رعایت حجاب بانوان و بایستگی حفظ عفت اجتماعی پافشاری شده است. افزون بر آن، گزارشهای تاریخی نیز از حساسیت و عملکرد پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) و حضرت علی(علیه السلام) برای اقامه عملی حجاب و ایجاد فضای عفت در جامعه حکایت دارد. امروزه مسئله «حجاب»، از موضوعات مطرح و چالشزاست که بایسته است بدان پرداخته شود. نوشتار پیشرو که در قالب پرسش وپاسخ سامان یافته است، به این امر مهم میپردازد.
پرسش اول: حجاب در آموزههای دینی چه اهمیت و جایگاهی دارد؟
لزوم رعایت حجاب و پاسداری از مرزهای عفت و حیا، یکی از واجبات بلكه از ضروريات اسلام است و تمام فِرَق مسلمين به آن پايبند هستند. منشأ این موضوع، دستورهایی است که در متون اسلامی درباره «حجاب و عفاف» بیان شده است؛ چنانکه در احادیث نیز به این امر تأکید شده است.
حجاب، پیوند تنگاتنگی با مقوله «عفت و حیاء» دارد؛ چرا که با رعایت حجاب است که این گوهر اخلاقی به دست میآید. طبق فرمایش امیرالمؤمنین(علیه السلام) نیكوترین پوشش دین، حیاست: «أَحْسَنُ مَلَابِسِ الدِّينِ الْحَيَاء». پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) نیز تصریح میکند که خداوند انسان با حيا، بردبارِ و پاكدامن را دوست دارد: «إنَّ اللّهَ يُحِبُّ الحَيِىَّ الحَليمَ العَفيفَ المُتَعفِّفَ». بعید نیست که سبب جلب این محبت الهی همانگونه که امام علی(علیه السلام) فرموده است، این باشد که عفّت، سرآمد هر خوبى است: «العِفَّةُ رَأسُ كُلِّ خَيرٍ» و به همین دلیل نیز امام حسن(علیه السلام) در تأکید بر حفظ حیا، بیحیایی را برابر با بیدینی دانسته است: «لَا حَيَاءَ لِمَنْ لَا دِينَ لَه».
ضرورت پافشاری بر عفاف، ناشی از اهمیت آن برای نفس آدمی است؛ چنانکه امام علی(علیه السلام) فرموده است: «العَفافُ يَصونُ النَّفسَ و يُنَزِّهُها عَنِ الدَّنايا؛ عفاف نفس را ایمن نگه میدارد و آن را از پستیها پاک میکند». در سخن ارزشمند دیگری مرتبه عفاف را بالاتر از این دانسته و آن را برترین عبادات معرفی کرده است: «افضَلُ العبادَةِ العِفافُ».
۱. حساسیت معصومین(علیهم السلام) نسبت به عفت وحیا
حضرات معصومین(علیهم السلام) نه تنها در بیایانات، بلکه در عمل نیز برای اقامه حجاب در سطح اجتماعی میکوشیدند؛ چنانکه از سیره پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) گزارش شده است که ایشان نسبت به وضع زنانی که خودشان را با ضوابط پوشش، تطبیق نمیدادند، حساسیت نشان میدادند. از عایشه نقل شده است:
دختر عبدالله بن طفیل که پدرش برادر مادرى من بود، در حالى که زینت کرده بود؛ به خانهام آمد. در همان هنگام پیامبر(صلی الله علیه و آله) نیز وارد شد و هنگامى که او را دید، از او روى برگرداند. به آن حضرت گفتم: یا رسولالله! این دختر بردارزاده من و خردسال است! پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: «هنگامى که زن به دوران عادت ماهانه رسید، بر او جایز نیست که جز روى خود موضع دیگرى را نمایان کند».
امام علی(علیه السلام) نیز در زمان خلافتش مردان عراقی را چنین سرزنش مینمود: «يَا أَهْلَ الْعِرَاقِ! نُبِّئْتُ أَنَّ نِسَاءَكُمْ يُدَافِعْنَ الرِّجَالَ فِي الطَّرِيقِ أَ مَا تَسْتَحْيُونَ؟!؛ ای مردم عراق! به من خبر رسیده است که زنان شما در راهها به مردان تنه میزنند، [چرا عکسالعملی نشان نمیدهید] آیا حیا نمیکنید؟».
۲. پوشش و منش اهلبیت(علیهم السلام)
سیره اهلبیت(علیهم السلام)، شاهد همیشه زنده جایگاه عفاف و حجاب است. نیمنگاهی به سیره حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) گویای آن است که حضرت این حکم الهی را هم در مقام صدور راهنمایی و هم در سیره عملی محترم داشته است؛ چنانکه به زنان اینگونه توصیه میفرمود: «خَيْرٌ لِلِنّساءِ أنْ لا يَرَيْنَ الرِّجالَ وَ لا يَراهُنَّ الرِّجالُ؛ بهترين چيز برای زنان آن است كه مردان را نبینند و مردان آنها را نبینند». فضیل بن یسار از امام باقر(علیه السلام) چنین روایت میکند که حضرت فرمود: «فَاطِمَةُ سَيِّدَةُ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ مَا كَانَ خِمَارُهَا إِلَّا هَكَذَا وَ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى وَسَطِ عَضُدِه؛ فاطمه، سيده زنان بهشت است و مقنعه او تا اينجا بيشتر نبود و [امام باقر] با دست تا وسط بازو را نشان داد». لازم به ذکر است که مقنعه مذکور، تنها قسمتی از حجاب سرتاسری مورد استفاده آن حضرت، و پوشش ایشان بهویژه در برایر نامحرمان بسیار کاملتر از این بوده است.
پرسش دوم: چرا باید ما زنان به خاطر دل بیمار مردان حجاب داشته باشیم؟!
در جواب اين پرسش باید گفت، اولاً اسلام برای مردان نیز رعایت نکاتی را لازم شمرده است و ثانیاً تحریک نشدن مردان تنها حکمت حجاب نیست و حکمتهای مهم دیگری نیز برای آن وجود دارد؛ مانند حفظ حیا و عفت. رهبر فرزانه انقلاب میفرماید:
این مسئله حجاب و مَحرم و نامَحرم و نگاه کردن و نگاه نکردن، همه به خاطر این است که قضیه عفاف در این بین سالم نگه داشته شود. اسلام به مسئله عفاف زن اهمیت میدهد. البته عفاف مرد هم مهمّ است. عفاف مخصوص زنان نیست؛ مردان هم باید عفیف باشند. منتها چون در جامعه مرد به خاطر قدرت جسمانی و برتری جسمانی میتواند به زن ظلم کند و برخلاف تمایل زن رفتار نماید، روی عفّت زن بیشتر تکیه و احتیاط شده است.
بر این اساس حجاب وحیا دستور کلی است و به زنان اختصاص ندارد. اسلام همانگونه که دستور مؤكد به حجاب داده است، در آیه ۳۰ سوره نور به مردان نیز دستور داده است كه از چشمچرانى پرهيز کنند: «قُلْ لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ؛ به مؤمنان بگو چشمهاى خود را [از نگاه به نامحرمان] فرو گيرند و عفاف خود را حفظ كنند. اين براى آنان پاكيزهتر است». از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نیز روایت شده است: «نگاه مردان به زنان نامحرم، همچون تیری زهرآلود از تیرهای شیطانی است».
مردان نیز نمیتوانند با لباس نامناسب در جامعه حاضر شوند؛ از اینرو لازم است مردان نیز عفاف داشته باشندِ چنانکه امام علی(علیه السلام) فرموده است: «لَیسَ لِلرَّجُلِ أَنْ یکشِفَ ثِیابَهُ عَنْ فَخِذَیهِ وَ یجْلِسَ بَینَ قَوْمٍ؛ بر مرد شایسته نیست که لباس او کنار رود تا رانهایش معلوم گردد و در این حال در میان قوم خود بنشیند». آن حضرت در سخن ارزشمند دیگری فرموده است: «لباس ریزبافت و ضخیم بپوشید. هر که لباسش نازک است، دینش نازک است. هنگام نماز لباس بدننما نپوشید».
برای ارائه پاسخ تفصیلی به این پرسش میتوان به نکات ذیل توجه داشت:
۱. ویژگیهای روانی و شخصیتی زنان و مردان
وظیفه پوشش از اینرو بیشتربه زنان اختصاص یافته است که زن، مظهر جمال و مرد، مظهر شیفتگی است. زن تمایل به خودنمایی و تبرج، و مرد تمایل به نگاه کردن و چشمچرانی دارد. به تعبیری دیگر زن به حکم طبیعت خود میخواهد دلبری کند و مرد را دلباخته خود کند. بنابراین خودنمایی و برهنگی، از انحرافهای مخصوص زنان است و دستور پوشش هم برای آنان مقرر گردیده است. از سوی دیگر همانطور که تحقیقات و تجربههای علمی نشان میدهد آن اندازه که مرد از نگاه کردن به اندام و تن زن تحریک میشود، زن از مشاهده مرد تحریک نمیشود.
۲. حفظ امنیت اجتماعی زن
حجاب، عامل امنیت اجتماعی زنان است که با حکم حجاب محقق میشود؛ از همین روست که خداوند در آیه ۵۹ سوره احزاب فرموده است:
«یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً؛ اى پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلبابها [روسرىهاى بلند] خود را بر خویش فرو افكنند. این كار براى اینكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند، بهتر است [و اگر تا كنون خطا و كوتاهى از آنها سر زده، توبه كنند] خداوند همواره آمرزنده رحیم است».
آنچه در یک جامعه سالم لازم است، این است که مردان از طریق ازدواج نیازهای جنسی خود را برطرف کنند و از روی شهوت به زنان نگاه نکنند؛ اما حتی اگر بیشتر مردان این مسئله را رعایت کنند، باز هم ممکن است افرادی سودجو پیدا شوند؛ از اینرو زنان باید برای محفوظ ماندن از شر این افراد، حجاب خود را رعایت کنند. مطمئناً پوشیده بودن زن، او را از تعرض افراد فاقد اخلاق مصون میدارد. شاهد اين مدّعا، آمار تكاندهندهای است که در جوامع غربی وجود دارد که بیحجابی و فرهنگ برهنگی زنان، چه بلایی بر سر جامعه و خانوادهها وارد کرده است و دانشمندان غربی هم به آن معترفند.
۳. حجاب عامل تحکیم خانواده
مسئله دیگری که بیانگر اهمیت حجاب است، آثار زیانبار بیحجابی بر استحکام خانواده است. وقتی بنا بر آزادی مطلق باشد و زنان با هر گونه لباس و آرایشی به راحتی در کوچه و خیابان قابل مشاهده باشند، دیگر هیچ زنی برای همسر خود جذابیت نخواهد داشت؛ زیرا زنان زیباتر از او در کوچه و خیابان به چشم میخورد. این در حالی است که اگر زنان در اجتماع حجاب داشته باشند، مردان به همسر خود به عنوان زیباترین زنی که میتوانند در کنار او آرامش داشته باشند، نگاه میکنند؛ چنانکه در آیه ۲۱ روم میخوانیم:
«وَ مِنْ آياتِهِ أنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا الَيْها وَ جَعَلَ بَينَكُمْ مَوَدَّةً و رَحْمَةً انَّ فِى ذلِكَ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُوْن؛ از نشانههاى او اين است كه همسرانى از جنس خودتان، براى شما آفريد تا در كنار آنها آرامش يابيد و در ميان شما مودت و رحمت قرار داد. در اين، نشانههايى است براى گروهى كه تفكر مىكنند».
۴. حفظ کرامت و شخصیت زن
در بحث حجاب، مسئله «ابتذال زن» و «سقوط شخصيت او» از اهمیت بسیاری برخوردار است و نيازى به ارقام و آمار ندارد. هنگامى كه جامعه زن را با اندام برهنه بخواهد، طبيعى است که تقاضاى آرايش بيشتر و خودنمايى افزونتر از او روز به روز بیشتر میشود. هنگامى كه زن را از طريق جاذبه جنسیاش وسيله تبليغ كالاها و دكور اتاقهاى انتظار و عاملى براى جلب جهانگردان و سياحان و … قرار دهد، شخصیتاش در جامعه سقوط مىكند. به راستى چه دردآور است كه در كشورهاى غربى و در كشور ما قبل از انقلاب اسلامى، بيشترين اسم و شهرت و آوازه و پول و درآمد و موقعيت براى زنان آلوده و بىبند و بارى بود كه به نام «هنرمند و هنرپيشه» معروف شده بودند. به برکت پیروزی انقلاب اسلامی، آن بساط بر چيده شد و زن از صورت ابتذال سابق و موقعيت يك عروسك فرنگى و كالاى بىارزش در آمد و شخصيت خود را باز يافت.
پرسش سوم: چرا این قدر به بحث حجاب پرداخته میشود؟! آيا این، یک استراتژی سياسی است يا اينكه به لحاظ شرعی و دينی واجب است؟
حجاب، از مسلّمات و واجبات و بلكه از ضروريّات اسلام است. تصویب آن به عنوان یک قانون بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی و مجازات متخطیان از آن بهویژه در سالهای اخیر، موجب سمپاشیها و تبلیغات سوء علیه این حکم مسلّم اسلامی شده است؛ بهطوری که ممکن است این شبهه و شائبه برای عدهای پدید آمده باشد که پرداختن به بحث حجاب، بیشتر از آنکه حکمی فقهی و شرعی باشد؛ یک استراتژی سیاسی و یک شعار ایدئولوژیک از سوی نظام حاکم است. زدودن این شبهه را از مسیر ایستگاههای ذیل میتوان دنبال کرد:
۱. فطری و ادیانی بودن حجاب
اهمیت مسئله حجاب در مؤلفههای دینی، از آنجا نمایان میشود که حکم حجاب، فرآیندی منطبق با فطرت توحیدی و در راستای حفظ گوهر حیاست؛ چه اینکه بهترین پوشش و محافظ دین الهی در وجود آدمی، حفظ گوهر حیاست. اهمیت حیا در مؤلفههای دینی تا آنجاست که امام حسین(علیه السلام) بیحیایی را برابر با بیدینی دانسته و فرموده است: «آن كه حیا ندارد؛ دین هم ندارد». با تأکید بر همین مؤلفه «حیا» است که میگوییم اهمیت حجاب به عنوان یک هنجار اجتماعی، تنها یک استراتژی سياسی گذرا و رویکردی تاکتیکی نیست.
پوشش زن و مرد از زمان حضرت آدم(علیه السلام) و حوا(سلام الله علیها) بوده است و از سكهها، تنديسها، نقاشیها و آثار به جا مانده ديگر از دورههای قبل معلوم میشود كه همه اقوام و ملل گذشته پوشش نسبتاً كاملی داشتهاند. از كتاب مقدس فهميده میشود كه در عهد سليمان نبی(علیه السلام)، زنان علاوه بر پوشش بدن، صورت را نيز با روبند میپوشاندند. در زمان حضرت ابراهيم(علیه السلام) هم اين سنت رايج بوده است. در ايران باستان و در دوره مادها، هخامنشيان، اشكانيان و ساسانيان نیز همواره زنان لباسی به صورت شنل، قبا يا چادری داشتهاند كه قامت آنها را میپوشانده است. استاد شهید مطهری مینویسد:
«… قدر مسلّم این است که قبل از اسلام در میان بعضی ملل، حجاب وجود داشته است تا آنجا که من در کتابهای مربوطه خواندهام، در ایران باستان و در میان قوم یهود و احتمالاً در هند حجاب وجود داشته و از آنچه در قانون اسلام آمده، سختتر بوده است». پ
۲. مسئولیت حکومت اسلامی در قبال حجاب
حکم حجاب، موضوعی است که الزام به آن نه از ایدئولوژیها و استراتژیهای سیاسی بلکه از اصیلترین منابع دینی، قویاً قابل اثبات است. با این حال نکته بسیار ظریفی که باید در این زمینه مورد توجه قرار گیرد، وظیفه حکومت اسلامی در حاکم کردن هنجار در اجتماع است. در جامعه اسلامی، عدهای هستند که از اراده قوی و ايمان قلبی محکمی برخوردارند و تحت هر شرايطی، ملتزم به قانون و شرع میمانند و جو جوامع پيرامون تأثيری در آنان نمیگذارد. در طرف مقابل نيز گروه کمی هستند که بنای لاابالیگری دارند و خوی سرکشی و تمرد از هنجارهای قانون و شرع در نهادشان نهفته است. میان اين دو طيف، اکثريت مردم تابع وضع موجود و متأثر از فضای عمومی هستند. بیترديد در هر جامعهای متوليان تربيت اجتماعی و مسئولين اجرای قانون، بايد اين بستر را ايجاد کنند که جو عمومی جامعه به سمت همرنگی با گروه اول و تبعيت از قانون و هنجارهای صحيح اجتماعی باشد و گروه دوم خود را در انزوا و مطرود حس کند.
سؤال اينجاست که چرا بايد وضع موجود را کسانی شکل بدهند که از گروه دوم هستند؛ در حالی که ابزار قانون و شرع مدافع گروه اول است؟ چرا بايد فرزند زن مسلمان در محيط مدرسه کم کم از اينکه مادرش چادر به سر میکند، خجالت بکشد؟ چرا اکثريت معمولی جامعه به رنگ اقليت آلوده دربيايند و کم کم آلودگی گروههای کجرو به عنوان هنجار شناخته شود؟! چرا اقليت متخلف از قانون و شرع هنجارسازی کنند؟ آیا حکومت اسلامی وظیفه ندارد برای صیانت از کیان اخلاقی جامعه روز به روز حمایت خود را از گروه اول (به عنوان رعایتکنندگان هنجارهای جامعه) بیشتر و فعالیتهای گروه دوم (هنجارشکنان) را محدودتر سازد؟ بیگمان چنین است.
اگر چه موضوع حجاب و بیحجابی در وهله اول، موضوعی شخصی است و آثار وضعی و تکلیفیاش در آینده فرد متبلور میشود؛ اما این موضوع نافی آثار اجتماعی آن در عرصه اجتماعی نیست. وقتی «بیحجابی» خارج از حوزه خصوصی افراد اتفاق میافتد، موضوعی برای دخالت و مسئولیت حکومت میشود؛ زیرا حکومت اسلامی نمیتواند در قبال نشر یافتن فسادها و تباهیها و بدعتها دست روی دست بگذارد. اصولاً یکی از وظایف دولت اسلامی، آن است که زمینهساز سعادت دنیوی و اخروی مردم و فراهمآورنده بستر رشد و تعالی آنان باشد و این مهم، بدون دفع و رفع زمینههای فساد و مبارزه با عوامل تباهی و اشاعه خوبیها و ترویج نیکیها میسر نیست. متون دینی ما نیز چنین وظیفهای را برای حاکم و حکومت تعریف کردهاند؛ چنانکه در توصیههای پبامبر(صلی الله علیه و آله) به معاذ بن جبل آنگاه که وی را به یمن فرستاد، آمده است: «أَمِتْ أَمْرَ الْجَاهِلِيَّةِ إِلَّا مَا سَنَّهُ الْإِسْلَامُ وَ أَظْهِرْ أَمْرَ الْإِسْلَامِ كُلَّهُ صَغِيرَهُ وَ كَبِيرَه؛ کار جاهلی را بمیران و امر مربوط به اسلام را چه کوچک و چه بزرگ آشکار نما».
همچنین در نامه امام علی(علیه السلام) به عثمان بن حنیف آمده است: «بدان که بهترین بندگان خدا پیش او، پیشوای عادلی است که هدایت شده باشد و هدایت نماید، سنت شناختهشده را بر پا دارد و بدعت ناشناخته را بمیراند».
۳. حفظ مصالح خانواده و جامعه
رعایت حجاب، موجب جلب منافع و مصالحی کلی برای بانوان و نهاد خانواده میشود که حکومت در قبال آن نیز مسئولیت دارد؛ منافع و مصالحی مانند:
۱/۳. بازشناسایی زنان به عفت و مصونیت
خداوند درباره شناخته شدن زنان به عفت با رعایت حجاب فرموده است:
«يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنينَ يُدْنينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْن». برخی از علما این آیه را اینگونه ترجمه میکنند: «اى پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلبابها [روسرىهاى بلند] خود را بر خويش فرو افكنند، اين كار براى اينكه به [عفت] شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند، بهتر است».
بنا بر این آیه شریفه حجاب برای خود زن در بُعد اجتماعی، عامل محوری برای بازشناسی وی به عفت و حیاست و همین شاخصه سبب میشود زن مورد آزار و تعرض اشخاص لاابالی و بزهکار قرار نگيرد. حجاب، يك «نه» بزرگ به مجرمانی است كه قصد سوءاستفاده از زن و آزار جنسی وی را دارند که اگر این نه بزرگ، یعنی حجاب از طرف جامعه زنان انجام نپذیرد؛ افزایش نیروهای امنیتی برای حفظ امنیت زنان از آزار های جنسی نیز کارگر نخواهد بود.
۲/۳. مصونیت اجتماعی مردان از غریزه جنسی
یکی از آیات وجوب حجاب، آيه ۳۱ سوره نور است:
«وَ قُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُيُوبِهِنَّ؛ و به زنان با ایمان بگو: چشمان خود را از آنچه حرام است، فرو بندند و شرمگاه خود را حفظ کنند و زینت خود را [مانند لباسهای زیبا، گوشواره و گردنبند] مگر مقداری که [طبیعتاً مانند انگشتر و حنا و سرمه، بر دست و صورت] پیداست [در برابر کسی] آشکار نکنند و [برای پوشاندن گردن و سینه] مقنعههای خود را به روی گریبانهایشان بیندازند».
در حکمت و شأن نزول این آیه آمده است که جوانى از انصار در مسير خود با زن بدحجابى روبهرو شد. جوان جلب او شد تا اينكه وارد كوچه تنگى شد. ناگهان صورتش به ديوار خورد و تيزى استخوانی در ديوار صورتش را شكافت. او به نزد رسولخدا(صلی الله علیه و آله) شکایت برد و آیه مورد بحث نازل گردید و زنان را به رعایت حجاب ملزم نمود.
۳/۳. مصونیت خانواده از طلاق
بنا بر آمارهاى قطعى و مستند، با افزايش برهنگى در جهان میزان طلاق و از هم گسيختگى زندگى زناشويى در دنيا به طور مداوم بالا رفته است؛ چرا كه برهنگی، سبب هوسهاى سركش میشود و انسان را به هر قيمتى به دنبال هوس میکشاند و به اين ترتيب شخص هر روز دل به دلبرى مىبندد و با ديگرى وداع مىگويد. در محيطى كه حجاب رعایت میشود، دو همسر به يكديگر تعلق دارند؛ ولى در «بازار آزاد برهنگى» كه عملاً زنان به صورت كالاى مشتركى (لااقل در مرحله غير آميزش جنسى) در آمدهاند، ديگر قداست پيمان زناشويى نمیتواند مفهومى داشته باشد و خانوادهها همچون تار عنكبوت به سرعت متلاشى مىشوند و كودكان بىسرپرست مىمانند.
پرسش چهارم: آیا یک شخص بیحجاب با وجود اینکه سایر اعمالش خوب است، باز هم جهنمی میشود؟!
حفظ حجاب و پوشش اسلامی برای زنان مسلمان به عنوان یکی از مهمترین احکام اسلامی، لازم است و بدون شک ترک آن، معصیت است و موجب عذاب الهی میشود؛ عذابهایی که به صراحت در احادیث بیان شدهاند. برای مثال در حدیث طولانیای که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) برای امام علی(علیه السلام) و حضرت فاطمه(سلام الله علیها) روایت میکند، در توصیف برخی از صحنهها و عذابهای جهنم که در شب معراج دیده است، میفرماید: «زنی را دیدم که به موهایش آویخته شده و مغز سرش از شدت گرما میجوشد … زنی را دیدم که گوشت بدن خود را میخورد و آتش از زیرش شعله میکشید … آن زنی که به مو آویخته شده بود، موی خود را از مردهای نامحرم نمیپوشاند … و زنی که گوشت بدنش را میخورد، همان زنی بود که بدن خود را برای مردم زینت میکرد». امام علی(علیه السلام) نیز در توصیف زنان آخرالزمان و بیان عاقبت اخروی آنها میفرماید: «در آخرالزمان و نزديک شدن زمان موعود [قيامت يا زمان ظهور حضرت مهدى] كه بدترين زمانهاست، زنانى بیحجاب ظاهر مىشوند و عريان بيرون میآیند و خودنمایى مىكنند، از دين خارج مىشوند، در فتنهها داخل مىشوند و به شهوترانى روى مىآورند و به لذتجوییها شتابانند. حرامهاى الهى را حلال مىكنند و همیشه در جهنم خواهند ماند».
با توجه به این مطالب، ممکن است این سؤال به ذهن برسد که چرا باید زنی که اعمال صالح و اخلاق نیکوی دیگری دارد، به خاطر بیحجابی متحمل چنین عقوبت ناگواری شود و آیا چنین موضوعی منطقی است؟!
برای پاسخ به این سؤال باید از باب مقدمه، بحثی را به صورت فشرده درباره موضوع «تجسم اعمال» ذکر شود. مسئله تجسم اعمال با همه اختلافاتی که ممکن است برخی از علما درباره آن داشته باشند، از آموزههای اسلامی است که از سوی علما بسیار مورد بحث قرار گرفته است. این مفهوم را میتوان در آیات بسیاری در قرآن و در احادیث یافت؛ برای مثال خداوند در آیات ۶ تا ۸ سوره زلزال میفرماید: «یوْمَئِذٍ یصْدُرُ النّاسُ اَشْتاتاً لِیرَوْا اَعْمالَهُم فَمَنْ یعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیراً یرَه وَ مَنْ یعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرَّاً یرَه». همچنین در آیه ۳۰ سوره آلعمران میفرماید: «یوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ ماعَمِلَتْ مِنْ خَیرٍ مُحْضَراً …؛ روزى كه هر كس آنچه را از كار نيک انجام داده است، حاضر مىبيند». در چندین حدیث نیز با صراحت بر تجسم اعمال در قیامت تأکید شده است. برای مثال پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) خطاب به یکی از صحابه فرمود:
بیگمان برای تو همراهی است که با تو در قبر دفن میشود. اگر این همراه بزرگوار باشد، تو را اکرام میکند و اگر پست باشد، تو را به دوزخ تسلیم میکند؛ جز با تو محشور نمیشود و تو محشور نمیشوی، جز با او و بازخواست نمیشوی، جز از او. پس او را شایسته قرار ده؛ زیرا اگر صالح و شایسته باشد، با آن انس میگیری و اگر ناصالح و فاسد باشد، تنها از او هراسان میشوی و او، عمل توست.
بنابراین وعده دادن زنان بیحجاب به عقوبتهای دردناک مورد اشاره در احادیث فوق، ظلمی در حق آنها نیست و فقط نتیجه مستقیم و تجسم اعمالشان است. اصولاً هر کار نیک یا بد ما، چه در این دنیا و چه در آخرت، نتایج و پیامدهایی ناگزیری دارد که نمیتوان از مسئولیت آنها شانه خالی کرد.
پرسش پنجم: آیا ازدیدگاه امام خمینی(ره) حجاب اجباری است؟
امام خمینی(ره) همواره و از ابتدای شکلگیری مبارزات خویش، به صورت صریح و قاطع بر لزوم رعایت صحیح آموزهها، ارزشها و موازین اسلامی تأکید داشت. برای مثال هنگامی که خبرنگار فرانسوی از ایشان پرسید: «برخى از رسوم اسلامى مانند حجاب اجبارى رها شدهاند. آیا در جمهورى اسلامى از نو اجبارى خواهد شد؟»، فرمود: «حجاب به معناى متداول میان ما که اسمش حجاب اسلامى است، با آزادى مخالفتى ندارد. اسلام با آنچه خلاف عفت است، مخالفت دارد و ما آنان را دعوت مىکنیم که به حجاب اسلامى رو آورند و زنان شجاع ما دیگر از بلاهایى که غرب به عنوان تمدن به سرشان آورده است به ستوه آمده و به اسلام پناهنده شدهاند».
بنابراین نه تنها حضرت امام(ره) وعده به آزادی حجاب نداده است؛ بلکه از بیحجابی به عنوان موضوعی که مخالف عفت جامعه اسلامی است، نام برده و بر لزوم تلاش نظام اسلامی برای اصلاح این معضل تصریح کرده است: «الآن وزارتخانهها ـ این را مىگویم که به دولت برسد، آنطورى که براى من نقل مىکنند ـ باز همان صورت زمان طاغوت را دارد. وزارتخانه اسلامى نباید در آن معصیت بشود. در وزارتخانههاى اسلامى نباید زنهاى لخت بیایند. زنها بروند، اما باحجاب باشند. مانعى ندارد بروند، اما کار بکنند؛ لکن با حجاب شرعى باشند، با حفظ جهات شرعى باشند». همچنین حضرت امام(ره) با صلابت از وضعیت حجاب در ادارات دولتی گلایه کرد و خواستار ساماندهی فوری به این اوضاع شد: «زنان اسلامی باید با حجاب اسلامی بیرون بیایند، نه اینکه خودشان را بزک کنند. زنها هنوز در ادارات با وضع پیشین کار میکنند. زنها باید وضع خودشان را عوض کنند … زنها میتوانند در کارهای اجتماعی شرکت کنند، ولی با حجاب اسلامی».
پرسش ششم: دیدگاه مقام معظم رهبری مدظلهالعالی درباره بد و یا ضعیف الحجابها چیست؟
رهبر فرزانه انقلاب مدظلهالعالی درباره اصل وجوب حجاب و نیز ضعیف الحجابها میفرماید:
حجاب یک ضرورت شریعتی است… یعنی هیچ تردیدی در وجوب حجاب وجود ندارد؛ این را همه باید بدانند. اینکه حالا خدشه کنند، شبهه کنند که آیا حجاب هست، لازم است، ضروری است، نه، جای خدشه و شبهه ندارد؛ یک واجب شرعی است که باید رعایت بشود، منتها آن کسانی که حجاب را به طور کامل رعایت نمیکنند، اینها را نباید متهم کرد به بیدینی و ضدانقلابی؛ نه. من قبلاً هم گفتهام؛ یک وقتی در سفری از سفرهای استانی که میرفتم، در جمع علما گفتم … چرا گاهی بعضی از شما این خانمی را که حالا فرض کنید یک مقداری موهایش بیرون است یا به تعبیر رایج بدحجاب است ــ که حالا باید گفت ضعیفالحجاب؛ حجابش ضعیف است ــ متهم میکنید؟ بنده وارد این شهر شدم، جمعیت آمدند استقبال؛ شاید اقلاً یک سوم جمعیت این جور خانمها هستند، دارند اشک میریزند؛ این را نمیشود گفت ضدانقلاب است؛ این چطور ضدانقلابی است که اینجور با شوق و با حرارت و با انگیزه میآید و مثلاً فرض کنید در فلان مراسم دینی یا فلان مراسم انقلابی شرکت میکند؟ اینها بچههای خودمانند، دخترهای خودمانند. من چند بار تا حالا در خطبه نماز عید فطر این را تکرار کردهام که در مراسم ماه رمضان، در شبهای اَحیاء ــ عکسهایش را برای من میآورند، حالا من که آنجاها را نمیتوانم [بروم] اما تصویرش را برای من میآورند ــ زنها با ریختهای مختلف، قوارههای مختلف اشک میریزند. من حسرت میخورم به آن جور اشک ریختن؛ میگویم ای کاش من هم میتوانستم اینجور مثل این دختر، مثل این زن جوان اشک بریزم؛ این را چطور میشود متهم کرد؟ بله، کار درستی نیست، بدحجابی یا ضعف حجاب درست نیست، اما این موجب نمیشود که ما این [افراد] را از حوزه دین و انقلاب و مانند اینها خارج بکنیم و خارج بدانیم؛ چرا؟ البته همه ماها یک نقصهایی داریم، باید نقصها را برطرف کنیم؛ هر چه بتوانیم برطرف کنیم، بهتر است.
همچنین ایشان میفرماید:
خانمهایی بودند که در عرف معمولی به آنها میگویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد میریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباخته به این اهداف و آرمانهاست. او یک نقصی دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقصهای این حقیر باطن است؛ نمیبینند. «گفتا شیخا هر آنچه گویی هستم / آیا تو چنان که مینمایی هستی؟». ما هم یک نقص داریم، او هم یک نقص دارد.
گفتنی است که رهبر معظم و فرزانه انقلاب، رفتارشناسی با دختران و زنان بد حجاب را نیز بیان کرده اس. ایشان عقیده دارد که با این گروه از زنان دختران باید منطقی ومهربانانه رفتار شود: «در این موضوعات باید بسیار متین و منطقی و به دور از احساساتِ بیمورد، ورود کرد و باید با دلایل روشن، آن منطق استعماری غربی افشا و تبیین شود»؛ « …خودتان را مجهز کنید، مسلح به سلاح معرفت و استدلال کنید، بعد به این کانونهای فرهنگی ـ هنری بروید و پذیرای جوانها باشید. با روی خوش هم پذیرا باشید؛ با سماحت، با مدارا. فرمود: «و سنّة من نبیّه» که ظاهراً عبارت است از «مداراة النّاس». مدارا کنید. ممکن است ظاهر زنندهای داشته باشد؛ [خب] داشته باشد».
پرسش هفتم: حجاب؛ واجب فردی است یا اجتماعی؟
هر فعلی که بر جامعه تأثیرگذار باشد، موضوعی اجتماعی است؛ نه فردی. اگر فرد در خانه خود با صدای آرام الفاظ رکیکی را بر زبان آورد و یا لباس مخصوصی را بپوشد، شخصی و فردی است؛ اما به صرف آنکه این الفاظ و لباس در محیط جامعه بر زبان آورده شود و نمود پیدا کند، موضوع اجتماعی میشود. اگر فرد در منزل خود سیگار بکشد، کسی حق اعتراض ندارد؛ اما اگر در اتوبوس این کار را انجام بدهد، یک مسئله اجتماعی پیش آمده است و دیگران حق اعتراض دارند و آن فرد نمیتواند بگوید به شما ارتباطی ندارد؛ زیرا او در یک جامعه باید حدودی را برای پوشش افراد متناسب با فرهنگ آن جامعه رعایت کند. چه بسا نوع پوشش خاصی که مخالف با فرهنگ یک جامعه باشد، موجب آزار مردم آن منطقه شود. بیحجاب ظاهر شدن زنان، متضاد و متعارض با فرهنگ اسلامی جامعه ایران است؛ زیراحجاب، قانون حاکم بر جمهوری اسلامی است که همگان باید آن را رعایت کنند. بر این اساس اگر شخصی بودن حجاب به معنای آزادی تکوینی مرد و زن در انتخاب پوشش و نوع لباس باشد، سخن درستی است؛ زیرا هر فردی اختیار تکوینی دارد که از میان نوشیدنیها آب را انتخاب کند یا سم بنوشد … این در حالی است که اگر به این معنا باشد که قانون عرف یا قوانین کشورها یا ادیان آسمانی اجازه میدهد هر فرد با هر نوع پوششی در جامعه آشکار شود، نمیتواند معنای مقبولی داشته باشد؛ زیراحضور با پوششی مخالف آنچه دین و قانون میگوید، تجاوز به حقوق دیگران است. از همین روست که پیامبر(صلی الله علیه و آله) مأمور است که به مردان و زنان مؤمن بگوید که هنگام حضور در انظار عمومی، پوشش مناسبی داشته باشند که باعث هنجارشکنی در جامعه دینی نشود: «وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ …؛ به زنان با ایمان بگو چشمهای خود را (از نگاه هوسآلود) فرو گیرند و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را آشکار ننمایند و روسریهای خود را بر سینه خود افکنند و زینت خود را آشکار نسازند…».
فهرست منابع
کتب
۱. ابنحیون مغربی، نعمان بن محمد، دعائم الإسلام، تصحیح: آصف فيضى، چاپ دوم، قم: مؤسسة آلالبيت(علیهم السلام)، ۱۳۸۵ق.
۲. ابنشعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، تصحیح علیاکبر غفارى، چاپ دوم، قم: انتشارات جامعه مدرسين، ۱۳۶۳ق.
۳. اربلی، علی بن عیسی، كشف الغمة فی معرفة الأئمة(علیهم السلام)، تصحیح سید هاشم رسولى محلاتى، چاپ اول، تبریز: نشر بنىهاشمى،۱۳۸۱ق.
۴. تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غرر الحكم و درر الكلم، تصحیح سید مهدی رجایى، چپ دوم، قم: دار الكتاب الإسلامی، ۱۴۱۰ق.
۵. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشيعة، تصحیح مؤسسه آلالبیت(علیهم السلام)، چاپ اول، قم: مؤسسه آلالبیت(علیهم السلام)، ۱۴۰۹ق.
۶. حجازی، بنفشه، زن به ظن تاريخ، تهران: روشنگران و مطالعات زنان، ۱۳۷۵ش.
۷. روت تریزویل، کاکس، تاريخ لباس، ترجمه شیرین بزرگمهر، تهران: توس، ۱۳۸۰ش،
۸] سیوطی، جلالالدین عبدالرحمن بن ابیبکر، الدر المنثور، بیروت: دار الفكر، [بیتا].
۹. شریف الرضی، حسین بن محمد، نهج البلاغة، تصحیح صبحی صالح، چاپ اول، قم: هجرت، ۱۴۱۴ق.
۱۰. صدوق، محمد بن علی، الأمالی، چاپ ششم، تهران: کتابچی، ۱۳۷۶ش.
۱۱. من لایحضره الفقیه، تصحیح علیاکبر غفاری، چاپ دوم، قم: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، ۱۴۱۳ق.
۱۲. طبرسی، حسن بن فضل، مكارم الأخلاق، چاپ چهارم، قم: نشر الشريف الرضى، ۱۴۱۲ق.
۱۳. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، چاپ چهرم، تهران: دار الکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق.
۱۴. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تصحیح جمعی از محققان، چاپ دوم، بیروت: دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
۱۵. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری، تهران: انتشارات صدرا، ۱۳۹۰ش.
۱۶. مغنیه، محمدجواد، تفسیر الکاشف؛ قم: بوستان كتاب، ۱۳۸۳ش.
۱۷. مکارم شیرازی، ناصر، تفسير نمونه، چاپ ۳۲، تهران: دار الكتب الاسلاميه، ۱۳۷۴ش.
۱۸. دائرة المعارف فقه مقارن، چاپ اول، قم: مدرسه الامام على بن ابىطالب(علیه السلام)، ۱۴۲۷ ق.
۱۹. كتاب النكاح، چاپ اول، قم: انتشارات مدرسه الامام على بن ابىطالب(علیه السلام)، ۱۴۲۴ ق.
۲۰. موسوی خمینی (امام)، سیدروحالله؛ صحیفه امام؛ تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۹ش.
۲۱. نجفی، محمد بن حسین، جواهر الكلام فی شرح شرائع الاسلام، تهران: دارالکتب الاسلامیه، [بیتا].
۲۲. هدایتخواه، ستار، زیور عفاف، چاپ دوم، مشهد: معاونت پژوهشى اداره كل آموزش و پرورش خراسان، ۱۳۷۵ش.
روزنامهها و سایتها
۱. پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله العظمی سید علی خامنهای.
۲. روزنامه شرق، «از تاریخچه حجاب در کشور چه میدانیم؟»، ۰۶/۰۴/۱۴۰۱، شماره۴۳۱۳، ص ۱۰.
ثبت دیدگاه