جریان اصلاحات بعد از یک دوره که تمامی مبادی قدرت و مدیریت را در دست داشت و عملکرد ناامیدکننده ای از خود نشان داد حالا در یک دوره فترت و جدا ماندن از قدرت بدون اشاره به تجربه مدیریتی خود تخریب دولت و مجلس را در دستور کار خود دارد.
آسمان به ریسمان بافتن های اصلاح طلبان از یک طرف و تلاش برای ناامیدسازی و تولید نارضایتی و ارتباط دادن هر چیزی به دولت و مجلس از سوی دیگر نقل محافل جریان رسانه ای این جناح سیاسی شده است.
اصلاحات دو هدف دور و نزدیک سیاسی را دنبال می کند و از همین رو با تولید نارضایتی موارد ناروایی را به مجلس با عنوان هدف نزدیک و دولت به عنوان هدف دور می چسباند.
این روزها به بهانه اغتشاشات و نقدهایی که بیشتر تخریب است، مجلس را عامل تشدید نارضایتی معرفی می کند. این درحالی است که این جانبداری صوری از مردم بیشتر به کام اراذل و اوباش و ضد انقلاب است. نمایندگان مجلس اخیرا به طور جمعی خواستار برخورد با اغتشاشگران شده اند و نسبت به قصاص آنانی که در کشتار و قتل پلیس و هموطنان نقش داشته اند از دستگاه قضا خواسته اند که با قاطعیت عمل کند اما اصلاحات در یک موج دروغ سازی عنوان کرد که مجلس همه معترضان را محارب خوانده و در موج دیگر اعضای اصلاح طلب به عنوان مصلح و نقاد روشنفکر پا به میان گذشته و به در شکل ارائه تحلیل، دروغی که خود گفته اند را پرورده و گسترش می دهند.
در همین رابطه “علی صوفی” فعال اصلاح طلب به طور غیر مستقیم به اهداف این جریان سیاسی جهت تخریب مجلس می پردازد با تخریب خانه ملت میگوید: “از کوزه همان برون ترآود که در اوست. از این مجلس حداقلی که با مشارکت حداقلی مردم و با رانت حذف رقبا و تأیید صلاحیتهای گسترده بود، انتظار بیشتری نباید داشت. این افراد اصلا قدرت درک مسائل ساده را ندارند تا چه رسد به مسائل پیچیده اجتماعی. به نظرم اینها در سر جای خود نیستند و خیلی فاصله دارند با این موقعیت حساسی که اشغال کردهاند.» پر واضح است که صوفی فقط سنگ اصلاحات را به سینه می زند.
جالب اینجاست که کلید واژه جدید این جریان در تخریب نمایندگان “مجلس حداقلی” است.
در همین رابطه وبسایت اصلاح طلب امتداد پا را فراتر گذاشته و در یک ادعایی عجیب و غریب می نویسد: “از همین رو اعتراف سایت پورمحمدی به اینکه «در غیاب اصلاح طلبان…. مردم به سمت کنش های خشونت آمیز سوق داده میشوند» نظیر آنچه «این روزها در کف خیابان می بینیم» در واقع کد روشنی داده شده است از اینکه؛ مقصر اصلی سوق دادن مردم به کف خیابان اصولگرایان بودند که تلاش کردند تا مردم از اصلاحات ناامید و رویگردان شوند. آنهم به این امید واهی و خیال خام که قرار است با رویگردانی جامعه از اصلاحات به سمت اصولگرایان میل پیدا کنند. ”
جالب اینجاست که تا به اینجا این اصلاح طلبان بودند که در کنار دشمنان خارجی و داخلی با تحلیل ها و کارهای رسانه ای مختلف به تشدید اغتشاشات اقدام می کردند. اما بعد از فروکش کردن ماجرا حالا در یک اقدام فرار به جلو رقیب سنتی را عامل التهابات معرفی می کنند.
اصلاحات یک راهبرد سیاسی رسانه ای مهم دارد و آن ایجاد آلزایمر سیاسی و از یاد بردن اتفاقات مجلس دهم با ایجاد غوعاسالاری که قرص ایجاد فراموشی است. اصلاح طلبان در خفا برای همین منظور جلسات پنهانی برگزار می کنند و کلید واژه های تخریبی “مجلس حداقلی” و ” مشارکت حداقلی” از آن خارج و یکباره در رسانه های این جناح عمومیت می یابد. اصلاح طلبان تغییری نکردند و بعد از یک ناامید سازی بزرگ در پی بازگشت به قدرت بدون هیچ برنامه و خصوصا عملی برای بهبود وضعیت اقتصادی و فرهنگی کشور هستند. نمایندگانی که رسوایی “سلفی حقارت” را به بار آوردند. اصطلاحات رادیکال بازهم در کمین انتخاباتی دیگر با همان حربه ایجاد استبداد فکری با طوفان دروغ پردازی و نفرت پراکنی است تا قدرت و اجازه تفکر را از جامعه بگیرد و به سمت منافع این جناح سوق دهد.
ثبت دیدگاه