انقلاب، جنبش، شورش و خشم شهری از جمله واژههایی است که برخی برای بازنمایی واقعیت ناآرامیهای اخیر استفاده کردهاند.چیستی این جریان از مهمترین پرسشهایی است که با پاسخ به آن تبیین وقایع اخیر ممکن میشود.
مرگ خانم مهسا امینی چند وقتی است که ناآرامیهایی را در کشور به راه انداخته است. انقلاب، جنبش، شورش و خشم شهری از جمله واژههایی است که برخی برای بازنمایی واقعیت در این رابطه از آن استفاده کردهاند.
چیستی این جریان از مهمترین پرسشهایی است که با پاسخ به آن تبیین وقایع اخیر ممکن میشود. واژهی جنبش اجتماعی(کلاسیک یا جدید) با وجود استعمال برای فهم مختصات این گروه، نمیتواند منطبق بر واقعیت باشد. بسیاری از متفکرین این حوزه، ایدئولوژی و دارا بودن برنامهای مشخص را از ویژگیهای جنبشهای اجتماعی میدانند.
ایدئولوژی برسازندهی مجموعهای منسجم از ارزشهای مورد پذیرش را نشان میدهد که هر جریانی از طریق آن خود را به جامعه معرفی میکند. با بررسی شعارها و خواستههای این گروه جز ادبیاتی سلبی چیز دیگری یافت نمیشود و این مساله یکی از عوامل عدم گسترش جریان مذکور در بطن جامعه میشود. آلن تورن یکی از ویژگیهای جنبشهای اجتماعی را اصل هویت میداند. منظور او از این اصل این است که هر جنبشی باید مشخص کند که به کدام یک از گروههای جامعه تعلق داشته و همچنین از منافع کدام گروهها دفاع میکند. اصل هویت هم مسالهای است که در تظاهرات اخیر مشاهده نمیشود. البته بیان این نکته مهم است که تظاهرات اخیر برخی از ویژگیهای یک جنبش را داراست اما با فقدان دیگر مولفهها نمیتوان نام جنبش بر آن نهاد.
انقلاب واژه دیگری است که خود تظاهرکنندگان سعی بر تطابق این واژه با واقعیت بیرونی دارند. اما برگزیدن این واژه نشاندهندهی عدم درک صحیح از مفهوم انقلاب است. ایدئولوژی در مفهوم انقلاب نیز از مولفههای کلیدی است که در بالا بدان اشاره شد که تظاهراتکنندگان فاقد آن هستند.
وجود رهبر نیز پارامتر دیگری برای انقلاب قلمداد میشود. همهی تلاشهای این جریان برای انتخاب رهبری که بتواند تظاهرکنندگان را به انسجامی مطلوب برساند، بینتیجه مانده است. حتی سخنان نخبگان و رهبران انقلاب اسلامی که در دوران انقلاب مطرح شده بود را برخی از اعضای این جریان برای تحریک جامعه مورد استفاده قرار میدهند. این مطلب به وضوح نشان از عدم رهبری مشخص برای این جریان است.
پارامتر مهم دیگری که برای یک انقلاب برشمرده میشود، به دست دادن تصویری از آینده توسط انقلابیون است. پرسش از آینده مهمترین پرسشی است که این جریان در پاسخ بدان ناتوان است. رویکرد این گروه در مواجههی با این پرسش طفرهرفتن از پاسخگویی و نسبت دادن این اندیشه به حکومت برای عدم وقوع انقلاب است. البته این توجیهات نمیتواند جای خالی پاسخ به این پرسش را به صورتی موجه پر کند. پس از دریافت این مطلب که در اغتشاشات اخیر نه جنبشی در کار است و نه انقلابی، باید به این سوال پاسخ داد که چه مفهومی بازنمایی نزدیکتری از وقایع اخیر کشور دارد؟
مفهوم شورش شاید نزدیکترین واژه برای توصیف اتفاقات اخیر باشد. البته این بدان معنی نیست که اتفاقات اخیر فاقد معیارهای دیگری هستند. اما مفهوم شورش تصویر نزدیکتری از واقعیت بیرونی در اختیار قرار میدهد. «در واقع شورش از احساس خشم و عدم تایید یک موقعیت سرچشمه میگیرد و سپس خود را با عدم اطاعت از مقام مسئول این وضعیت نشان میدهد».
وقایع اخیر با یک خشم عمومی نسبت به مرگ مهسا امینی آغاز شد. روایتی غیر واقعی(کشته شدن مهسا امینی توسط نیروهای پلیس) به عنوان صحیحترین روایت در اذهان این گروه پذیرفته شد. البته در طی اغتشاشات نیرویهای دیگری از جمله گروههای نفوذی دشمن نیز حضور داشتند، اما در اینجا بحث بر سر تحلیل جریان موجود در خود ایران است.
حال با توجه به این روایت فضا برای ناآرامیهای گوناگون این گروه مهیا شد که ناشی از همان خشم ابتدایی بود. بالا بودن فضای خشم و کمبود عقلانیت تا آنجا بالا میرود که این جریان حتی تاب تحمل افرادی خنثی که به هر دلیل در این باره اظهار نظر نمیکنند را ندارد. برخی از افراد این شورش سعی میکنند با ناسزاگویی و متهم کردن این افراد صف خود را از آنها جدا کنند.
در این میان برخی دم از وقوع انقلاب زدند در صورتی که اتفاقات نشاندهندهی شورشی علیه مسالهی مذکور بود. «شورش تنها وقتی وقتی جنبهی انقلابی پیدا میکند که سازمانهای بسیجگر، اعتراض را متوجه ساخت اجتماعی کنند و طرحی هرچند مبهم از آینده ترسیم و تبلیغ نمایند». البته این نوشتار در پی نفی بحرانهایی چون مشروعیت، اقتصاد و غیره نیست بلکه هدف در اینجا نشان دادن چیستی اتفاقات اخیر و خروج از برخی توهمات است.
ثبت دیدگاه