یکی از شاخص های برجستۀ جامعۀ پویا و بانشاط است و اجتماع بدون مطالبه گری، اجتماعی مُرده و بدون آرمان خواهد بود؛ زیرا مطالبه گری در درون خود، نوعی تحرک و آرمان گرایی را دنبال می کند. مطالبه گری از حقوق اساسی اقشار مختلف جامعه است که قوانین و مقررات اجتماعی و حاکمیتی بر مبنای آن تدوین و تقریر می گردد و تأثیر چشمگیری در تحقق حکمرانی مطلوب و شایسته سالارانه دارد، به گونه ای که سبب احیا و پایبندی به حقوق شهروندی و در نهایت عاملی برای توسعه و پیشرفت جامعه است. منشأ این حق، هم آزادی و اختیار انسان است و هم منشأ خدادادی و فطری دارد. در نوشتار حاضر، به شناخت مفهوم مطالبه گری، اقسام مطالبه گری، ضرورت گسترش فرهنگ مطالبه گری و مبانی دینیِ مطالبه گری مطلوب می پردازیم.
مطالبه گری، نوعی اعتراض به وضع موجود
امیرالمؤمنین علی(ع) در خطاب به اصحاب و لشکریان خود فرمودند: «أُف لَکم لَقَدْ سَئِمْتُ عِتَابَکمْ- أَ رَضِیتُمْ بِالْحَیاةِ الدُّنْیا مِنَ الْآخِرَةِ عِوَضاً وَ بِالذُّلِّ مِنَ الْعِزِّ خَلَفاً إِذَا دَعَوْتُکمْ إِلَی جِهَادِ عَدُوِّکمْ دَارَتْ أَعْینُکمْ کأَنَّکمْ مِنَ الْمَوْتِ فِی غَمْرَةٍ وَ مِنَ الذُّهُولِ فِی سَکرَةٍ یرْتَجُ عَلَیکمْ حوَارِی فتَعْمَهُونَ- [فَکأَنَ ] وَ کأَنَّ قُلُوبَکمْ مَأْلُوسَةٌ فَأَنْتُمْ لَا تَعْقِلُون . .. أَیهَا النَّاسُ إِنَّ لِی عَلَیکمْ حَقّاً وَ لَکمْ عَلَی حَقٌّ فَأَمَّا حَقُّکمْ عَلَی فَالنَّصِیحَةُ لَکمْ وَ تَوْفِیرُ فَیئِکمْ عَلَیکمْ وَ تَعْلِیمُکمْ کیلَا تَجْهَلُوا وَ تَأْدِیبُکمْ کیمَا تَعْلَمُوا وَ أَمَّا حقِّی علَیکمْ فَالْوَفَاءُ بِالْبَیعَةِ وَ النَّصِیحَةُ فِی الْمَشْهَدِ وَ الْمَغِیبِ وَ الْإِجَابَةُ حِینَ أَدْعُوکمْ وَ الطَّاعَةُ حِینَ آمُرُکم؛[۱] اف بر شما، که از توبیختان به تنگ آمده ام. آیا در عوض حیات دائمی به زندگی دنیا راضی شده اید؟ و به جای عزت به ذلت دل خوش کرده اید؟ چون شما را به جهاد دعوت می کنم دیدگانتان به گردش می افتد گویی به سختی جان کندن دچار شده، و در بیهوشی غفلت فرو رفته اید، به طوری که راه گفت و شنودتان با من بسته می شود و در پاسخ من دچار سرگردانی می شوید گویی دلتان گرفتار اختلال شده و عقلتان از کار افتاده است. ..
ای مردم، مرا بر شما حقّی است، و شما را بر من حقّی. اما حق شما بر من این است که خیر خواه شما باشم، و غنیمت شما را به نحو کامل به شما بپردازم، و شما را تعلیم دهم تا جاهل نمانید، و مؤدب به آداب نمایم تا بیاموزید. و اما حقی که من بر شما دارم وفا به بیعتی است که با من نموده اید، و خیر خواهی نسبت به من در حضور و غیاب، و اجابت دعوتم به وقتی که شما را بخوانم، و اطاعت از من چون دستوری صادر کنم».
بر اساس مطالب فوق، مطالبه گری نوعی اعتراض به وضع موجود است. از این رو در مطالبه گری، هم باید وضع و شرایط کنونی و مسائل پیرامون آن دیده شود و هم وضع مطلوب مورد توجه قرار گیرد. اعتراض هم به جهت پُر کردن فاصله میان وضع کنونی و وضع مطلوب صورت می گیرد.
رهبر معظم انقلاب(حفظه الله) در این خصوص فرمودند: «مطالبه کردن با دشمنی کردن، فرق دارد. .. معنای مطالبه گری، طلب کردن است و نه خصومت و دعوا!»[۲]
ایشان در بیان دیگری تذکر دادند: «مردم مطالباتی دارند که در اغلب موارد هم حق با مردم است و اگر این توقعات و انتظارات برآورده نشود، اعتراض می کنند، اما مطالبات مردم مسئله ای متفاوت از فتنه سازی به بهانه این مطالبات است که این دومی کار دشمن است.»[۳]
البته لازم است میان مطالبه گری و اعتراض به دولت ها و سیاست های برخی از دست انداران، با اعتراض به اصل حکومت و نظام اسلامی تفاوت قائل شویم، زیرا اغلب اعتراض ها به دولت ها و مسئولان دولتی است و متأسفانه دشمنان داخلی و خارجی از عدم تفکیک میان این دو نوع اعتراض سوء استفاده می کنند و حتی گاهی اعتراض ها را به سوی اصل دین و نظام دینی، جهت می دهند.
مقام معظم رهبری(حفظه الله) در این باره فرمودند: «مطالبه طبعاً با نوعی اعتراض همراه است. خب، بله مطالبه به معنای این است که یک نقصی وجود دارد و ما می خواهیم رفع آن نقص را مطالبه کنیم -طبعاً مطالبه این است- بنابراین با اعتراض همراه است؛ نگذارید این مطالبه شما و اعتراض شما اعتراض به نظام اسلامی تلقّی بشود؛ این مهم است؛ دشمن منتظر این است. گاهی اوقات ممکن است شما فرض کنید به مسئله بورس -من باب مثال – اعتراض دارید یا مثلاً به مسئله پراید اعتراض دارید، اعتراض را ذکر می کنید؛ [امّا] دشمن از نحوۀ اعتراض شما، اعتراض به نظام را تلقّی می کند یا القا می کند که این اعتراض به نظام بود؛ این را نگذارید؛ این را جدّاً مانع بشوید و نگذارید که دشمن چنین فرصتی پیدا کند که از مطالبه شما، از اعتراض شما یک چنین تلقّی ای به دست بیاورد یا چنین تلقّی ای را بتواند به مخاطب القا کند.»[۴]
انواع مطالبه گری
به طور کلی مطالبه گری بر دو نوع صورت می گیرد: «مطالبه گری فردی» که بیشتر به صورت خودجوش و با حداقل امکانات صورت می گیرد و معمولاً توان و قدرت مطالبه گری در این نوع پایین و احتمال دستیابی به نتیجه مطلوب، ضعیف است.
نوع دوم «مطالبه گری تشکیلاتی» و ساختار یافته است که اغلب به صورت رسمی و با حضور پرشورتری شکل می گیرد و حصول نتیجۀ مطلوب در این نوع از مطالبه گری دست یافتنی تر است.
در مجموع می توان گفت: مطالبه گری، مجموعه ای از اقداماتی است که توسط اقشار مختلف مردم باانگیزه تشویق و یا تحریض مسئولان و مجریانی صورت می گیرد که برنامه ریزی، مدیریت و تصمیم گیری آنان در سرنوشت و وضعیت زندگی افراد و گروه های مطالبه گر اثرگذار است.
ضرورت گسترش فرهنگ مطالبه گری در جامعه
مطالبه گری یکی از مسائلی است که امام خمینی(ره) اوایل نهضت انقلابی، بارها قشرهای گوناگون مردم، به ویژه علما و روحانیت را به سوی آن فرا می خوانند و می فرمودند: «فرصت را غنیمت بشمارند آقایان. بنویسند، اعتراض کنند. الآن نویسنده های احزاب دارند می نویسند، امضا می کنند. می نویسد، اشکال می کند، امضا می کند. شما هم بنویسید، صد نفر از علما امضا بکنند؛ مطالب را گوشزد بکنند، اشکالات را بگویند. امروز روزی است که باید گفت»
ایشان همچنین دیگر افراد و گروه ها اعم از دانشگاهیان، دبیران و معلمان و. … را خطاب قرار می داد و آنان را به سوی مطالبه گری تشویق و ترغیب[۵]
از این رو می توان گفت مطالبه گری آرمان ها و ارزش های اسلامی و جاری ساختن احکام الهی یکی از ضرورت ها برای آحاد جامعه به ویژه جوانان ایران است. مطالبه گری سبب می شود تا حس مشارکت پذیری در افراد جامعه تقویت شود و آنان نیز خود را جزئی از بازوی نظارتی حاکمیت بدانند.
مبانی دینی مطالبه گری
۱. فریضه بودن امر به معروف و نهی از منکر
آیه: «الَّذینَ إِنْ مَکنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُور؛ همان کسانی که هر گاه در زمین به آن ها قدرت بخشیدیم، نماز را برپا می دارند، و زکات می دهند، و امر به معروف و نهی از منکر می کنند».
آیه: «وَلْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّهٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ[۶]؛ باید از میان شما، جمعی دعوت به نیکی و امر به معروف و نهی از منکر کنند! و آن ها همان رستگارانند.»
واژۀ امت به معنای جماعت[۷] و گروهی است که جنبه وحدت زمانی یا مکانی یا هدف و مرام در بین آنان وجود دارد.[۸] و یکی از مصادیق امر به معروف و نهی از منکر، تصمیم و قیام و اقدام برای مطالبه گری در جهت احقاق حقوق شهروندان و پرسش گری و نظارت به شکل تشکیلاتی و گروهی است که این امر یکی از مصادیق فریضه امر به معروف و نهی از منکر می باشد.
روایت: امام باقر(ع) فرمودند: «إِن الْأَمرَ بالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْی عَنِ الْمُنْکرِ سَبِیلُ الْأَنْبِیاءِ وَ مِنْهَاجُ الصُّلَحَاءِ فَرِیضَةٌ عَظِیمَةٌ بِهَا تُقَامُ الْفَرَائِضُ وَ تَأْمَنُ الْمَذَاهِبُ وَ تَحِلُّ الْمَکاسِبُ وَ تُرَدُّ الْمَظَالِمُ وَ تُعْمَرُ الْأَرْضُ وَ ینتَصَفُ منَ الْأَعدَاءِ وَ یسْتَقِیمُ الْأَمْر. ..[۹] همانا امر به معروف و نهی از منکر، راه پیامبران و شیوۀ صالحان است. فریضۀ بزرگی است که در پرتو آن واجبات دیگر، اقامه می شود، راه ها ایمن، درآمدها حلال، مظالم به صاحبان اصلی مسترد، زمین آباد، حق از دشمنان باز پس گرفته می شود و امر (حکومت) تحکیم می یابد».
۲. ضرورت دادخواهی و نپذیرفتن ظلم
آیه: «لَا یُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَن ظُلِمَ وَکَانَ اللَّه سمِیعًا علِیمًا[۱۰]؛ خداوند بدگویی بلند و آشکار را دوست ندارد، جز برای کسی که بر او ستم رفته باشد، و خداوند همواره شنوا و داناست.»
آیه: «فلَوْ لا کان منَ الْقُرُونِ مِنْ قَبْلِکمْ أُولُوا بَقِیةٍ ینْهَوْنَ عَنِ الْفَسادِ فِی الْأَرْض إِلاَّ قَلیلاً مِمَّنْ أَنْجَینا مِنْهُمْ[۱۱]؛ پس چرا از امت های پیش از شما خردمندانی نبودند که از فساد در زمین باز دارند؟ مگر اندکی از آنان که نجاتشان دادیم.»
روایت: رسول الله (ص): «لَن تقَدَّسَ أُمَّةٌ لَا یؤْخَذُ لِلضَّعِیفِ فِیهَا حَقُّهُ مِنَ الْقَوِی غَیرَ مُتَعْتَع[۱۲]؛ امتی که حق ضعیفان را از زورمندان با صراحت و بدون خوف و ترس نگیرد، هرگز پاک نمی شود و روی سعادت را نمی بیند.»
۳. ضرورت اجرای عدالت اجتماعی و رعایت حقوق شهروندی
آیه: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامینَ بِالْقِسْطِ[۱۳]؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! کاملاً به عدالت قیام کنید.»
آیه: «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا کونُوا قَوَّامینَ لِلَّهِ شُهَداءَ بِالْقِسْطِ وَ لا یجْرِمَنَّکمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلی أَلاَّ تَعْدِلُوا اعدِلُوا هوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوی[۱۴]؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! همواره برای خدا قیام کنید و از روی عدالت، گواهی دهید! دشمنی با جمعیتی، شما را به گناه و ترک عدالت نکشاند! عدالت کنید، که به پرهیزگاری نزدیک تر است!»
روایت: امام علی(ع) فرمودند: «وَ قَدْ بَلَغَنِی أَنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ کانَ یدْخُلُ عَلَی الْمَرْأَةِ الْمسْلِمَةِ وَ الْأُخرَی الْمُعَاهَدَةِ فَینْتَزِعُ حِجْلَهَا وَ قُلْبَهَا وَ قَلَائِدَهَا وَ رِعَاثَهَا مَا تُمْنَعُ مِنْهُ إِلَّا بِالاسْتِرْجَاعِ وَ الِاسْتِرْحَامِ ثُمَّ انْصَرَفُوا وَافِرِینَ مَا نالَ رَجلًا مِنْهُمْ کلْمٌ وَ لَا أُرِیقَ لَهُ دَمٌ فَلَوْ أَنَّ امْرَأً مُسْلِماً مَاتَ مِنْ بعْدِ هذَا أَسَفاً مَا کانَ بِهِ مَلُوماً بَلْ کان عنْدِی بهِ جَدِیراً. ..[۱۵]؛ به من خبر رسیده که یکی از آنان (اهل شام) به خانۀ زن مسلمان و زن غیرمسلمانی وارد شده که جان و مالش در پناه اسلام محفوظ بوده و خلخال، دستبند، گردنبند و گوشواره های آن ها را از تنشان بیرون آورده است؛ در حالی که هیچ وسیله ای برای دفاع جز گریه و التماس کردن نداشته اند . .. اگر مسلمانی برای این حادثه، از روی تأسف بمیرد، ملامت نخواهد شد و از نظر من سزاوار است».
۴. ضرورت نظارت همگانی در حکومت اسلامی
آیه: «الْآمِرُونَ بالْمَعْرُوفِ وَ الناهُونَ عَنِ الْمُنْکرِ وَ الْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّه وَ بشِّرِ الْمؤْمِنین[۱۶]؛ آمران به معروف، نهی کنندگان از منکر، و حافظان حدود (و مرزهای) الهی، (مؤمنان حقیقی اند) و بشارت ده به (اینچنین) مؤمنان».
امام خمینی(ره) در این باره فرمودند: ««مردم مواظب اند و مطلع اند و شناسایی می کنند و سکوت نمی کنند. بنابراین، توصیه من به آقایان [مسئولان] به طور جِد این است که… تعقیب کنید، تأیید کنید، همراهی کنید، کمک کنید تا کشور شما رو به سلامت برود.»[۱۷]
۵. آزادی بیان در اسلام
آیه: «وَ قُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکمْ فمَنْ شاءَ فلْیؤْمِنْ وَ منْ شاءَ فَلْیکفُرْ[۱۸]؛ بگو: این حقّ است از سوی پروردگارتان! هر کس می خواهد ایمان بیاورد (و این حقیقت را پذیرا شود) و هر کس می خواهد کافر گردد!»
روایت: امام علی(ع) در عهدنامه مالک اشتر نوشتند: (ای مالک!) لشکریان و دستیاران و پاسداران خود را چنان دور کنی که صاحبان حاجت بدون احساس ترس و لرز و لکنت زبان با راحتی کامل بتوانند مطالب خود را بیان کنند، زیرا که من از پیامبر خدا (ص) بارها شنیدم که فرمودند: هرگز امتی که در آن حق ضعیفان از زورداران با صراحت و بی لکنت گرفته نشود پاکیزه نمی شوند و روی سعادت را نمی بینند.»[۱۹]
۶. مسئولیت انسان ها در برابر سرنوشت خود و دیگران
آیه: «وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ ما لَکمْ لا تَناصَرُونَ[۲۰]؛ آن ها را نگهدارید که باید بازپرسی شوند! شما را چه شده که از هم یاری نمی طلبید.»
روایت: «کلُّکمْ رَاعٍ وَ کلُّکمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِیتِهِ…[۲۱]؛ همۀ شما دربارۀ رعیتش مورد سئوال قرار می گیرید».
امام خمینی(ره) نیز در بیان گهرباری فرمودند: «همه مان مسئولیم، نه مسئول برای کار خودمان؛ مسئول کارهای دیگران هم هستیم. .. مسئولیت من هم گردن شماست؛ شما هم گردن من است. اگر من پایم را کج گذاشتم، شما مسئولید اگر نگویید چرا پایت را کج گذاشتی؟»[۲۲]
۷. ضرورت حفظ امنیت و جلوگیری از ایجاد اغتشاش علیه حکومت اسلامی
امیرالمومنین امام علی (ع) در نهج البلاغه، سه عامل و زمینه برای ایجاد ناامنی و اغتشاش علیه حکومت را مطرح می کند که هر سه مورد به تعامل و ارتباط میان مردم و مسئولین مربوط می شود، این سه عامل عبارتند از:
۱. وجود اختلاف طبقاتی میان مردم و مسئولان حکومتی[۲۳]، ۲. دریافت مالیات از مردم با الگوی غیر مؤمنانه و غیر رحمانی[۲۴]، ۳. ورود اطرافیان و خویشاوندان مسئولین به حوزه حکومت و کار اقتصادی از طریق رانت و اختلاس.[۲۵]
امام خمینی(ره): «مسئله حفظ نظام جمهوری اسلامی در این عصر و با وضعی که در دنیا مشاهده می شود و با این نشانه گیری هایی که از چپ و راست و دور و نزدیک، نسبت به این مولود شریف می شود، از اهم واجبات عقلی و شرعی است که هیچ چیز به آن مزاحمت نمی کند.»[۲۶]
بنابر مطالب بیان شده، مطالبه گری دو بعد دارد، اول آن که مطالبه گری یکی از تکالیف و حقوق مسلم مطالبه گران است که اعتراض، طلب و درخواست به هنگام، ارائه راهکار و توجیه و آگاه سازی و دغدغه مندسازی مسئولان حاکمیتی، مصادیق و جلوه هایی از این بعد می باشد و جنبۀ دیگر مطالبه گری، پاسخگویی، حکمرانی مطلوب، مدیریت، تدبیر و تلاش مناسب مسئولان حکومتی با به کارگیری همه ظرفیت های موجود برای تغییر شرایط کنونی و حرکت به سوی آرمان شهر مهدوی(عج) است.
پی نوشت ها:
[۱] نهج البلاغه، محمد بن حسین شریف الرضی، هجرت، قم، ۱۴۱۴ ق، چاپ اول، خطبه ۳۴.
[۲] بیانات در دیدار جمعی از نخبگان و استعدادهای برتر علمی کشور در تاریخ: ۱۷/۰۷/۱۳۸۶.
[۳] بیانات در جمع پرستاران: ۱۱/۱۰/۱۳۹۸.
[۴] بیانات در ارتباط تصویری با نمایندگان تشکل های دانشجویی، مورخ: ۲۸/۰۲/۱۳۹۹.
[۵] همان.
[۶] آل عمران/ ۱۰۴.
[۷] حج / ۴۱.
[۸] تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، دار الکتب الإسلامیة، تهران، ۱۳۷۴، چاپ اول، ج ۳، ص ۳۴.
[۹] الکافی، محمد بن یعقوب کلینی، دار الکتب الإسلامیة، تهران، ۱۴۰۷ ق، چاپ چهارم، ج ۵، ص ۵۶.
[۱۰] نساء/ ۱۴۸.
[۱۱] هود/ ۱۱۶.
[۱۲] تحف العقول عن آل الرسول(ص)، حسن بن علی(ابن شعبه) حرّانی، جامعه مدرسین، قم، ۱۳۶۳، چاپ دوم، ص ۱۴۲.
[۱۳] نساء / ۱۳۵.
[۱۴] مائده/ آیه ۸.
[۱۵] الکافی، ج ۵، ص ۵.
[۱۶] سبأ/ ۴۶.
[۱۷] صحیفه امام خمینی(ره)، ج ۱۹، ص ۳۹۹.
[۱۸] کهف/ ۲۹.
[۱۹] نهج البلاغه، نامه ۵۳.
[۲۰] صافات/ ۲۴ و ۲۵.
[۲۱] مجموعه ورام، ج ۱، ص ۶.
[۲۲] صحیفه امام خمینی(ره)، ج ۸، ص ۴۸.
[۲۳] نهج البلاغه، خطبه ۲۰۹.
[۲۴] نهج البلاغه، نامه ۵۳.
[۲۵] نهج البلاغه، نامه ۵۳.
[۲۶] صحیفه امام خمینی(ره)، ج ۱۹، ص ۱۵۳.
ثبت دیدگاه