١- مقدمه
نامه نگاری، فرایندی است که طی آن با ارسال نوشته ای از فردی به فرد یا افراد دیگر، بین آنها ارتباط برقرار میشود. نامه نگاری میتواند در مورد هر موضوعی انجام شود.
نامه نگاری در قدیم بیشتر به صورت کاغذی بوده ؛ اما امروزه با پیشرفت تکنولوژی و اختراع ابزارهایی چون رایانه، اینترنت، تلفن همراه و…، نامه نگاری کاغذی و مکاتبات سنتی رنگ باخته و تا حد زیادی جای خود را به فناوریهای نوین داده است.
در تعریف لغوی این واژه باید گفت، نامه مطلبی است که خطاب به فردی معین نوشته میشود. دهخدا نامه را چنین تعریف کرده است: مراسله، مکتوب، قرطاس، قرطس، کتابت، کاغذی که به نام کسی نوشته شود، نوشته، مکتوب، رقعه، تعلیقه، خط، کتابت، مراسله، مرقومه، رقیمه (دهخدا، ذیل واژۀ «نامه»).
با نگاهی به آثار گذشتگان درمییابیم که آنان نیز از این مسئلۀ مهم (نامه) آگاه بوده اند و از همین رو، مطالب مختلف بسیاری را در لابه لای نامه های خود به دیگران به جای گذاشته اند که امروزه برای ما به یادگار مانده است و ما با نگاه به آنها، از مطالب گوناگون و علمی آنها بهره برداری و استفاده میکنیم (دانشگر، ١٣٨٥: ٩).
در سده های پس از اسلام نیز، با تلفیق اصول نامه نگاری فارسی و عربی و تأثیرپذیری کاتبان از فنون بلاغی قرآن، همچنین توجه به شیوۀ کتابت نامه های پیامبر و خلفا به پادشاهان کشورهای اطراف و عاملان و کارگزاران حکومت اسلامی، نامه نگاری به زبان عربی و به شیوه ای اسلامی- ایرانی در میان دبیران رواج گرفت. فراوانی مکاتبات در این دوران و همچنین تأثیرپذیری اعراب از شیوۀ نامه نگاری دبیران ایرانی پیش از اسلام، سبب شد تا نامه ها متناسب با کاربرد و نوع مخاطب، اجزا، تقسیم بندی و ساختار خاصی بیابند. (خطیبی، ١٣٧٥: ٣٠٩ -٣٦١).
از قدیم دو روش برای نامه نگاری وجود داشته است؛ یک، روش ادیبان که اغلب نامه های خود را با نثری مسجع (آهنگین) و ادبی آغاز میکردند. سراسر نامه پر بود از ظرایف و نکات ادبی که گاهی ابیاتی را نیز چاشنی کلام خود میساختند. در این زمینه مجموعه هایی از نامه های بزرگان ادب فارسی از جمله جلال الدین محمد مولوی، میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی و گروهی دیگر بر جای مانده است (دانشگر، ١٣٨٥: ٢٧ -٢٨) و دیگر، روش معمول میان مردم عادی بود؛ بدین صورت که پیش از مطالب اصلی، مقدمه ای به صورت قالبی و تکراری در تمام نامه های دوستانه مینوشتند و پس از آن با جملۀ «باری عرض میشود که…» موضوع اصلی نامه را آغاز میکردند که معمولا بیش از چند جمله نبود (همان: ٢٨-٣٠).
از اواسط دوران قاجار و با ظهور نویسندگانی چون فاضل خان گروسی، میرزا ملکم خان و بیش از همه قائم مقام فراهانی، تا حدودی شیوۀ نامه نگاری در ادبیات فارسی متحول شد؛ چنانکه در نامه های قائم مقام علاوه بر ساده شدن زبان و نزدیکی به گفتار طبیعی، جملات، کوتاه تر شد و افراط در کاربرد آرایه های بدیعی به حداقل رسید (آرین پور، ١٣٨٧: ٦٥).
نویسندگان متأخر و معاصر هم کوشیده اند که معنی را بر لفظ غلبه و تقدم دهند و هر جا که لغت و ترکیب و عبارتی، فهم معنی را دشوار کند، لفظ را فدای معنی کنند (دانش پژوه، ١٣٧٧: ٣٤).
ساده شدن ساختار و زبان نامه های اداری، حکومتی، دوستانه و خانوادگی که از نتایج رشد سوادآموزی بود و باعث گسترش نامه نگاری شد، در دهه های پس از انقلاب اسلامی ایران و به ویژه در زمان جنگ تحمیلی، به عنوان یکی از مهم ترین ابزارهای ارتباطی تلقی شد و جایگاه پررنگی در اذهان یافت.
١-١- بیان مسئله
پایداری را میتوان، ایستادگی در برابر هر نوع تجاوز دانست. اگر اسارت هم نوعی از پایداری باشد؛ پس ادبیات اسارت هم جزوی از ادبیات پایداری است ؛ بنابراین میتوان گفت که در دوران ادبیات فارسی هیچ گاه به اندازۀ دهه های پس از انقلاب، آثاری در این حوزه خلق و نگاشته نشده است.
با توجه به اهمیت ترسل در ادبیات اسارت و ارتباط آن با سنت نامه نگاری فارسی، در این مقاله، ضمن پرداختن به جنبه های ساختاری، محتوایی و مفهومی نامه های آزادگان، الگوهای اصلی و تکرار شوندۀ نامه ها چه به صورت عام و چه به صورت خاص استخراج خواهد شد و پیوند ادبیات اسارت در حوزۀ نامه نگاری و همچنین تفاوت ها و شباهت های این گونه از منظرهای زبانی و محتوایی با گذشتۀ ادبیات فارسی تحلیل و بررسی خواهد شد.
١-٢- پیشینۀ پژوهش
اغلب پژوهشگران در آثاری که به صورت کلی به تاریخ، ادبیات و نثر فارسی پرداخته اند، از وضعیت نامه نگاری نیز سخن گفته اند؛ از جمله بهار (١٣٨٤) در سبک شناسی، خطیبی (١٣٧٥) در فن نثر، رستگار فسایی (١٣٨٠) در انواع نثر فارسی، تفضلی (١٣٧٨) در تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام و دیگران به توصیف وضعیت نامه نگاری در دوره هایی از ادب فارسی توجه کرده اند.
همچنین رمضانی (١٣٩٢) در مقالۀ «پیشینۀ ترسل و نامه نگاری در ایران از آغاز تا قرن ششم هجری»، پیشینۀ ترسل را تا آغاز قرن ششم بررسی کرده است. مدبری و دیگران (١٣٩١) در دو مقالۀ جداگانه به بررسی ویژگیهای سبکی، محتوایی و ساختاری در ترسل اسفزاری پرداخته اند و رضایی و دیگران (١٣٩٢)، ویژگیهای ترسل را در عصر صفوی بررسی کرده اند.
با این حال تاکنون، پژوهشی در حوزۀ ویژگیهای نامه نگاری در ادبیات معاصر و ادبیات انقلاب اسلامی صورت نگرفته و حتی پژوهشگران ادبیات دفاع مقدس از جمله سنگری (١٣٨٩)، صنعتی (١٣٨٩) و کافی (١٣٩٣) با وجود اهمیت نامه نگاری در ادبیات دوران جنگ، ویژگیهای ترسلات رزمندگان و آزادگان را بررسی نکرده اند.
١-٣- اهمیت و ضرورت تحقیق
واقعیت آن است که در موضوع اسارت با همۀ پیچیدگی و فراز و فرودهایش، تاکنون تحقیقاتی که بر مبنای اصول قابل قبولی باشد، به رشتۀ تحریر درنیامده است. پژوهش در زمینۀ نامه های دوران اسارت نیز، چندان دقیق و اصولی نیست؛ از این رو نگارنده، پرداختن به موضوع مذکور را بر خود و سایر علاقه مندان واجب و الزامی میداند.
٢- بحث
غیر از تقسیم بندیهای رایج در حوزۀ ادبیات و مکاتبات، نامه های اسارت را میتوان از نظر شکل ظاهری، عام یا خاص بودن، مخاطب و نیز محتوا به گونه های زیر تقسیم بندی کرد:
نامه های سرلوحه دار، نامه های بدون سرلوحه، نامه های الگویی (کلیشه ای) و نامه های منحصر به فرد
در بخش اصلی مقاله، به بررسی و تحلیل ویژگیهای هر یک از این گونه نامه ها در ادبیات اسارت خواهیم پرداخت.
٢ -١- نامه های سرلوحه دار
نامه هایی هستند با انگ و نشان مخصوص به یک سازمان، دستگاه حکومتی، شرکت، کارخانه و… که با همین انگ و نشان از دیگر نامه ها باز شناخته میشوند. این برگه های سرلوحه دار در دوران اسارت برای نوشتن نامه در اختیار اسرا قرار میگرفت. برگه های مذکور در دو رنگ سفید و آبی با طول ٢٢ سانتیمتر و عرض ١٥ سانتیمتر بود که پشت آنها نشانی فرستنده و گیرنده نوشته میشد و روی آن به دو قسمت تقسیم شده بود؛ قسمت بالای آن، مخصوص متن نامۀ اسیر بود و در پایین برگه، مخاطب میتوانست پاسخ خویش را به اسیر بنویسد. این کاغذها، مخصوص سازمان صلیب سرخ جهانی بود که فرم ویژه ای داشت :
٢-١-١- نامه های با رنگ آبی
این نوع نامه یا به اسیرانی داده میشد که برای اولین بار با نمایندگان صلیب سرخ ملاقات میکردند و برای اولین بار هم میخواستند نامه بنویسند؛ یا به آنهایی که مدت ها در نوشتن نامه به رویشان بسته شده و از خانواده شان بیخبر بودند. این گونه برگه ها یک طرفه بود و فقط اسیر می توانست در قسمت پایین آن نامه بنویسد و خبر سلامتی خود را به خانواده اش بدهد.
٢-١-٢- نامه هایی با رنگ سفید
این قبیل نامه ها، همه سرگشاده بودند و هنگام خروج از عراق یا ورود به آن، باید از مسیر ادارۀ سانسور عراق میگذشت که معمولا اعضای سازمان مجاهدین خلق، آن را اداره میکردند.
٢-٢- نامه های بدون سرلوحه
نامه هایی بودند که بدون داشتن سرلوحه و نشانه ای بر روی کاغذهای معمولی مثل کاغذ دفتر یا انواع دیگر کاغذهای ساده یا خط دار نوشته میشدند؛ یعنی کاغذهایی که در دوران اسارت برای اسیران کاربرد چندانی نداشت.
٢-٣- نامه های الگویی (کلیشه ای)
با توجه به فرهنگ فارسی معین، نامه های کلیشه ای نامه هایی هستند که در یک قالب و چارچوب خاص نوشته میشوند و معمولا سبک و ساختار آنها یکسان و شبیه به هم است؛ بنابراین میتوان گفت که بیشتر نامه های دوران اسارت کلیشه ای هستند؛ چون در یک قالب معین و با یک ساختار خاص نوشته شده اند. کاغذ نامه ها یک دست، یکسان و هم اندازه است و حجم و فضای نامه ها، محدود و محتوای آنها در حد سلام و علیک و احوالپرسی بوده است.
نامه های الگویی را میتوان از دو جنبۀ کلی مورد بررسی قرار داد: ١- از نظر مخاطب و نوع کاربرد ٢- از نظر چارچوب غالب در ساختار
٢-٣-١- تقسیم بندی نامه های الگویی از نظر مخاطب و نوع کاربرد
نامه های الگویی از نظر نوع مخاطب و کاربرد به نامه های شخصی یا خانوادگی، دوستانه، سیاسی و نامه به دشمنان تقسیم میشود.
٢-٣-١-١- نامه های شخصی (خانوادگی)
نامه های شخصی، نامه هایی هستند که اسیر به اعضای درجه یک خانواده اش نوشته است. این افراد عبارت اند از: پدر، مادر، خواهر، برادر، همسر و فرزند. در این میان مکاتباتی هم میان اسیر و دیگر بستگانش انجام میشد؛ در ادامه، بخشی از نامۀآزاده اکبر عسکری که به سه دخترش نوشته، از نظر میگذرد:
«… سه بلبل داشتم شاد و غزلخوان / که بودند خرم و خوشحال و خندان / دمادم میسرودند از برایم / ولی [من] دور ماندم از گلستان / فلک از باغ و بستانم جدا کرد/ شدم محروم از آن نغمه سرایان / دل آن خوشنوایان شاد بادا!/ خدا باشد همیشه یار ایشان»
(عسکری، تاریخ ملاحظه ١٣٩٤ /٦/٢٠).[۱]
٢-٣-١-٢- نامه های دوستانه
میتوان نامه های دوستانه را ادامه دهندۀ سنت نامه های اخوانی در ادبیات کهن دانست؛ با این تفاوت که از نظر زبان و ساختار، نامه های دوستانۀ اسیران، ساده تر از نامه های اخوانی در ادبیات کهن است. از منظر محتوایی نیز، چنانکه در بخش الگوهای متن اشاره خواهد شد، مفاهیم این نامه ها تا حدودی متمایز از سنت نامه نویسی کهن است و بیش از اینکه صبغۀ فردی داشته باشد، مؤید دیدگاه سیاسی و مذهبی نویسندگان آن است.
در نامه های دوستانه، در مقایسه با نامه های خانوادگی، نویسندگان بیش از اینکه به احوالپرسی و ابراز دلتنگی توجه کنند، به بیان دیدگاه های سیاسی و انقلابی خود رغبت نشان میدهند. این نامه ها، گاه مخاطبان فردی و گاه جمعی دارند و نویسندگان در آنها بیش از نامه های فردی به نثر ادبی نزدیک شده اند که این بر خلاف نامه های خانوادگی است که در آنها جنبه های عاطفی نثر بیش از جنبه های ادبی آن جلوه میکند؛ علاوه بر جلوه های ادبی در نامه های دوستانه، این نامه ها سرشار از توصیه های انقلابی و مذهبی به هم رزمان و دیگر یاران مبارز آنان است؛ چنانکه در نامۀ آزاده علیمحمد روانستان که به دوستش بهمن (مصطفی) بازایی نوشته است، دیده میشود:
«… به عنوان برادر کوچک تر، برای هرچه بیشتر آماده شدن، یک توصیه به تو میکنم که هدفی را که اول داشتی، فراموش نکن و مسجد را رها نکرده و در پای منبر مفید حاضر شو و زیاد در جلسات شرکت کن و ذخیرۀ علمی کن که بعد از برگشتن با تو بسیار کار دارم. تأکیدم بر منبر زیاد است؛ چرا که در منبر صالحیت است و…». (١)
٢-٣-١-٣- نامه به امام خمینی(ره)
عشق و علاقۀ فراوان اسیران جنگ تحمیلی به نظام اسلامی ایران و مسئولان حکومتی، به ویژه حضرت امام خمینی(ره) باعث شده بود تا آنها با وجود اینکه برای هر بار مکاتبه با ایران، دو برگ کاغذ نامه بیشتر در اختیارشان قرار نمیگرفت ؛ اما هر از گاهی قید خانواده را بزنند و نامه را به پدر معنویشان حضرت امام خمینی بنویسند.
چنانکه در نامه هایی که خطاب به حضرت امام خمینی(ره) نوشته شده اند، دیده میشود، استفاده از نمادها و استعاره ها برای نام امام و همچنین بیان محترمانه به مخاطب از ویژگیهای اصلی این نامه هاست. متن نامۀ آزاده علی ابوالقاسمی (خدامانده) به حضرت امام خمینی که از منظر نوع کارکرد نمادین، از نمونه های قابل ذکر در این دسته از نامه هاست، در زیر از نظر میگذرد:
«خدمت سرور گرام و عزیزم روحیجان سلام عرض میکنم و… به هر حال، روحیجان! روحم برایت در حال پرواز است. حدود دو سال است که هیچ خبری از شما ندارم و شما خوب می دانید که احتیاج به پند و اندرزهای شما دارم و شما ما را از این نعمت بیبهره نفرمایید. امیدوارم در نامه هایتان از «میهن» بنویسید که چه کار میکند و با کی رابطه برقرار کرده و زمین ها را چه میکارد و کارش با «حسین خرکچی» به کجا رسید. شنیدم یه بار حسابی داغونش کردی؛ به هر حال منتظر دعاهای خیر شما هستیم و امیدوارم که ما را در دعاهای شب جمعه و شب چهارشنبه در جمکران و محافل فراموش نکنید.
از قول اینجانب به «عمو حسین وزیری» و «اکبر مجلسی» و «حسینعلی» و «مشهدی احمد» و برادر بسیار عزیزم «سیدعلی» و خانواده و «اکبر آقا» و خانواده (شنیدم که چند وقت پیش به گردشی به خارج رفته بود، چه سوغاتی آورده؟) سلام خیلی خیلی برسانید…». فرزند کوچک شما، علی خدامانده (امام خمینی، ١٣٨٧، ج ١٩: ٤١٦).
یکی از نکاتی که در این نامه حایز اهمیت است، اشاره به بیان طنزگونه و به کاربردن استعاره برای مقامات سیاسی ایران است. به کارگیری آرایۀ استعاره، این گونه نامه ها را به نامه های رمزی تبدیل کرده و باعث شده تا اسیر به راحتی و بیآنکه دشمن متوجه منظور او گردد، حرف هایش را بزند و دشمن از کشف رمز و اشارات موجود در نامه عاجز بماند.
اشارات و واژه های «روحی»، «حسین خرکچی»، «یه بار حسابی داغونش کردی»،
«جمکران»، «عمو حسین وزیری»، «اکبر مجلسی»، «حسینعلی»، «مشهدی احمد»، «سید علی» و «اکبر آقا» که در این نامه دیده می شود، به ترتیب استعاره از «امام خمینی و برگرفته از شعار، روح منی خمینی- بت شکنی خمینی» است. «صدام حسین، رئیس جمهور وقت عراق»، «پیروزی رزمندگان اسلام در جبهه های نبرد»، «جماران»، «میرحسین موسوی – نخست وزیر وقت»، «هاشمی رفسنجانی- رئیس وقت مجلس شورای اسلامی»، «حسینعلی منتظری- قائم مقام رهبری»، «سید احمد خمینی – فرزند حضرت امام خمینی»، «سید علی خامنه ای- رئیس جمهور وقت» و «آقای علی اکبر ولایتی- وزیر امور خارجۀ وقت» است.
در بسیاری از این نامه ها، نویسندگان، حضرت امام را با القابی چون پدر، پدر بزرگ، پدرجان و… یاد میکنند که علاوه بر غیرمشخص کردن نام مخاطب برای مأموران بعثی، از ارادت آزادگان به حضرت امام خمینی حکایت دارد.
یکی دیگر از نامه های نوشته شده به حضرت امام، نامۀ آزاده محمد حمزه ای است که آغازی متفاوت با دیگر نامه ها دارد. ایشان در نامه نگاری از نماد استفاده کرده است. استفاده از سجع، کارکرد موسیقایی واژگان و نمود عناصر عینی و بیرونی در صور خیال، از دیگر ویژگیهای نامه نگاری محمد حمزه ای است. (امام خمینی، ١٣٨٧، ج ٢٠: ٣٠٧).
از آنجا که پاسخ حضرت امام در این دسته از نامه ها از منظر اعتباربخشی به ادبیات اسارت، حایز اهمیت است، نمونه ای از پاسخ معظم له را به نامۀآزادگان که در صحیفۀ نور منعکس شده است، از نظر میگذرانیم:
بسمه تعالی «فرزند بسیار عزیزم، از نامۀ دلسوزانۀ شما بسیار متأثر گردیدم. من ناراحتی شما عزیزان دربند را احساس میکنم. شما هم ناراحتی پدرتان را که فرزندان عزیزش دور از وطن هستند، احساس کنید. عزیزان من! سید و مولای همۀ ما حضرت موسیبن جعفر (ع)، بیش از همۀ شماها و ماها در رنج به گوشۀ زندان به سر بردند. برای اسلام عزیز، شما صبر کنید. خداوند، فرج را ان شاءالله تعالی نزدیک مینماید و پدر پیر شما را با دیدن شما شاد میفرماید. به همۀ عزیزان دربند سلام مرا برسانید. من از دعای خیر فراموشتان نمیکنم. خداوند حافظ شما باشد». پدر پیرت (خ) (امام خمینی، ١٣٨٧، ج ٢٠: ١٠٧).[۲]
٢-٣-١-٤- نامه به دشمنان
یکی دیگر از گونه های اصلی نامه های اسارت از منظر مخاطب، نامه هایی است که خطاب به دشمنان انقلاب اسلامی و نیروهای مقابل نوشته شده است. این نامه ها از منظر لحن حماسی و جمع محور بودنشان، کاملا با نامه های خانوادگی متمایز هستند و نوع انتخاب واژگان در آنها نیز، متناسب با هدف نگارش آنها تا حدودی با دیگر نامه ها متفاوت است؛ برای مثال، اگر در نامه های خانوادگی انعکاس زبان محاوره، لهجه ها و واژه های سادۀ عامیانه را میتوان دید، زبان این دست نامه ها کاملا رسمی و کتابی و شبیه بیانیه های سیاسی است.
از میان نامه هایی که به دشمنان و نیروهای معاند با نظام اسلامی و از قلم اسیران نوشته شده است، نامه های خطاب به سانسورچیان عراقی، بسامدی بیش از دیگر نامه ها دارد.
نامۀ آزاده کمال خاتم یکی از نمونه های خوب از این دست نامه هاست. استفاده از لحن طنزآگین و در عین حال، بیان فاخر و رسمی، اعتدال در طول جملات و بیان عاطفی تعلیمی از ویژگی های اصلی این نامه است که تا حدودی سبب تأثیرگذاری آن بر مخاطب شده است:
«… برادر! یک لحظه خودت را جای من اسیر بگذارید. یک لحظه فکرش را بکن که برای یک سال، فقط یک سال زن و بچه هایت را ندیده ای. دوست گرامی! چه احساسی دارید؟ من هشت سال است، نه تنها من؛ بلکه ده ها هزار اسیر ایرانی و عراقی، چنین زجری را متحمل شده ایم و خواهیم شد. به بزرگی خدا قسم! فقط یک لحظه خودتان را جای ما اسرا قرار دهید. آنگاه قضاوت کنید و نامه های اسرا را به هر صورت که میخواهید برایمان بفرستید. خداوند بزرگ توفیقتان دهد که (هدایت شوید) و امیدوارم همۀ ما در روز رستاخیز، آسوده خاطر در مقابل عدل الهی قرار گیریم». (خاتم، تاریخ ملاحظه ۱۳۹۴/۶/۲۰)[۳]
٢-٣-٢- تقسیم بندی الگوی نامه ها از نظر چارچوب غالب در اجزای ساختاری آنها
ارکان تشکیل دهندۀ نامه ها در مکاتبات سده های پنجم تا هفتم عبارت اند از: ١- صدر مناشیر، شامل جملات دعایی، توصیفات و دیگر جمله ها و عبارت های شاعرانه در آغاز نامه ها همراه با استفاده از اشعار عربی و فارسی و ذکر سلام و تحیت، ٢- شرح اشتیاق که شاعرانه ترین بخش نامه بوده است و متن اصلی آن را دربرمیگیرد، ٣- خاتمۀ نامه شامل دعا و نعت و حمد.
کنار ارکان اصلی یاد شده، بخش های فرعی نیز در نامه ها دیده میشود؛ از قبیل: اعلام وصول نامه، سلام و تحیت، اخبار از سلامت حال خود و بستگان و استخبار از سلامت کسان و خویشان و ذکر انتظارات (خطیبی، ١٣٧٥: ٤١٤- ٤٢٣).
با توجه به این مطالب، نامه های آزادگان ایران نیز، به طور کلی از سه بخش «کلیشه های آغازی»، «کلیشه های متن» و «کلیشه های پایانی» تشکیل شده است.
در ادامه به معرفی برخی از الگوهای تکرارشونده در متن نامه ها و آوردن نمونه هایی از آن خواهیم پرداخت.
٢-٣-٢-١- الگوهای تکرارشونده در آغاز نامه ها
این نامه ها معمولا با عبارت هایی که مربوط به نام خدا هستند، آغاز میشوند و گاه با آیه ای از قرآن کریم یا حدیثی از ائمۀ معصومین (ع) یا شعر یا جمله ای از امام خمینی (ره) و… ادامه مییابند.
برای نمونه از الگوهای آغازین نامه ها که در آنها به ستایش و تحمید خداوند توجه شده است، میتوان به موارد زیر اشاره کرد که از میان آنها برخی عبارات، کاربردی عام دارند و مخصوص ادبیات اسارت نیستند؛ مانند «بسم الله الرحمن الرحیم» و «بسمه تعالی».
دسته ای دیگر، نشان دهندۀ روحیۀ پایداری، بیان حماسی و تفکر انقلابی آزادگان است ؛ از جمله : «بسم الله القاصم الجبارین»، «با یاد الله پاسدار حرمت خون شهیدان».
دستۀ سوم از عبارت های تحمیدی آغازین، مواردی هستند که به گونه ای با ادبیات اسارت پیوند دارند و در آنها از مفاهیمی چون رهایی، آرامش و آزادی بهره گرفته شده است؛ مانند «به نام الله، آنکه دل ها با نامش آرام میگیرد» و «به نام الله یاور بیچارگان».
٢-٣-٢-١- الف – نمونه هایی از آیات قرآن در آغاز نامه ها
آیاتی نیز که در آغاز نامه های اسارت به فراوانی از آنها استفاده میشود، به دو دستۀ اصلی قابل تقسیم بندی هستند. بخشی از این آیات، برانگیزانندۀ مخاطب به پایداری، مبارزه و وفادار ماندن به ارزش های انقلابی است ؛ مانند (محمد: ٧) و (انفال: ٣٩) و بخشی دیگر از آیات، بیشتر منعکس کنندۀ اسارت آزادگان و ضرورت پیشه کردن صبر و توکل و آرامش جستن با یاد خداوند است؛ مانند (بقره: ١٥٣)، (رعد: ٢٨) و (غافر: ٤٤).
٢-٣-٢-١- ب – نمونه هایی از دعا و سخنان ائمۀ اطهار
بخش هایی از دعاهای موجود در مفاتیح الجنان و ترجمه یا متن احادیث، از دیگر الگوهای آغازین است که در نامه های کلیشه ای کاربرد داشته و میزان استفاده از این موارد به فراوانی آیات نیست؛ با این حال، در همین نمونه های اندک نیز، نشانه هایی از هدفمندبودن انتخاب این عبارات را میتوان دید؛ چنانکه آزاده احمد جوکار در بخشی از نامه اش، عبارتی از دعای مخصوص ماه رمضان را که با ادبیات اسارت پیوند دارد، در متن نامۀ خود استفاده کرده است. «اللهم فک کل اسیر». (٢)
یکی از دلایل اصلی استفاده از عبارت های موجود از مفاتیح در متن نامه ها، انس آزادگان با ادعیه و تلاوت دعاها در طول اسارت است.
٢-٣-٢-١- ج – نمونه هایی از اشعار در آغاز نامه ها
از میان اشعاری که در آغاز نامه های اسرا استفاده شده اند، برخی از اشعار، شهرتی چشمگیر دارند. در این اشعار، بیش از همه سرودۀ حافظ، سعدی و مولوی به چشم میخورد؛ برای نمونه میتوان به بیت زیر اشاره کرد:
گرچه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید
هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور
(حافظ)
چنانکه در نمونۀ بالا دیده میشود، شعر حافظ از آنجا که بیانگر احساسات فردی آزادگان در دوران اسارت است و با تجربه ها و اندوه های آنان سازگاری دارد، بیشترین میزان کاربرد را در نامه های آزادگان دارد. در نامه های اسیران ابیاتی انتخاب میشد که علاوه بر تهنیت و تسلیت، مفاهیمی چون آرزوی وصال و پایان جدایی آزادگان از دوستان
و خانواده به خوبی منعکس بود؛ مانند:
آنچنان مهر توام در دل و جان جای گرفت
که اگر سر برود، از دل و از جان نرود
(حافظ)
از ویژگیهای ابیات موجود در نامه های اسارت، تغییر آگاهانۀ برخی از آنها متناسب با محتوا و پیام نامه است؛ برای نمونه، آزاده جلیل کاویان، واژۀ «دفتر» در شعر مشهور سعدی را به ضرورت نیاز به «نامه» تغییر داده است.
اول نامه؟ [دفتر] به نام ایزد دانا
صانع پروردگار حی توانا (٣)
البته برخی از آزادگان نیز، برخی از ابیات مشهور شاعرانی چون سعدی را با توجه به شناخت ادبی متوسط و یا شناخت شفاهی خود، با خطا در نامه های خود درج کرده اند؛
مانند:
گر کسی وصل؟ [وصف] او ز من پرسد
بیدلان؟ [بیدل] ز بینشان چه گوید باز
عاشقان کشته گان معشوقند
برنیاید ز کشتگان آواز (٤)
آنچه بیش از اشعار شاعران نامی زبان و ادب فارسی در نامه های اسارت دیده میشود، بسامد و فراوانی اشعار قابل توجه از اشعار عامیانه در نامه های آزادگان است. برخی از این ابیات حتی ممکن است از نظر ادبی چندان ساختارمند نباشند؛ با این حال، در الگوهای آغازین نامه های اسارت جایگاهی قابل تأمل دارند. از میان این اشعار نیز برای نمونه یک مورد را ذکر میکنیم:
آخرین روز وداعم مادرم
هر زمان آید به یادم مادرم
حلالم کن تو ای مادر!
ز بس آزرده ام قلبت، پشیمانم، پشیمانم (٥)
به نظر میرسد که اغلب این سروده ها یا میراث دانش شفاهی نویسندگان و یا سرودۀ خود آزادگان در زمان نوشتن نامه است. احتمال اخیر آنگاه قوی میشود که دودستگی زبانی، غلط های متعدد در کاربرد قافیه و ردیف و همچنین لغزش های وزنی را در اغلب این سروده ها در نظر بگیریم.
٢-٣-٢-٢- الگوهای تکرار شونده در متن نامه ها
متن اصلی نامه های اسیران جنگ تحمیلی از بخش های مختلفی چون احوالپرسی، بیان اوضاع، سوز فراق و دوری، توصیف اسارت و اردوگاه، وصیت و سفارش، استشهاد به آیات قرآن در متن نامه، تأیید دریافت نامه، بیان امید به بازگشت و سخن از آزادی، درخواست ارسال نامه و عکس، دعوت به مقاومت و پایداری و دفاع از انقلاب تشکیل
میشود؛ در ادامه، نمونه هایی از این بخش از نامه ها را میخوانیم:
٢-٣-٢-٢- الف – سلام و احوالپرسی
بیشتر نامه های الگویی در ادبیات اسارت با عبارت ها یا سخنانی چون «سلام»، «با سلام»،
«با عرض سلام»، «سلام علیکم»، «خدمت / حضور… سلام عرض میکنم» و…. آغاز میشوند.
نویسندگان نامه ها در بخش «سلام» نامه ها از دو الگوی اصلی پیروی میکنند؛ برخی، سلام و یا عبارت معادل آن را در آغاز «نامه» میآورند و پس از آن، نام یا لقب مخاطب را ذکر میکنند؛ چون:
«درود و سلام به پیشگاه تنها منجی انسان ها حضرت مهدی موعود و سلام به شما عزیزان».
دستۀ دیگر، پس از ذکر نام مخاطب نامه، به عرض سلام و احوالپرسی از او میپردازند؛ چنان که در موارد زیر دیده میشود:
«حضور محترم برادر بهتر از جان خودم کاظم کاویان سلام،…». (٦)
اغلب نامه ها در دو الگوی یاد شده، هنگام ذکر نام مخاطب، اسم خاص او یا نسبت مخاطب با آزاده را در برمیگیرند؛ با این حال، اندکی از نامه های الگویی هستند که در آنها از بدل و یا استعاره هایی ساده به جای نام مخاطب یا در کنار اسم خاص او استفاده شده است ؛ برای مثال، استعاره هایی چون «ضمن عرض ادب خدمت پرندۀ زندگانیم». (٧)
«نور چشمم، قوت قلبم و امید زندگانیم». (٨)
٢-٣-٢-٢- ب – بیان احساسات و عواطف و سوز فراق و جدایی
بین نویسندگان این گونه نامه ها- چه نامه های حاوی احساسات و عواطف شاد و چه نامه های مشتمل بر بیان سوز فراق – شباهت ها و تفاوت هایی وجود دارد. با نگاهی نه چندان عمیق به این نامه ها، وجوه شباهت و تفاوت نویسندگان آنها به خوبی آشکار میشود و معلوم میگردد که برخی از اسرا چقدر خویشتندار بوده و احساسات خویش را مهار کرده و از بیان نکات و مطالبی که میتواند احساسات و عواطف مخاطب را تحریک و آنان را ناآرام کند، پرهیز نموده اند و برخی دیگر که تعدادشان هم کم نیست، چقدر جزیی و دقیق احساسات خود، به ویژه احساسات فردیتر را در نامه ها بیان کرده اند. این عمده ترین وجه تشابه و تفاوت نویسندگان نامه های احساسی در اسارت است. در زیر نمونه هایی از این نامه ها را از نظر میگذرانیم:
نمونه ای از نامه های عاطفی و احساسی
«… همسرم ! در این دل شب که نزدیک ساعت ١٢ است، خالصانه ترین سلام هام که اکنون بی تردید از وجودم برمی خیزد و ششدانگ حواسم متوجه شماست، بی پیرایه چون آرامی این شب، غرش رعد و ریزش بی آلایش باران، همانند پرنده ای که لحظه ای از فراق بچه اش نمی آساید و… تقدیم حضور گرامی همسرم می نماید». (٩)
نمونه ای از نامه های حاوی سوز فراق و دوری
«… در حالی که قلبم شکسته، چشمانم پر از اشک گشته، بغض گلویم را در فشار گذاشته، میخواهم فریاد بزنم؛ صدایم… فریاد از کنج این اسارتگاه هفت ساله برمی آ…
سلام بر پدر و مادری رنج کشیده با آن دست های پر مهر و محبتتان. آری، قسم میخورم به آن موهای سفیدت مادر و به آن دست های پینه بسته ات پدر! به آن شب هایی که بیدار ماندی در کنارم مادر و به آن دلهره ها که داشتی از برایم پدر که:
تا جام اجل نکرده ام نوش / هرگز نمیکنم آن صفا و صمیمیت و صداقتتان را فراموش». (١٠)
٢-٣-٢-٢-ج – امام، انقلاب و شعارهای انقلابی
اشاره به حضرت امام، سخنان ایشان و دعا برای تندرستی ایشان، یکی دیگر از دورنمایه های اصلی نامه هاست. آزادگان در اشاره به نام حضرت امام (ره) در نامه های خود، به ندرت به صورت مستقیم از ایشان نام میبردند و بیشتر موارد، به دلایلی چون ممنوع بودن ذکر نام امام، ترس از گیر کردن نامه در ادارۀ سانسور عراق و نرسیدن آن به ایران و… از رمزها و استعاره های پنهانی برای نام امام استفاده میکردند که میتوان به نمونۀ زیر اشاره کرد:
«… پدرم در نامه نوشته بود که تازه از باغ مشهدیحسن برگشته است. من خوشحال شدم و فقط توصیه میکنم، وقتی پدرم به باغ مشهدی حسن میرود، صبر و تحمل داشته باشد و پدربزرگ را دعا کنید. راستی عکس برادرم مهدی که در باغ مشهدی حسن مجروح شده بود، به دستم رسید». (نوری، ١٣٨٧: ٥٦).
استفاده از نماد پدربزرگ برای حضرت امام، یکی از مؤلفه های اصلی نامه های اسارت است.
٢-٣-٢-٢-د- وصیت و سفارش
یکی از مطالبی که در نامه های آزادگان بسیار جلوه گری دارد، مطالبی دال بر توصیه و سفارش است. اسیران معمولا در نامه، علاوه بر اینکه از مخاطبانشان نوشتن مطالب دینی و اخلاقی را از زبان بزرگان درخواست میکردند، به نسبتی بالاتر، آنان را به انجام نکاتی توصیه و سفارش میکردند. مضمون این سفارشات را میتوان به شرح زیر خلاصه کرد:
١- دعوت به پایداری و مقاومت که به دلیل اهمیت در بخشی جداگانه به آن اشاره شده است، ٢- اشاره به جهان گذران و فانی بودن تعلقات این جهانی، ٣- دعوت به تقوا و حجاب و عفاف و توجه به آخرت و اعمال، ٤- دعوت به پیروی از امام و شهدا و دفاع از ارزش های انقلاب، ٥- تربیت مناسب فرزندان، ٦- ازدواج مجدد، ٧ – گرامیداشتن عزیزان و خویشان و ترغیب به صلۀ رحم.
٢-٣-٢-٢-ه- استشهاد به آیات قرآن و احادیث و روایات در متن نامه
معمولا اسیران جنگ تحمیلی وقتی در متن نامه های خود دربارۀ موضوعی با مخاطبانشان سخن میگفتند، برای تأکید و صحه گذاشتن بر آن سخنان به قرآن استناد میکردند و آیه ای را متناسب با موضوع مورد نظرشان در ادامۀ سخن میآوردند؛ مانند «… او یونس را از شکم ظلمانی ماهی، یوسف را از دل چاه، موسی را از دریای سهمگین نیل و ظلم فرعون و ابراهیم را از خرمن آتش نجات میدهد و «ان مع العسر یسری». همانا با هر سختی آسانی است». (١١)
٢-٣-٢-٢- و- دادن خبر اسارت
یکی از بخش های اصلی نامه های اسارت که در نخستین نامه های آزادگان دیده میشود و از این منظر، از مفاهیم خاص ادبیات اسارت به شمار میآید، ارائۀ گزارشی از اسارت یا اعلام خبر آن به مخاطب است.
شیوۀ اعلام خبر اسارت متناسب با مخاطب نامه و درجۀ وابستگی و روحیات شخص اسیر شده، دو گونۀ مستقیم و غیر مستقیم داشت؛ برای مثال برخی نویسندگان، بدون مقدمه خبر اسارت را میدادند و برخی دیگر، مقدمه چینی میکردند. نمونۀ خبر مستقیم:
«… خدمت برادر عزیزم آقای قنبر شهریاری، سلام! امیدوارم که حالت خوب و هیچ گونه ناراحتی نداشته باشید. برادرجان! من در روز ٨ مهرماه به دست ارتش عراق دستگیر شدم و الآن در بازداشتگاه عراق هستم». (١٢)
نمونۀ گزارش غیر مستقیم: «… بنده در تاریخ ١٢/٢٥/؟ با اصابت دو تیر، یکی به کف دست راست و دیگری بالای زانوی راستم به زمین افتادم و در روز ١٢/٢٦/؟ نیروهای عراق من را دیدند و به پشت خط فرستادند. چند روزی در یکی از بیمارستان های عراق بستری بودم و بعد به اردوگاه اسیران فرستادند». (١٣)
٢-٣-٢-٢- ز- بیان امید به بازگشت و سخن از آزادی و نوع نگاه به اسارت
اسیران عمدتا، انسان هایی هدفدار و با انگیزه بودند و اسارت را دنبالۀ جنگ و بخشی از رسالت خود میدانستند؛ بنابراین در نامه هایشان نه تنها از این مشکل شکایت نمیکردند؛ بلکه به خانواده هایشان هم روحیه میدادند؛ مانند:
«… ان شاءالله به زودی تبادل اسرا شروع شده، به آغوش گرم شما عزیزان برمیگردم». (۱۴)
٢-٣-٢-٢- ح – دعوت به مقاومت و پایداری و دفاع از انقلاب
یکی از مفاهیم اصلی و تکرارشونده در متن نامه های اسیران، دعوت مخاطب به مقاومت و پایداری است. در نامه هایی که این محتوا را در برمیگیرند، نویسندگان متناسب با نوع مخاطب و سبک و روحیۀ نویسندگی خود از لحن و مضامین متفاوتی بهره گرفته اند.
لحن نویسندگان نامه ها نیز در دعوت به مقاومت با یکدیگر متفاوت است؛ برای مثال، برخی از نویسندگان نامه ها، بیشتر با لحنی حماسی و مردانه، مخاطب را به دفاع و پایداری دعوت میکنند: «… چاره نیست جز صبر و تحمل که بهترین سلاح برای مبارزه با سختیها و ناملایمات زندگی است. خدا کند که شما همیشه در همۀ مشکلات صبور و بردبار باشید که خدا با صابران است». (١٥)
٢-٣-٢-٣- الگوهای تکرارشونده در پایان نامه ها
اسیران جنگ تحمیلی معمولا نامه هایشان را با دعا و صلوات به پایان میبردند. دعاهایی که معمولا در پایان نامه های آزادگان دیده میشود، چنین است:
٢-٣-٢-٣-الف – دعاهای تکرار شونده
«والسلام علی من اتبع الهدی»، «السلام علینا و علی عبادالله الصالحین».
٢-٣-٢-٣- ب – نمونه ای از ابیات پایانی تکرار شونده
ای دل ! بساز با غم هجران و صبر کن ای دیده! در فراقش از این بیش خون مبار(١٦)
در پایان مبحث نامه های الگویی، از ویژگیهای زبانی آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد: ١- انعکاس زبان شکسته و واژه های عامیانه و محلی در آنها متناسب با اقلیم آزاده، ٢- محدودیت دایرۀ واژگانی نامه ها و استفاده از واژه های تکرار شونده، ٣- کم توجهی به جنبه های ادبی زبان، ٤- ظهور اغلاط املایی و دستوری در نامه ها.
٢-٤- نامه های منحصر به فرد
منظور نامه هایی هستند که از منظری، با دیگر نامه های آزادگان متفاوت اند. این نامه ها را میتوان در چند شاخه معرفی و بررسی کرد. نامه های ادبی، نامه های زنان آزاده، نامه های بزرگان نظامی و سیاسی در دوران اسارت و بیانیه های جمعی و نامه های انقلابی.
٢-٤-١- نامه های ادبی
نامه ای از آزاده علی محمد روانستان:
«… از هنگامه بگویم؛ شخصی محمدنام این بار در سرزمین قوم سلمان با بساطی ساده و بدون تکلف ظهور کرد؛ البته نه ظهوری چون ظهور ظلمۀ عصر که قبله گاه اسلامیان را اسیر خود ساخته اند؛ مانند قوم لعین حاکم بر عربستان، امیرنشین ها و اسلام پنایان نامسلمان، بنیامیه ها و بنیعباس ها و مروان بن حکم ها، مغول ها و چنگیزیان، خسروها و خاقان ها و دیگر دام نهاده های در دام. او با روحی خداداده و مسیحانفس در شکلک های آدمینمایی دمید و ماشین های بندۀ ماشین را به انسان شدن دعوت کرد و مأمور بود تا به پیروی از جدش که بت ها را شکست و روم و ایران را به زانو درآورد، او هم ابربتان شرق و غرب را کرملین و کاخ سفید را با تبر «قولوا لا اله الاالله تفلحوا» در هم شکند و حکومت خدا را احیا سازد،…». (١٧)
نامۀ آزاده خلیل خنجرنقی از باب اینکه با شعری تقدیم به دخترش همراه شده، درخور توجه است.
«با سلام به گرمی وصال و دیدن تو، عزیزم! دخترم! این نامه که برایت مینویسم، چیزی دیگر به جشن تولدت باقی نمانده است. اولین جشن تولدت که گذشت، امید آن داشتم که در دومین جشن تولدت باشم؛ ولی…
تو چشم و جان بابایی/ تو دنیایی/ برایم مثل رؤیایی/ هوایت در دلم دارم / میگویم که میبینم تو را روزی/ برایت هدیه ها دارم / عزیزم! دخترم! مبارک باد میلادت / هزاران سال عمرت باد!/ مرا این آرزو در دل نخواهد ماند / که روزی قصۀ تلخ جدایی را/ قصۀ دریای آبی را / و آن باغ پر از سیب و گلابی را/ برایت باز پردازم». (خنجرنقی، ١٣٦٤).
٢-٤-٢- نامه نویسان زن
نامه هایی که زنان آزاده نوشته اند، از نظر تفاوت جنسیت نویسنده و نوع عواطف منعکس شده در آنها، از منحصر به فردترین نامه های ادبیات اسارت است؛ هرچند تعداد این نامه ها چندان زیاد نیست. در این بخش از مقاله به معرفی یک نمونه از آزادگان زن و نامه های نوشته شدۀ او خواهیم پرداخت.
٢-٤-٢-١- بیان ویژگی نامه های معصومه آباد
از ویژگیهای نامه نویسی معصومه آباد میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
کوتاهی جملات و رسا بودن محتوا، پرداخت به جزئیات و شتاب در روایت و توصیف دقیق رویدادها و شرح حال، سلامت نسبی زبان و نزدیکی به زبان داستان نویسی، غلبۀ احساس و عاطفه بر زبان، لحن دلسوزانه و امیدبخش.
تعداد نامه های به دست آمده از معصومه آباد زیاد نیست؛ با این حال، چند نامه از او که نشان دهندۀ سبک و شیوۀ نویسندگی اوست، در کتاب «من زنده ام» موجود و قابل بررسی است (آباد، ١٣٩٣: ٨٠٦).
٢-٤-٣- نامه های رجال نظامی و سیاسی
نمونه ای از نامۀ خلبان آزاده، شهید حسین لشکری که دارای لقب «سید الاسرای ایران»است، در زیر آورده میشود. آزادۀ شهید «حسین لشکری» پس از گذراندن حدود پانزده سال اسارت در دست دشمن، موفق به ملاقات با نمایندگان صلیب سرخ جهانی شد و اولین نامه را به خانواده اش نوشت. متن نامه چنین است :
به نام خدا. «همسر عزیزم سلام، حالت چطور است؟ ان شاءالله که خوب هستی. حال علی چطور هست و به یاری خدا او هم که خوب هست؟
من این نامه را برای اولین بار برایت مینویسم. امروز ملاقات با نمایندۀ صلیب سرخ داشتم و مشخصات مرا ثبت کرد و گفت که از این به بعد میتوانم نامه برایت بنویسم. من نمیدانم که چقدر این حرف ها درست هست و ما میتوانیم نامه برای همدیگر بنویسیم؛ ولی من هنوز شک دارم و اگر آن نامه به دست تو رسید، برایم آدرس محل زندگی خودت را بنویس تا نامه های بعدی را به آنجا بفرستم…. نخستین اسیر و آخرین آزاده جنگ، خودم هم باور ندارم که نامه مینویسم. وضعیت من معلوم نیست و تو شرعا و عرفا اجازه داری که اگر خواستی ازدواج بکنی. میدانم که خیلی سخت هست؛ ولی چاره چیست؟ در تربیت علی کوشا باش و من راضی به راحتی و آسایش شما هستم». (لشکری، ١٣٧٤ ١٩٩٥).[۴]
٢-٤-٤- بیانیه های جمعی و نامه های انقلابی
آزاده سید علیاکبر ابوترابی در مقطعی از اسارت (١٦ تیرماه ١٣٦١)، آنگاه که رژیم غاصب اسراییل به جنوب لبنان حمله کرد و جمع زیادی از مردم بیدفاع را به خاک و خون کشید، طی بیانیه ای آمادگی خود و همۀ اسرا را برای جنگ با اسراییل اعلام کرد که بیشتر اسرا، آن را بالای نامه شان نوشتند و به ایران فرستادند (ابوترابی، ١٣٩٠: ٢٧).
٣- نتیجه گیری
آنچه را که از بررسی بیش از شش هزار نامۀ آزادگان حاصل شده، در نتایج زیر میتوان طبقه بندی و معرفی کرد:
– در کنار قابلیت تقسیم بندی این قبیل نامه ها به گونه های مختلفی چون نامه های سرلوحه دار (آبی و قرمز) و نامه های بدون سرلوحه، میتوان گفت که چند الگوی اصلی در اغلب نامه ها تکرار شده است.
– اغلب نامه های اسرا از نظر ساختاری، چارچوب هایی تکرارشونده در نحوۀ آغاز، ساختار متن و پایان خود دارند. این نامه ها در کل، ادامه دهندۀ سبک نامه های اخوانی در سده های پیشین است.
– اصولا آنچه سبب تمایز نامه های اسارت با نامه های کهن میشود؛ علاوه بر تفاوت زبانی آثار و سادگی واژگان در نامه های اسارت و در کنار آن نزدیکی به زبان محاوره و فراوانی واژگان مربوط به لهجه ها در آنها، محتوای متمایز نامه هاست.
– این تمایز به ویژه در نامه هایی که در آنها عقاید سیاسی و انقلابی نویسندگان مطرح میشود و همچنین در خلال توصیف هایی که از وضعیت اردوگاه ها نمود یافته، جلوه ای خاص دارد.
– در کنار نامه های الگویی، به ندرت نامه هایی در ادب اسارت نوشته شده که از نظر سبک و شیوۀ بیان ادبی، نوع نویسنده و مخاطب و همچنین محتوای سیاسی، منحصر به فرد هستند. از میان نویسندگان این دست نامه ها آزادگانی چون سید علیاکبر ابوترابی، شهید حسین لشکری، جلیل خنجرنقی، معصومه آباد، احمد یوسف زاده و… در ادبیات اسارت، سبک و روشی به نسبت متمایز در نوشتن نامه دارند.
پیوست ها
١- این نامه در عراق به وسیلۀ آزاده علیمحمد روانستان در اردوگاه موصل شمارۀ ١ نگارش شده است. با توجه به اینکه تاکنون به جز یک کتاب به نام پرنده های کاغذی، کار مدونی در مورد نامه های اسرا صورت نگرفته است، نگارنده، علاوه بر نامه هایی که از سایت و تارنماهای معتبر گرفته، از شش هزار نامۀ خام که سازمان بنیاد شهید و امور ایثارگران استان فارس در اختیارش گذاشته، بهره برده و به تعدادی از آنها چون مورد فوق استناد کرده است.
٢- این نامه به وسیلۀ آزاده احمد جوکار در اردوگاه موصل شماره ١ نگارش شده است.
(برگرفته از شش هزار نامۀ موجود در مرکز جمع آوری و حفظ اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران استان فارس).
٣- این نامه به وسیلۀ آزاده جلیل کاویان در عراق، اردوگاه رمادی جدید شمارۀ ٢ نگارش شده است. (برگرفته از شش هزار نامۀ موجود در مرکز جمع آوری و حفظ اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران استان فارس).
٤- این نامه به وسیلۀ آزاده عزیزالله رحمان ستایش در عراق، اردوگاه موصل ١ نگارش شده است. (برگرفته از شش هزار نامۀ موجود در مرکز جمع آوری و حفظ اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران استان فارس).
٥- این شعر را آزاده احمد جوکار از اردوگاه عنبر در نامه اش آورده است.
٦- این نامه به وسیلۀ آزاده جلیل کاویان در اردوگاه موصل ٢ نگارش شده است. (برگرفته از شش هزار نامۀ موجود در مرکز جمع آوری و حفظ اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران استان فارس).
٧- این نامه به وسیلۀ آزاده علی خیرآبادی، در اردوگاه رمادی، کمپ ٩ نگارش شده است.
(برگرفته از شش هزار نامۀ موجود در مرکز جمع آوری و حفظ اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران استان فارس).
٨- این نامه به وسیلۀ آزاده عزیزالله رحمان ستایش در اردوگاه موصل ١ نگارش شده است. (برگرفته از شش هزار نامۀ موجود در مرکز جمع آوری و حفظ اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران استان فارس).
٩- این نامه در سال ١٣٦٤ به وسیلۀ آزاده قاسمی در عراق، اردوگاه عنبر نگارش شده است. (برگرفته از شش هزار نامۀ موجود در مرکز جمع آوری و حفظ اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران استان فارس).
١٠- این نامه به وسیلۀ آزاده اسماعیل نظافت در عراق – اردوگاه رمادیه – آسایشگاه ٩ نگارش شده است. (برگرفته از شش هزار نامۀ موجود در مرکز جمع آوری و حفظ اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران استان فارس).
١١- این نامه به وسیلۀ آزاده احمد قاسمی در عراق – اردوگاه عنبر نگارش شده است.
(برگرفته از شش هزار نامۀ موجود در مرکز جمع آوری و حفظ اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران استان فارس).
١٢- این نامه در سال ١٣٥٩ به وسیلۀ آزاده علیبخش شهریاری در عراق – بغداد نگارش شده است. (برگرفته از شش هزار نامۀ موجود در مرکز جمع آوری و حفظ اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران استان فارس).
١٣- این نامه به وسیلۀ آزاده نادر منصورآبادی، در اردوگاه رمادی ٢- اردوگاه ٧ نگارش شده است. (برگرفته از شش هزار نامۀ موجود در مرکز جمع آوری و حفظ اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران استان فارس).
١٤- این نامه به وسیلۀ آزاده عباس فخاری در عراق، کمپ؟ نگارش شده است. برگرفته از شش هزار نامۀ موجود در مرکز جمع آوری و حفظ اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران استان فارس.
١٥- این نامه به وسیلۀ آزاده قلندر عباسی در عراق نگارش شده است. (رگرفته از شش هزار نامۀ موجود در مرکز جمع آوری و حفظ اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران استان فارس).
١٦- این نامه به وسیلۀ آزاده نادر منصورآبادی در عراق – اردوگاه رمادیه ٢ نگارش شده است. (برگرفته از شش هزار نامۀ موجود در مرکز جمع آوری و حفظ اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران استان فارس).
١٧-این نامه به وسیلۀ آزاده علی محمد روانستان در عراق – اردوگاه موصل ٣ قدیم نگارش شده است. (برگرفته از شش هزار نامۀ موجود در مرکز جمع آوری و حفظ اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران استان فارس).
منابع
قرآن کریم
آباد، معصومه. (١٣٩٣). من زنده ام. چاپ ١٠٥. تهران : انتشارات بروج.
آرین پور، یحیی. (١٣٨٧). از صبا تا نیما. ج ١. تهران: انتشارات زوار.
ابوترابی، سید علیاکبر. (١٣٩٠). منشور پاکی و خدمتگزاری. تهران: انتشارات پیام آزادگان.
امام خمینی، سید روح الله. (١٣٨٧). صحیفۀ امام. تهران: مرکز نشر آثار امام خمینی.
بهار، محمد تقی. (١٣٨٤). سبک شناسی. ج ١. چاپ ٨. تهران: امیرکبیر.
خطیبی، حسین. (١٣٧٥). فن نثر در ادب فارسی. تهران: نشر زوار.
دانش پژوه، منوچهر. (١٣٧٧). سیر نامه نگاری در ادبیات فارسی. تهران: انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی.
دانشگر، محمد. (١٣٨٥). نامه نگاری گام به گام. ج ٣. تهران: انتشارات طلایه.
رستگار فسایی، منصور. (١٣٨٠). انواع نثر فارسی. تهران: انتشارات سمت.
سنگری، محمد رضا. (١٣٨٩). ادبیات دفاع مقدس. تهران: بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس.
صنعتی، محمدحسین. (١٣٨٩). آشنایی با ادبیات دفاع مقدس. تهران: بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس.
علیدوست قزوینی، علی. (١٣٨٥). ابر فیاض. تهران: مؤسسۀ انتشارات پیام آزادگان.
کافی، غلامرضا. (١٣٩٣). ادبیات انقلاب اسلامی و دفاع مقدس. ج ١. تهران: مجتمع فرهنگی عاشورا.
معین، محمد. (١٣٦٣). فرهنگ فارسی. چاپ ٤. تهران: انتشارات امیرکبیر.
نوری، حسن. (١٣٨٧). سه هزار روز در اسارت. تهران: انتشارات پیام آزادگان.
رضایی حمید و دیگران. (١٣٩٢). «بررسی سبکی نثر ترسل و انشا در عصر صفوی با تأکید بر نامۀ نامی». چاپ شده در فصلنامۀ تخصصی سبک شناسی نظم و نثر فارسی (بهار ادب)، سال ٦. ش ٢. پیاپی ٢٠، صص ٢٢٥-٢٤١.
رمضانی، علی. (١٣٩٢). «پیشینۀ ترسل و نامه نگاری در ایران از آغاز تا قرن ششم هجری». چاپ شده در فصلنامۀ زبان و ادب فارسی. سال ٥. ش ١٤، صص ١٠٧-۱۳۰.
مدبری، محمود و دیگران. (١٣٩١الف). «بررسی سبک ترسل اسفزاری».
چاپ شده در فصلنامۀ تخصصی سبک شناسی نظم و نثر فارسی (بهار ادب). سال ٥، ش ٢. پیاپی ١٦، صص ٤٢٧- ٤٤٤.
مدبری، محمود و دیگران. (١٣٩١ب). «بررسی محتوا و ساختار ترسل اسفزاری». چاپ شده در مجلۀ متن شناسی دانشگاه اصفهان. دورۀ ٤٨، ش ٣، صص ١-٢٤.
ب -نامه
مجموعۀ شش هزار نامه خام و تدوین نشده موجود در مرکز جمع آوری و اسناد ادارۀ کل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان فارس
د-سایت
١- عسکری، اکبر. (١٣٩٣). نامۀ یک اسیر به فرزندش. آزادگان استان بوشهر.
(بیتا)
http: //pw11bushehr. mihanblog. com/post/category/11
٢- خاتم، کمال. (١٣٩٣). نامۀ اسیر ایرانی. آزادگان استان بوشهر. (بیتا).
http: //pw11bushehr. mihanblog. com/post/category /11
٣- خنجر نقی، ابراهیم. (١٣٦٤). نامۀ اسیر ایرانی. آزادگان استان بوشهر. (١٣٩٣).
http: //pw11bushehr. mihanblog. com /post /category/11
٤- لشکری، حسین. (بی تا). اولین نامه به ایران برای همسرم. تسخیر. (بیتا).
http: //revolution. shirazu. ac. ir
٥- نیکنام، اروجعلی. (١٣٦٦). نامۀ اسیر ایرانی به رییس جمهور امریکا. آزادگان استان بوشهر. بیتا.
http: //pw11bushehr. mihanblog. com/post/category/11
پی نوشت ها:
[۱] http: //pw11bushehr. mihanblog. com/post/category/11.
[۲] برای مشاهدۀ دیگر پاسخ های حضرت امام خمینی (ر. ک امام خمینی، ١٣٨٧، ج ٢٠: ٣٠٧).
[۳] http: //pw11bushehr. mihanblog. com/post/category/11.
[۴] http: //revolution. shirazu. ac. ir.
ثبت دیدگاه