بر پویندگان تاریخ و احادیث پوشیده نیست که روایات بشارت دهنده به ظهور حضرت مهدی(عج) در آخر الزمان، از پیامبر اکرم(ص) و عترت پاک آن جناب علیهم صلوات الله و نیز از اصحاب آن حضرت در حد تواتر است.[۱] بشارت به طلوع خورشید آن حضرت تا ظلمت جهل را برطرف سازد و ظلم و جور را از بین برده، پرچمهای عدل را برافرازد و دین تمام و کامل را آشکار نماید، اگرچه مشرکین را خوش نیاید. اوست که به اذن پروردگار، جهان را از ذلت بندگی برای غیر خدا می رهاند؛ رسوم و اخلاق نکوهیده را برمی چیند؛ قانونهای ناقصی که عقول بشر طبق هواهای نفسانی خود بنا نهاده رد می نماید، چه تعصبات قومی و نژادی و یا تعصب های وطنی و غیره که باعث شده اختلاف بین امت ایجاد گردد و یگانگی کلمه متفرق، و آتش فتنه ها و جدالها شعله ور شود.
آری، خداوند به ظهور آن حضرت وعده خود در قرآن را محقق می سازد، آنجا که می فرماید: وعد الله الذین امنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنهم فی الارض کما استخلف الذین من قبلهم و لیمکنن لهم دینهم الذی ارتضی لهم و لیبدلنهم من بعد خوف امنا: خداوند وعده داده به کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، که آنان را خلیفه و جانشین در زمین قرار دهد همانطور که آنان که قبلا از ایشان بودند را خلیفه قرارداد؛ و دینی را که برای ایشان پسندیده جایگزین و بعد از ترس برای آنان امنیت بیاورد.
و نیز می فرماید:
و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین:
اراده کرده ایم بر آنان که در زمین ضعیف شمرده شدند منت بگذاریم و آنان را امامان و وارثان زمین قرار دهیم.»
این بشارتهای پروردگار است که روزگاری طلایی خواهد آمد که خانه ای باقی نمی ماند مگر آنکه خداوند کلمه اسلام را به آن می رساند و هیچ دهکده ای یافت نمی شود مگر آنکه صبح و شام بانگ «اشهد ان لا اله الا الله»از آن برمی خیزد.
البته ممکن است کسی بگوید: «همه مسلمین درباره حضرت مهدی(عج) متفق نیستند.» ولی این کلامی است کاملا بی اساس، چرا که مهدی و مهدویت اعتقادی است که از صدر اسلام، صحابه و تابعینی که نزدیک به زمان پیامبر (ص) بوده اند همه قائل به آن شده اند و کسی از آنان نبوده که این دعا را رد نماید بلکه اگر اختلافی بوده در خصوصیات و جوانب مسئله مهدویت بوده است.
حتی می توان گفت در مسائلی که راه اثباتی جز شنیدن ندارد هیچ مسئله ای بالاتر و مقدم بر مسئله مهدویت نیست اگر نگوئیم این از همه مهم تر است، چرا که بشارتهایی که در مورد مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف وارد شده به حد تواتر است درحالی که احادیث وارد شده در دیگر اعتقادات مسلمین به این حد نرسیده و چه بسا برای بعضی از مسائل اعتقادی که از مسلمات نزد آنان است تنها یک روایت وارد شده باشد. پس ممکن نیست مؤمن مسلمان در آنچه پیامبر اکرم(ص) به آن خبر داده که همان ظهور مهدی(عج) است با این همه روایات وارد شده باز هم شک کند و مردد بماند.
روایاتی که هیچگونه جای خدشه و اشکال در آنها، چه از لحاظ سند و یا از نظر استبعاد ذهنی در مضامین آنها و استبعاد عقلی در وقوع خارجی بعضی از آنها جا ندارد، چرا که واضح است ضعف سند در بعضی بقیه را که از لحاظ سند و متن در نهایت اتقان و صحت است خدشه دار نمی سازد که اگر خدشه دار سازد باید تمامی احادیث صحیح را به خاطر ضعیف کنار بگذاریم، ولو مضمون آن احادیث در بین مسلمانان مشهور باشد. بلکه همین قدر که این احادیث صادر از ائمه اسلام و از سوی بزرگان علما و اساتید فن حدیث به ما رسیده کافی اسف برای یقین به مضامین آنها و اضافه بر این در جایی که حدیث متواتر باشد هیچگاه ضعف سند آن را خدشه دار نمی کند.
شبهه استبعاد وقوع آنچه در احادیث آمده جوابش این است:
در بحثهای علمی به خصوص در مسائل حدیثی استبعاد و غرابت ذهنی هیچ ارزشی ندارد چرا که اگر استبعاد دلیل رد بعضی عقاید باشد باید بسیاری از عقاید حق و ثابت شده به اخبار پیامبران(ص) که هیچ راهی برای دانستن آنان جز از راه شرع نیست ساقط شود. عقایدی همانند قیامت و صراط و میزان اعمال و بهشت و جهنم و دیگر عقاید. چنانچه مشرکین نیز در ابتدای ظهور اسلام نسبت به بشارتهای پیامبر(ص) استبعاد می نمودند، بشارتهایی که آن حضرت در مورد ظهور دین اسلام و غالب شدن آن بر جمیع ادیان در روزهای اولیه بعثت و روزهایی که اسلام منحصر به پیامبر(ص) و امیر المؤمنین(ع) و حضرت خدیجه(س) بود که مشرکین بشارتهای حضرت را از محالات یقین می دانستند و لذا به حضرتش«مجنون»خطاب می کردند، چرا که پیامبر اکرم(ص) مطالبی را پیشگویی می نمود که برای آنان به حسب ظاهر و قاعده غیرممکن می نمود. ولی همه می دانیم و می دانند که چند صباحی نگذشت مگر آنکه خداوند کلام خود را برترین قرارداد و کافران را پست ترین و تمامی عرب به دین آن حضرت گرویدند و سرکشان عرب و عجم در برابرش سر تسلیم فرودآوردند.
از این گذشته مسئله مهدی(عج) عجیب تر و مستبعدتر از معجزات و خوارق عاداتی که در انبیا(ع) و امم گذشته رخ می داده نیست؛ معجزاتی از قبیل زنده کردن مردگان و شفای کور و بیماری برص، و یا معجزات حضرت ابراهیم و حضرت موسی(ع) و غیبت بعضی از پیامبران(ع) از قومشان.
پس هیچگونه جای شک و استبعاد در این احادیث متواتر درباره حضرت مهدی (عج) نیست. روایاتی از راویان اهل مکه، مدینه، کوفه، بصره، بغداد، ری، قم؛ چه راویان شیعی و یا از عامه، اشعریان، معتزلیان، چه آنانکه در دوره آغازین اسلام بودند و چه روایاتی که پس از آنها آمدند. بدیهی است که این همه راوی ممکن نیست بر یک مسئله با وجود اختلاف و جدایی شان از نظر مسکن، وطن و نیز اختلاف زمانی و عقایدی و یا اختلاف در آراء و انظارشان به دروغ اتفاق و اجماع نمایند. تا چه رسد در مورد بحث که احتمال دروغ در بسیاری از افراد در نهایت ضعف و نادرستی است، چرا که راویان مهدویت از موثقین معروف و از بزرگان علما و اعلام دین و زهد و عبادت هستند و هرگاه ما این دسته احادیث را رها کنیم هیچ مجالی برای استناد به احادیث پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) در فقه و غیر فقه نخواهد ماند، و باید در امور دین و دنیا دست از احادیث و اخبار معتبر برداریم، درحالی که روش عقلای مسلمین و غیر مسلمین بر این نیست.
این استبعاد که مطرح شد عمده کلام و اعتراض مخالفین در مسئله مهدویت است که به شیعه اشکال گرفته اند بدون توجه به اینکه احدی از مسلمین و غیر مسلمین به کلام آنان و این استبعادشان ملتزم نمی شود که توضیح بیشتر گفته خواهد شد.
و اما تواتر احادیث مهدویت و امام زمان(عج) و اشتهار آن بین مسلمین و اتفاق علما بر آن احادیث مطلبی است که بسیاری از بزرگان عامه به آن تصریح نموده اند. از بزرگان حدیث عامه افرادی چون احمد بن حنبل، ابو داود، ابن ماجه، ترمذی، بخاری، مسلم، نسائی، بیهقی، ماوردی، طبرانی، سمعانی، رویانی، عبدری، عبد العزیز عکبری در تفسیرش، ابن قتیبه در«غریب الحدیث»، ابن السری، ابن عساکر، دار قطنی در«مسند سیده نساء العالمین فاطمه الزهرا»، کسائی در«المبتداء»بغوی، ابن اثیر، ابن ربیع شیبانی، حاکم در«المستدرک»، ابن عبد البر در«الاستیعاب»، ابن مطیق، فرغانی، نمیری، مناوی، ابن شیرویه دیلمی، سبط ابن جوزی، شارح معتزلی، ابن ابی الحدید، ابن صباغ مالکی، حموی، ابن مغازلی شافعی، موفق بن احمد خوارزمی، محب الدین طبری، شبلنجی، صبان، منصور علی ناصف و بسیاری دیگر.[۲]
انگیزه تالیف کتاب«منتخب الاثر»و جمع احادیث آن نه اثبات اصل وجود حضرت مهدی (عج ) و نه ظهور آن حضرت در آخر الزمان است، چرا که در این موضوع کتابهای بسیاری به رشته تحریر درآمده و شاهد رساله ها و مقالات و تصنیفات جامعی از زمان امام حسن عسکری(ع) تاکنون هستیم و در علمای شیعه کمتری کسی یافت می شود که کتاب و یا مقاله و یا لا اقل صفحاتی را در این موضوع ننوشته باشد. برای اهل تحقیق مراجعه ای اجمالی برای اثبات این مطلب کافی است.
اضافه بر همه اینها تصنیفاتی است که بعضی از علما و بزرگان عامه در این موضوع داشته اند. افرادی همچون ابو نعیم اصفهانی صاحب کتاب«صفه المهدی»و «مناقب المهدی»، کنجی شافعی صاحب «البیان فی اخبار صاحب الزمان»، ملا علی متقی صاحب«البرهان فی علامات مهدی آخر الزمان»، عباد بن یعقوب رواجنی صاحب«اخبار المهدی»، سیوطی صاحب«العرف الوردی فی اخبار المهدی»، ابن حجر صاحب «القول المختصر فی علامات المهدی المنتظر»، جمال الدین یوسف بن یحیی دمشقی صاحب«عقد الدرر فی اخبار الامام المنتظر»، و نیز افراد دیگر و حتی چنانچه در «السیره الحلبیه»آمده بعضی از علمای عامه کتابی بسیار جامع در مورد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف با نام «الفواصم عن الفتن القواصم»نوشته است.
پس غرض از تالیفات کتاب«منتخب الاثر» پاسخ به کسانی است که در زمان غیبت ادعای مهدویت و امامت نموده اند، به خصوص در قرون اخیر، که این مساله بسیار گریبان گیر مجتمع اسلامی گردیده و مسلمانان در این زمان به بیان آن محتاجند، چرا که دشمنان تشیع در عصر حاضر دائما درصددند تا به هر وسیله ممکن انسجام مسلمین را متشتت ساخته، آتش اختلاف و خصومت را بین آنان شعله ور سازند تا راه استعمار رو به بردگی کشیدن مسلمین برای آنان هموار گردد. چنین می کنند تا بهتر بتوانند بر جامعه اسلامی غالب شوند و کافران و اهواء باطل هیچگاه بر پیروان حق و حقیقت و اسلام راستین غلبه پیدا نمی کنند مگر بعد دوگانگی و جدال بین آنان.
ازجمله چیزهایی که این داستان نابکار و افکار مخرب در راه چندگانگی مسلمین بکار گرفته اند و مسلمانان را به مجادله های داخلی بین خود(در عوض رویارویی با غیر خود) مشغول ساخته اند مسئله حضرت مهدی(عج) است.[۳]
این دشمنان نفاق سرشت افرادی را به مناطق حساس جهان همانند ایران و هند و آفریقا فرستاده اند تا ادعای مهدویت کنند. افرادی بی هویت، ریاست طلب که معروف به بدخلقی و حتی کمبود مشاعر و حواس انسانی و از طبقه پست اجتماع بوده اند.
متاسفانه بعضی هم غفلت (چه غفلت جاهلانه و یا غفلت عمدی) از این همه اخبار و روایاتی که در مورد صفات و خلقیات و علامتها و آثار و نشانه های مهدی موعود و نیز نسب شریف و حسب بلندی که در مورد آن حضرت وارد شده نموده اند. علاماتی که عادتا جز در یک نفر تحقق پیدا نخواهد کرد و آن امام دوازدهم ابو القاسم حجة بن ابی محمد الحسن عسکری بن ابی الحسن علی الهادی بن ابی جعفر محمد الجواد بن ابی الحسن علی الرضا بن ابی الحسن موسی الکاظم بن ابی عبد الله جعفر الصادق بن ابی جعفر محمد الباقر بن ابی الحسن علی زین العابدین بن ابی عبد الله الحسین سید الشهداء بن امیر المؤمنین علی بن ابی طالب(علیهم السلام) است. او که زمین را پر از عدل و داد می نماید چنانکه پر از ظلم و جور شده است. او که شرق و غرب عالم ر افتح می کند و دین اسلام را جهانگیر می نماید، تا جایی که هیچکس در زمین نمی ماند مگر آنکه خداوند را عبادت نماید، و هیچ دهکده ای نمی ماند مگر آنکه این ندا در آن بلند می شود: «اشهد ان لا اله الا الله و ان محمدا رسول الله».
آن جناب که جبرئیل به هنگام ظهورش به نام او و نام پدرش از آسمان ندا می نماید و شرق و غرب عالم می شنوند، حضرتش که صاحب صفات و علاماتی است که بعضی از آنها را خواهیم گفت و بر احدی غیر از او منطبق نیست هرکس در هر درجه و مقامی می خواهد باشد، تا چه رسد به(محمد علی باب)، درمانده ای که دستگیر و زندانی شد و آنقدر در زندان ماند تا به دار آویخته شد! و کار را به هیچ مرحله مثبتی نرساند و خود را نتوانست نجات دهد تا چه رسد به دیگری.
ولی در عین این همه وضوح، شاید بعضی غافلان این چنین ادعاهای باطلی را ریشه دار پندارند که چنین انحرافی علتی ندارد جز دست نیافتن به آنچه در مورد حضرت مهدی(عج) از آیات و روایات وارد شده و اینکه مهدی موعود شخصیت خاص و معینی است که احدی از باب نسب و حسب و صفات با او مشتبه نمی شود.
درکتاب«منتخب الاثر» تعدادی از این احادیث را جمع آوری نموده، از کتاب معتبر شیعه و عامه استخراج نمودیم تا هیچ مجالی برای چنان شبهاتی نماند و این است هدف اصلی که بسی پرارج و عظیم است.
در کنار آنچه گفته شد فوائد دیگری نیز از این طرز تنظیم و تفصیل کتاب«منتخب الاثر» در نظر گرفته شده که بعضی از آنها را یادآور می شویم:
۱- اعتقاد شیعه در عصر غیبت به وجود مهدی صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و ظهور آن حضرت در آخر الزمان هیچ منافاتی با اجتماع مسلمین و رفع اختلافاتی که به بزرگی و عظمت مسلمانان صدمه می زند ندارد. بلکه این عقیده نشات گرفته از بشارتهایی است که به دست ما رسیده و با بیان اصیل اسلامی و نیز با صریح و یا ظاهر قرآن و سنت قطعی مخالفتی ندارد. این عقیده نتیجه اعتقاد به پیامبر اکرم(ص) بشارت دهنده به این بشائر است. پس بر هرکدام از عامه است که در مساله مهدویت همانند مسائل دیگری که انظار علمائشان در آن مختلف است برخورد داشته باشند و چنانچه در مسائل دیگر باید به دنبال حقیقت بگردند در این مورد نیز به دنبال حق و واقعیت باشند.
۲- ترک تکرار در باب تالیف در مورد حضرت، چرا که پس از تفحصی که در کتب تالیف شده در مورد حضرت قدیما و حدیثا داشتم، در اکثر مولفات تکرار به چشم می خورد. البته این تکرار به این علت است که اکثر احادیث در رابطه با امام زمان (عج) موضوع خاصی بتوان آن حدیث را در بابی مستقل بیان نمود و احتیاج به نقل آن در بابهای دیگر نباشد، دربر ندارد، بلکه اکثر احادیث مهدویت شامل نکات و جهات مختلف است که در چندین باب باید آورده شود و لذا در کتب تالیف شده از فریقین در این موضوع تکرار زیاد به چشم می خورد. شاید هم بتوان گفت علت این تکرار تقطیع احادیث است که در کتاب«منتخب الاثر» بجای تکرار هر حدیث در هر باب، در آخر باب به حدیثی که یک مرتبه در کتاب آورده شده با ذکر محل و شماره آن اشاره می گردد.
۳- بیان تواتر عنوانهای بسیاری از ابواب است. در کتاب«منتخب الاثر» ابتدا بعضی از احادیثی که در مورد ائمه اثنی عشر(ع) وارد شده را بیان می داریم چرا که ارتباط کامل با موضوع موردنظر دارد، سپس احادیثی که در مورد مهدی(عج) و صفات و حالات آن حضرت از طرق فریقین وارد شده آورده می شود.
استقصاء تام در روایات وارد شده در این موضوع مافوق وسع و مجال است و به جز انگشت شمار از متعمقین در فن حدیث و بزرگان از علما برای کسی ممکن نیست. لذا به نقل آن مقدار که حق را در این موضوع آشکار نماید و غرض از تالیف کتاب حاصل گردد اکتفا می نماییم. افرادی که طالب بیش از این هستند رجوع به تالیفات علما نمایند.
کتاب«منتخب الاثر» در ده فصل و صد باب تنظیم شده و نام کامل آن«منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر (عج)»است.
از خداوند متعال خواستاریم ما را به آنچه رضای اوست موفق بدارد و از هرگونه تعصب و کجروی حفظ فرماید و ما را به راه حق و طریقه انصاف هدایت نماید، و اعمال ما را خالص برای خود قرار دهد و برای روزی که هیچ مال و فرزندی سود نمی بخشد مگر کسی که با قلب سلیم به درگاه او رود ذخیره نماید.
پی نوشت ها:
[۱] در «النهایه» و «لسان العرب» و «تاج العروس» که سه کتاب معروف لغت و مولفین آنها از بزرگان عامه هستند، سه حدیث همراه با توضیح از خود آنها در مورد مهدی موعود آمده است.
[۲] احادیث مفصل و غیرمفصل در مورد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و ذکر خصوصیات و ظهور و جوانب مختلف حضرت در کتب مشهور آمده که ازجمله این موارد است: شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، چاپ مصر: ج ۲ ص ۵۳۵. حاشیه صحیح الترمذی(چاپ دهلی، سال ۱۳۴۲ ق) : ج ۲ ص ۴۶. اسعاف الراغبین (صبان، چاپ مصر، سال ۱۳۱۲ ق) : ب ۲ ص ۱۴۰. نور الابصار(شبلنجی، چاپ مصر، سال ۱۳۱۲ ق) : ص ۱۵۵. الصواعق المحرقه(ابن حجر، چاپ میمنیه، مصر) : ص ۹۹. الفتوحات الاسلامیه (احمد زینی دحلان، چاپ مصر، سال ۱۳۲۳ ) : ج ۲ ص ۲۱۱. سبائک الذهب(سویدی) : ص ۷۸. المقدمه (ابن خلدون) : ص ۳۶۷. غایه المامول (منصور علی ناصف) : ج ۵ ص ۳۶۲ ب ۷، صص ۳۸۱ -۳۸۲. البیان(کنجی شافعی)، ب ۱۱. ابزار الوهم المکنون من کلام ابن خلدون(احمد بن محمد صدیق)، کل کتاب. المهدی و المهدویه: ص ۱۱۰ الاذاعه لما کان و ما یکون بین یدی الساعه (ابو الطیب احمد بن ابی الحسن الحسین)، کل کتاب. البرهان فی علامات مهدی آخر الزمان: ب ۱۳.
[۳] در این زمینه بدیهی است گفته شود: احمد امینی مصری رساله ای منتشر ساخته به نام «المهدی و المهدویه» که در آن به خیال خود احادیث مهدی موعود را رد نموده است. درحالی که جواب مطالبش با اندک تاملی واضح است که سه اشکال و ردیه احمد امین آورده و جواب داده شده و مولف «منتخب الاثر» کتاب «المهدی و المهدویه» مولف آن را طی کلماتی مفتضح نموده است.
ثبت دیدگاه