مرجعیت علمی و معرفتی صدیقه طاهره در جهان اسلام را، از ابعاد مختلف میتوان مورد بررسی قرار داد. یک نوع دسته بندی براساس مخاطب، و تقسیم مخاطبان به ١. تمام مسلمین، ٢. شیعیان و ٣. اهل بیت (ع) است. براساس متون و نصوص روایی و تاریخی وارده، این نتیجه به دست میآید که حضرت فاطمه زهرا (س) به سه گونه متفاوت، که شاید بتوان آن را به حسب شدت و ضعف و عمق درجه بندی نمود، دارای انواعی از مرجعیت معرفتی برای سطوح مختلف جامعه مسلمین هستند.
مقام علمی حضرت زهراء، به طور عام، کمابیش مورد عنایت محققان شیعه و اهل سنت قرار گرفته است. کتاب ها و منابعی که در بیان فضایل ایشان نگاشته شده، معمولا از بعد علمی حضرت غافل نبوده اند. در این کتاب ها، معمولا احادیثی که به طور مستقیم ناظر به جایگاه علمی حضرت بوده و از زبان پیامبر یا اهل بیت علیهم السلام نقل شده اند، تحت عنوان فضائل حضرت ذکرشده است. لیکن این نقل احادیث؛ اولا، اغلب بدون نظم و چینش خاص و خالی از هرگونه ترتیبی صورت گرفته است. ثانیا، هر چند گاهی در مورد برخی تعابیری که در مورد فضایل آن بانوی جلیل القدر در لسان روایات ذکرشده، تفسیرها و تحلیل هایی صورت گرفته، اما بسیاری از این بیانات نقل صرف بوده و مورد تحلیل و بازشکافی قرارنگرفته است و یا تحلیل هایی که صورت گرفته، ناظر به مقام معرفتی حضرت نبوده است. فلذا این بعد در تحلیل ها آن طور که باید، مورد پردازش واقع نشده است.
از این قبیل است کتاب «شمه ای از فضائل و سیره علمی حضرت زهرا(س)» نوشته سید هاشم رسولی محلاتی، سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، ۱۳۶۹ ش. در چاپ اول این مجموعه ٥٣٧ کتاب چاپی و خطی مستقل درباره حضرت زهرا(س) ذکر شده که به زبانهای فارسی، عربی، اردو، گجراتی، ترکی آذری و استانبولی، انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، روسی، اسپانیایی، ایتالیایی، سواحلی، هوسایی و سومالیایی است و تصاویر جلدهای کتب موجود نیز در کنار آنها آمده است.
و یا مقاله دکتر نهله غروی نائینی، با عنوان «جایگاه حضرت فاطمه در منابع اهل تسنن مجله: مطالعات راهبردی زنان» زمستان ١٣٨٧ – شماره ٤٢ علمی -پژوهشی/ISC (٢١ صفحه – از ١٨٢ تا ٢٠٢)، همچنین مقاله «حوزه های معرفتی حضرت زهرا نسبت به قرآن، نویسنده: اخوان مقدم، زهره؛ مجله: سفینه» پاییز ١٣٩٧ – شماره ٦٠ علمی-ترویجی /ISC (١٤ صفحه – از ٥٨ تا ٧١) که درهر یک از این آثار تنها به بعد خاصی از مقام علمی ایشان اشاره شده است.
این در حالیست که مطالعه و تأمل در نصوص ناظر به فضائل ایشان یا فرازهای تاریخی مربوط به آن، نشان گر حقیقت عمیق تری از مقام علمی حضرت و بالتبع، مرجعیت معرفتی ایشان در سطوح مختلف است. مرجعیت معرفتی حضرت زهرا اختصاص به جامعه شیعه نداشته، بلکه منابع اهل سنت نیز دارای شواهد متعددی مبنی بر مقام علمی حضرت و استفاده جامعه مسلمین از این منبع عظیم علمی و معرفتی است. هرچند نوع و سطح مرجعیت معرفتی حضرت در جامعه شیعه و اهل سنت، به وزان اعتقاد به جایگاه حضرت در دو بستر خلقت و هدایت، متدرج و مشکک است، لیکن بهره برداری معرفتی جامعه شیعه از این ذخر علمی نیز در یک سطح و به نحو متواطی نیست. در دایره المعارف ناب شیعی، از آن جا که شجره طوبای وجود حضرت، پا در خاک و سر در افلاک دارد، بسان نردبان ذومدارجی که به عرش الهی متصل است، مقیمان درجات مختلف وجودی را از زلال علمی خویش به حسب درجه و رتبه ای که دارند، بهره مند مینماید. مسأله ای که از نصوص مختلف قابل برداشت بوده و این تحقیق درصدد کشف، تحلیل و بازنمایی این بهره مندی است، که از ادنی مرتبه معرفتی آغاز گردیده و تا اعلی مراتب ادامه مییابد، به نحوی که اولیای خاص الهی و ائمه معصومین (ع)را نیز، از خوان معرفت خود بهره مند میسازد.
پژوهش حاضر، با این فرضیه، به کشف و تحلیل سطوح مختلف مرجعیت معرفتی حضرت صدیقه طاهره پرداخته و با تمسک به آیات و روایات و استناد به سیره و منقولات تاریخی و هم چنین تفاسیر اهل سنت و شیعه و تحلیل های اسلام شناسان اعم از شیعه و سنی، درصدد پاسخ گویی به این سوال است که: مرجعیت معرفتی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در جهان اسلام دارای چه سطوح و مراتبی بوده و این مرجعیت معرفتی در سطوح مختلف چگونه تحلیل میشود؟
در راستای پاسخ گویی به سوال فوق، مرجعیت آن حضرت در سه سطح مورد بررسی قرار میگیرد:
١. مرجعیت معرفتی حضرت زهرا در جهان اسلام؛
٢. مرجعیت معرفتی حضرت از منظر شیعه؛
٣. مرجعیت معرفتی حضرت از منظر اهل بیت (ع)
حکماء علم را حقیقتی، ذومراتب و مشکک میدانند که بر مصادیقش به صورت ذومراتب و با شدت و ضعف، قابل حمل است. (طباطبایی، ١٤١٧: ٣٢٣) بنابر قاعده فلسفی اتحاد علم و عالم و معلوم، عالم نیز حقیقتی ذومراتب است. (همان: ٢٩٨-٢٩٩) به این معنا که افراد مختلف، بهره های مختلفی از علم میتوانند داشته باشند؛ هر قدر رتبه علمی فرد بالاترباشد، بهره مندی مخاطبان از علم عالم بیشتر خواهد بود.
منظور از مرجعیت علمی یا معرفتی، بهره رسانی علمی عالم به جامعه و افراد مخاطب است. هر اندازه درجه علمی عالم بالاتر و شدتش بیشتر باشد، مرجعیت معرفتی او نیز به فراخور مخاطبان، ذوسطوح و ذودرجات خواهد بود.
مدعای این مقاله مبنی بر ذومراتب بودن مرجعیت حضرت زهرا(س)مبتنی بر پیش – فرض هایی است که ریشه در منظومه فلسفی، عرفانی، کلامی و به خصوص روایی و قرآنی، در باب جایگاه وجودی حضرت زهرا(س) در نظام آفرینش است. از این مبانی در تحلیل نصوص روایی فریقین استفاده می شود.
١. مرجعیت علمی حضرت فاطمه برای جامعه مسلمین
اولین سطح مرجعیت معرفتی حضرت صدیقه طاهره که فراگیرترین سطح نیز هست، بهره مندی جامعه مسلمین از حضرت، اعم از معاصران حضرت و اخلاف ایشان است.
مشخص است که این گروه از مخاطبین، وسیع ترین عده را تشکیل داده و شامل تقسیم – بندیهای متأخر از عصر نص، شامل شیعه و سنی با تمام مذاهب و فرق مسلمان است. از آن جا که جامعه مخاطب شیعه در سطح دوم مورد بررسی قرار میگیرد و با توجه به مشترکبودن بسیاری از محورهای مطرح در خصوص مرجعیت حضرت، در جامعه اهل سنت و شیعه، در این بخش تمرکز بیشتر بر منابع اهل سنت قرارگرفته است.
کدهای اصطیاد شده درمرجعیت معرفتی حضرت زهرا در منابع اهل سنت بدین شرح است:
١. فاطمه (س) محور اصحاب کساء است. بسیاری از بزرگان تفسیری اهل سنت چون ثعالبی و قرطبی و… بر اهل بیت بودن اصحاب کسا ادعای اجماع و اتفاق نموده اند. منظور از اهل بیت اصحاب کساست که محور آن حضرت زهراست؛ الثعالبی،١٤١٨: ٤/ ٣٤٦؛ القرطبی، بیتا: ١٤/ ١٨٣؛ الاندلسی، ١٤١٣: ٧/ ٢٤٤.
٢. فاطمه (س) مصداق آیه تطهیر است. ابن عباس، انس بن مالک و دیگر صحابی معروف ابوسعید خدری از شاهدان عینی هستند که نقل میکنند تا مدت ها(هفده ماه، هشت ماه، چهل روز و…) وقتی پیامبر برای نماز خارج میشد درب خانه فاطمه و علی میایستاد و پس از سلام و رحمت، آن ها را اهل بیت خطاب و آیه تطهیر را تلاوت مینمود.
صدوق، ١٤١٧: ٢٠٨؛ ابن حنبل، بیتا: ٣/ ٢٥٩ و ٢٨٥؛ متقی هندی، ١٣١٤٠٩: / ٦٤٦؛ حاکم حسکانی، ١٤١١: ٢/ ١٨؛ ابن کثیر، ١٤١٢: ٣/ ٤٩٢؛ العاملی الشامی، بیتا: ٤٦٠.
٣. فاطمه (س) افضل زنان است. ابن الجکنی عالم اهل سنت میگوید بنابر روایت صحیح تر، فاطمه از همه زنان افضل است. السهیلی، بیتا:، ١/ ٢٧٩. گرچه این درجه از افضلیت ادنی درجه نسبت به چیزی است که در سایر روایات آمده است لیکن از آنجا که فضلی نیست مگر به علم، بنابراین هر درجه از فضل، اثبات مرجعیت علمی را نیز به دنبال دارد.
٤. خلقت نوری فاطمه (س) بر همه عالم مقدم است. ابن حجر عسقلانی با واسطه از پیامبر اکرم نقل میکند وقتی آدم و حوا در بهشت بودند، نور حضرت زهرا را دیدند. به آن ها گفته شد نور ایشان دو هزار سال قبل از خلقت شان آفریده شده است. عسقلانی، بیتا: ٣/ ٣٤٥. در روایات موجود در منابع اهل سنت، نور آل عبا از جمله حضرت زهرا قبل از خلقت آدم و حوا خلق شده است. گرچه تحلیل فلسفی این روایات به صورت بارز، بیشتر در اندیشه شیعی مردود است، اما در برخی منابع معرفتی اهل سنت از جمله منابع حوزه عرفان و تصوف، این تقدم خلقی تفسیر شده است. در منابع مذکور، تقدم خلقی، همان تقدم رتبی و علی است که جایگاه نور حضرات را در وصول فیض وجود به هستی بیان میدارد. طبق اصول فلسفی، وجود منبع و اصل خیر است که همه کمالات وجودیه درصدر آن ها علم، از رشحات اوست. بنابراین، تقدم وجودی حضرت به معنای تقدم علمی اوست که عبارت دیگری از مرجعیت معرفتی حضرت برای سایرین است.
٥. در منابع اهل سنت، حضرت زهرا افضل زنان گذشته و آینده معرفی شده است.
آلوسی میگوید در حدیث آمده است فاطمه افضل زنان مقدم و موخر است. بنابراین، او بر همه زنان از جمله عایشه برتری داشته است، چون او روح و روان پیامبر بوده است.
آلوسی، بیتا: ٣/ ١٣٨ ملاک فضل در نظام معرفتی اسلام، علم و تقوی است که تقوی نیز طبق آیات قرآن، مجرای علم حقیقی است. بنابراین، آن روی سکه افضلیت، مقام علمی و مرجعیت معرفتی حضرت است.
٦. حضرت فاطمه بضعه پیامبر است. حلی، ١٤٢٤: ١٩٦؛ مجلسی، ١٤٠٣: ٢٧٩/٢١؛ ابن حنبل، بیتا: ٤/ ٥؛ متقی هندی، ١٤٠٩: ١٢ / ١٠٦؛ ابن عساکر، ١٤١٥: ٣/ ١٥٦. در روایات متعدد راویان اهل سنت، حضرت زهرا را بنا به فرمایش پیامبر بضعه رسول خدا قلمداد نموده اند. سهیلی بعد از نقل حدیث معروف «فاطمه بضعه منی» میگوید من کسی را مساوی بضعه رسول الله نمیدانم. السهیلی، بیتا: ١/ ٢٧٩. ترجمه بضعه به پاره تن، ترجمه صحیحی نیست. بضعه به معنای پاره وجود است. وجود پیامبر اکرم منبع علم لدنی و معارف وحیانی و اصیل ترین مرجع معرفتی امت اسلام است. حضرت زهرای اطهر بضعه چنین منبع معرفتی هستند
٧. حضرت زهرا مصداق آیه تطهیر است. براساس روایات بسیار از فریقین، آیه تطهیر در شأن اصحاب کساء نازل شده است و فاطمه سلام الله علیها محور آن است. ابن کثیر، ١٤١٢: ٣/ ٤٩٤؛ طبری، ١٤١٥: ٢٢/ ٩؛ الثعلبی، ١٤١٨: ٨/ ٤١؛ حاکم حسکانی، ١٤١١: ٢/ ١٣٦. در نظام معرفتی اسلام، علم حقیقتی مجرد و مطهر است که نصیب قلوب و نفوس مطهر از تعلقات مادی و قساوت های گناهان است. بنابراین، قلب حضرت صدیقه طاهره، ظرف علوم و معارف است که مرجع معرفتی معرفی میشود.
٨. فاطمه (س) صاحب مقام شفاعت است. مفسران اهل سنت ذیل آیه «ولسوف یعطیک ربک فترضی» روایاتی نقل کرده اند که بیان میدارد، شأن نزول این آیه حضرت زهراست. سیوطی، ١٤١١، ٨/ ٥٤٣.در روایات فریقین مقام شفاعت گنه کاران امت، به حضرت زهرا داده شده است و این همان عطایی است که خدا به پیامبرش در آیه «ولسوف یعطیک ربک فترضی» وعده داده بود. موسوی خمینی، ١٣٧٦: ١٠/ ٥٢٦.
٩. فاطمه (س) خیرکثیر است. ابن ابی الحدید روایتی را نقل میکند که بیان میدارد: حضرت زهرا همان کوثری است که خداوند به پیامبر عطا نموده (ضحی/ ١٥) و به سبب وجود مبارکش نسل پیامبر ادامه مییابد. موسوی خمینی، ١٣٧٦: ١٠/ ٥٢٦. حقیقت این خیر کثیر نمیتواند امری مادی باشد، بلکه مسلما امری روحانی است که در صدر آن علم و معرفت است.
١٠. طبق روایات کتب اهل سنت و فریقین، محبت اهل بیت علیهم السلام از جمله فاطمه (س) اجر رسالت است. الدره، ١٩٩٩: ١٣/ ٢١. حکمت این امر آن است که امت به واسطه محبت ایشان با سبک زندگی و معارف اهل بیت آشنا شده و بدان خو گیرند.بنابراین، سر این مسأله، مرجعیت معرفتی اهل بیت از جمله حضرت فاطمه سلام الله علیها است.
١١. فاطمه (س) مصداق صادقین است. ذیل آیه «یا ایهالذین آمنوا اتقوالله وکونوا مع الصادقین»، (توبه / ١١٩) حسکانی از عکرمه نقل میکند که: منظور از صادقین پیامبر، علی، فاطمه و حسنین (ع) هستند. الثعلبی، ١٤٢٢:٥/ ١٠٩ صدیقه به معنای راست گفتار و راست کردار است. راست گفتاری و راست کرداری، مناط و ملاک حجیت و مرجعیت معرفتی است؛ به این شکل که گفتار و رفتار فرد صدیق، مرجع معرفت بخش محسوب میشود. بنابراین، گفتار و رفتار صدیقه طاهره، مرجع معرفتی اهل سنت است.
١٢. فاطمه (س) محور جریان مباهله است. محوریت حضرت زهرا در مباهله به عنوان جریانی معرفتی مورد اتفاق اهل سنت است.. مباهله جریانی است که هویت معرفت بخشی آن در اهل سنت و شیعه مشترک است و بیان گر حقانیت اسلام بر نصرانیت است. از آن جا که این رویداد صبغه معرفتی دارد، تک تک عناصر آن نیز به عنوان مرجع معرفتی محسوب میشود. نقش محوری حضرت زهرا در این جریان حاکی از مرجعت معرفتی ایشان برای عموم مسلمین است.
١٣. حضرت فاطمه (س) وسیله الی الله است. ذیل آیه «وابتغوا الیه الوسیله» (مومنون / ١١) حسکانی از عکرمه نقل میکند که منظور از وسیله پیامبر، علی، فاطمه و حسنین (ع) هستند.حسکانی، ١٤١١، ١/ ٣٢٤. مفسران اهل سنت ذیل آیه «وابتغواالیه الوسیله»، پنج تن آل عبا از جمله حضرت زهرا را مصداق وسیله معرفی نموده اند. منظور از وسیله، چیزی است که ارتباط و دسترسی را تسهیل مینماید. ارتباط و دسترسی در امور غیرمادی، از سنخ معرفت است. پس حضرت فاطمه، وسیله معرفت حق و معارف حقه و به عبارت دیگر مرجع معرفتی هستند.
١٤. فاطمه (س) راوی احادیث نبوی است. هر چند تعداد روایات منقول از حضرت زهرا در کتب اهل سنت، با توجه به قرابت نسبی و زمانی و مکانی ایشان با پیامبر، به هیچ وجه معقول نیست بلکه نشان گر فتنه ها و بلاهایی است که سبب محرومیت امت اسلام از این روایات شده است، لیکن احادیثی در ابواب مختلف از حضرتش نقل شده است که این امر، پرتوی از اضواء خورشید مرجعیت معرفتی ایشان را تشکیل میدهد. (ر. ک غروی- نائینی، ١٣٨٤: ٢٠٠-١٨٩)
١٥. فاطمه (س) خطیب الهی است. مفاد خطبه هایی که در کتب اهل سنت، علاوه بر منابع شیعی، از حضرت نقل شده است، لبریز از معارف حکمی و قرآنی دقیق و عالیه در مورد هستیشناسی، خداشناسی، جهان شناسی و معاد، نبیشناسی و امام شناسی است. (فتاحی زاده، ١٣٩٣: ٢٤-١١)
١٦. فاطمه (س) مأنوس قرآن و وحی است. طبق اخبار سیره و حدیث در منابع اهل – سنت، گفتار حضرت هماره مزین و مبرهن به آیات قرآنی بوده است که این نشان گر بهره وافر ایشان از وحی و علوم قرآنی است و نشان گر بعدی دیگر از ابعاد مرجعیت معرفتی حضرت است که در آثار رسیده از ایشان به دست میآید.(عظیمی، ١٣٨٢: ٣٥-٢٧)
٢. مرجعیت علمی حضرت فاطمه برای شیعه
نحوه اقتدای شیعه به ائمه اطهار و تفاوتی که در این خصوص با سایر مذاهب اسلامی دارند، ناشی از تفاوت در مبانی اعتقادی و جایگاهی است که شیعه برای اهل بیت و در رأس آن حضرت زهرا در نظام تکوین و تشریع قائلند. «ولایت» و «امامت» دو کلید واژه معرفتی شیعه در مورد مقام وجودی و معرفتی معصومین (ع) است.
علاوه بر فضایل عالی که در منابع اهل سنت ذکر شده است، مقامات و فضایل متعالی دیگری در منظومه فکری شیعه برای حضرت زهرا(س) عنوان شده است. پاره ای از این فضایل، در منابع اهل سنت نظیر داشته و با تحلیل متفاوت شیعیان، همراه است؛ برخی دیگر نیز به منظومه معرفتی شیعه اختصاص دارد.
امامت در نگرش شیعه، تداوم راه نبوت در دوران خاتمیت و در نگاه اهل سنت، صرفا یک تئوری حکومت است. از نظر هر دو گروه، پس از رحلت پیامبر، وحی رسالی- نه وحی به معنای الهام و تحدیث – برای همیشه قطع گردید و هیچ کس نمیتواند عهده دار چنین مقامی گردد. اما از نظر شیعه، مقام مرجعیت علمی و اجتماعی سیاسی، پس از رسول خدا هم چنان بر عهده کسی است که خدا او را برای این مناصب، تعیین کرده است؛ چنین کسی هم چون پیامبر گفتار و رفتارش عین دین و صواب است و بر همگان حجت میباشد.
بنابراین، او مرجع دینی و معرفتی و علمی مردم است.
همچنین از منظر عرفان شیعی «ولایت»، مجرای «الوهیت» خداوند متعال در عالم است. مقام الوهیت خدای متعال مقام غیب الغیوبی است، که از همۀ مخلوقات محجوب است و هیچ موجودی مستقیما به آن راه ندارد.(جوادیآملی، ١٣٨٣: ٦٦١-٦٦٢) این مقام و مرتبۀ الهی، با کمک «ولایت» او بر خلائق تجلی پیدا میکند. ولایت، تنزل شأنی از خداوند است، که همۀ خلائق را در بر میگیرد و به شکل تکوینی «ربوبیت» حضرت حق را محقق میسازد. ولایت خداوند با کمک خلفای الهی تحقق پیدا میکند. خدای متعال، در تکوین و تشریع، خلفایی برگزیده، و ولایت آن ها را طریق ولایت خود قرار داده است. (جوادیآملی، ١٣٨٩: ١٢٧-١٢٩) مشیت بالغۀ او بر این امر تعلق گرفته است که این جریان ولایت با کمک ائمۀ اطهارعلیهم السلام محقق شود (کلینی، ١٣٦٣: ١/ ١٨٤)ولایت الله، نخست در ولایت نبیالله (ص) تجلی پیدا کرده، و سپس در ولایت ائمۀ اطهار (ع)جاری و ساری میشود.
مرجعیت علمی از لوازم ولایت است و ائمه اطهار به سبب مقام ولایت، صاحبان علم الهی هستند. تعابیری چون خزان العلم، مهبط الوحی و… که در وصف ائمه معصومین علیهم السلام وارد شده است گواه این مطلب است. در نتیجه ولایت، دال بر عالیترین مقام علمی است و هر کس از این مقام برخورداراست، دارای مرجعیت علمی ذومراتب بسته به سطوح مختلف مخاطبان است.
کدهای اصطیاد شده در مرجعیت معرفتی حضرت زهرا (س)در منظومه فکری شیعه از این قرار است:
١. طبق منابع حدیثی شیعه، وجود نوری پنج تن آل عبا از جمله حضرت زهرا (س) هفتادهزار سال قبل از خلقت دنیا در عرش مشغول تسبیح بوده است. صدوق، ١٣٨٥: ١/ ٢٠٨-٢٠٩ طبق اصول فلسفه اسلامی، مراتب وجودی مقدم در سلسله طولی وجود، علت مراتب ما تأخر هستند. از سوی دیگر علت، مفیض تمام کمالات معلول است که در صدر این کمالات علم است. بنابراین وجود حضرت زهرا افاضه بخش عالیترین معارف به نفوس مستعدان است.
٢. طبق روایات شیعی سایر اهل بیت علیهم السلام از نور حضرت علی و زهرا علیهمالسلام ایجاد شده اند. مجلسی، ١٤٠٣: ٢٥/ ٦. این روایت طبق توضیح گذشته نشان دهنده مرجعیت معرفتی حضرت، نه تنها برای جوامع انسانی، بلکه ائمه معصومین ع می باشد.
٣. طبق روایا ت شیعی، نور فاطمه علت فتق عالم ماده و منشأ کثرات مادی است.
بحرانی، ١٤١٤: ٣/ ٢٣٣؛ مجلسی، ١٤٠٣: ١٥/ ١٠.حضرت زهرا تفصیل بخش کمالات اندماجی در حقیقت محمدیه و مظهر اسم فاطر هستند، به معنای شکافنده که در قوس نزول، شکننده وحدت و مظهر کثرات هستند. در نتیجه کثرات خلقی، به واسطه وجود حضرت، به ظهور رسیده اند.
٤. روایات فوق، فاطمه را فاطر و شکافنده معرفی می کند. (همان)فاطر از اسماء الهی، به معنای شکافنده است. عرفا طبق روایت نبوی حضرت فاطمه را مظهر اسم فاطر الهی میدانند. به این معنا که حقیقت وجودی حضرت باعث شد اعیان ثابته به تجلی آسمائی ظهور کند. در نتیجه اگر فاطمه (س) نباشد هیچ وجودی از قوه به فعل نمیرسد.
٥. حضرت فاطمه (س) گرچه نبی یا رسول و امام نیست، اما دارای مقام ولایت است. حسن زاده آملی، ١٣٧٨: ٥٠. ازشؤونات ولایت، علم و مرجعیت معرفتی است.
بنابراین به سبب ولایت حضرت، مرجعیت حضرت نیز اثبات میشود.
ولایت حضرت زهرا با تعریف عرفانی و کلامی آن توسط علمای شیعه، با تمسک به آیات قرآن کریم و روایات معصومین علیهم السلام، اثبات میشود. آیات مباهله (آل عمران / ٦١)، تطهیر(احزاب / ٣٣)، توبه آدم (بقره / ٣٧)، ابتلای ابراهیم (بقره / ١٣٤)، اجر رسالت (شوری / ٢٣)، امانت (احزاب / ٧٢) و دهر(هل أتی/٨-٩) همگی از این دست آیات – اند.
روایت دال بر ولایت حضرت دو دسته اند. روایاتی که ولایت را برای ائمه معصومینعلیهم السلام به طور کلی اثبات مینماید. دسته دیگر، روایاتی که ولایت را برای شخص حضرت اثبات مینماید. روایات دسته اول را میتوان ذیل محورهای زیر طبقه بندی کرد: بیان ولایت تکوینی اهل بیت، بیان ولایت باطنی و نقش هدایت گری اهل بیت، بهره مندی اهل بیت از علم غیب و لدنی و مقام تحدیث، اشتراک اهل بیت در مقامات مذکور به جهت وحدت مبدأ و منشأ.
مناقب اختصاصی حضرت را میتوان ذیل محورهای زیر طبقه بندی نمود، که اکثر این مناقب با سایر پنج تن آل عبا مشترک اند: آفرینش حضرت از نور عظمت حق (طوسی، ١٤١١: ١٤٨؛ الخزاز قمی،١٤٠١: ٧٢-٧٢؛ نعمانی، ١٤٢٢: ٩٥؛ صدوق، ١٤٠٣: ١٨٨)، سببیت حضرت در آفرینش، تسمیه از جانب حق تعالی (صدوق، ١٣٨٥: ١/ ١٧٩)، اشتقاق نام حضرت از اسامی الله تعالی، مقام هدایت گری ظاهری و باطنی مشترک با سایر پنج تن (صدوق، ١٣٧٩: ١١٤؛ حلی، ١٤٢٤: ٢٤٤؛ حاکم حسکانی، ١٤١١: ١/ ٧٧؛ عاملی شامی، بیتا: ٧٩١)
هم چنین از دیگر مناقب حضرت به این موارد اشاره شده است: مقام رکنیت حضرت به امیرمومنان (اربلی، ١٤٠٥: ١/ ٦٦؛ صدوق، ١٣٧٩: ٤٠٣؛ نیسابوری، بیتا: ١٥٢ -١٥٣؛ ابن عساکر، ١٤١٥: ١٤/ ١٦٦)، اشتراک در صدق آیه تطهیر(طبری، ١٤١٥: ٢٢/ ٩-١٣؛ ابن – کثیر، ١٤١٢: ٣/ ٤٩٤؛ حاکم حسکانی، ١٤١١: ٢/ ١٣٦)، محدثه بودن (صدوق، ١٣٨٥: ١/ ١٨٢؛ طبری امامی، ١٤١٣: ٨١)، وجوب محبت حضرت به عنوان اجررسالت (شوری/٢٣)، وسیله بودن برای بهشت و حضور در قبه عرش مشترکا با سایر پنج تن. (متقی هندی،١٤٠٩: ١٢/ ٩٨و ١٠٣ و ١٣/ ٦٣٩)
٦. طبق روایت نبوی فاطمه (س) خیر اهل زمین است و بر آنان شرافت و کرامت دارد ابن شاذان، ١٤٠٧: ١٣٦. اهم مناطات شرافت و کرامت، علم و معرفت است. بنابراین، روایت شریفه دلالت بر اولویت و مرجعیت معرفتی حضرت بر اهل ارض دارد
٧. فاطمه (س) بضعه الرسول است. این امر گرچه در روایات اهل سنت نیز نقل شده است اما باتوجه به بستر معرفتی متفاوت شیعه، معنای متفاوت می یابد. تفسیر فروکاهانه بضعه به پاره تن با اطلاق روایت مطابقت ندارد، پس بضعه در این روایت به معنای پاره وجود است. در عرفان شیعی، حقیقت محمدیه، تجلی اعظم حق تعالی است که مجلایی بالاتر از او در ساحت حق و خلق نیست. بضعه پیامبر بودن به معنای حامل سر نبی در تجلی اعظم اسماء و صفات است.
٨. رضا و غضب فاطمه، رضا و غضب خداست نیشابوری، بیتا: ١٤٩؛ نعمان مغربی، بیتا: ٣/ ٢٩؛ اگر انسان، مطهر از هوای نفس و جهل نباشد، رضایت و غضبش معیار حق و باطل نخواهد بود.این روایت هم عصمت حضرت را اثبات مینماید و هم از طریق عصمت، مثبت مرجعیت معرفتی حضرت زهرا س اثبات میگردد.
٩.فاطمه (س) از منابع مستقیم و غیرمستقیم علم برخوردار بوده است. مؤانست و مقارنت با پیامبر اکرم و دریافت مستقیم وحی و علوم وحیانی از محضر نبی اکرم (ص)، دریافت گزارش وقایع وحی و نزول قرآن از طریق امیرمؤمنان و همچنین حسنین علیهمالسلام، به علاوه دریافت مستقیم علوم و معارف از فرشته وحی در کنار دریافت القائات ربانی آنطور که کتب حدیثی و روایی بیان می کنند از منابع معرفتی حضرت زهرا سلام الله علیها است. کلینی، ١٣٦٣: ١/ ٤٦٠؛ صدوق، ١٣٨٥: ١/ ١٧٩؛ مجلسی، ١٤٠٣: ٤٣/ ١٣و ٣٤.
اندیشمندان مسلمان، انواعی از قران و همانندی در مراحل مختلف وجودی، بین حضرت زهرا و کتاب علم حق یعنی قرآن کریم، قائل اند. همان طوری که قرآن نظیر کتاب های بشری نیست که محصول فکر بشر باشد، نطفه وجود مبارک فاطمه (س) هم محصول آن میوه ٴ غیب است (میوه بهشت است)؛ از زمین برنخاسته، بلکه ریشه در معراج نبی دارد.از دیگر سو، تاریخ شاهد ارتقای علمی حضرت در دامان وحی و رسالت است.
همراه با نزول آیات و سور و معارف قرآن کریم، این بانو ترقی میکرد.
از نشانه های همراهی عمیق حضرت با قرآن کریم، استشهادات مکرر به آیات، در فرمایشات ایشان است که این مسأله میزان انس حضرت با قرآن را، نیز نشان میدهد.
حضرت در خطابه مشهورشان در مسجد مدینه به ٢٠ آیه و در خطابه در جمع زنان مهاجر و انصار به ١٠ آیه استشهاد نموده اند.
١٠. فاطمه (س) لیله قدر است. امام جعفر صادق (ع) در تفسیر سوره مبارکه قدر، منظور از لیله القدر را حضرت زهرا (س) دانسته است. لیله القدر، ظرف و مجرای نزول علم الهی، قرآن کریم و حقیقت ام الکتاب است. فاطمه (س) حقیقت لیله القدر است. بنابراین، ظرف و مجرای تنزل حقیقت ام الکتاب، علم الهی و قرآن کریم است. چنین وجودی نه تنها مرجع معرفتی جامعه انسانی، بلکه مرجع معرفتی هرچه مادون کتاب الله است، نیز میباشد.
١١. اعتقاد شیعه برآن است که حضرت زهرا به دلیل آیه تطهیر، حدیث ثقلین و دیگر نصوص، معصوم است. (مجلسی، ١٤٠٣: ٤٣/ ٢٦. جوادی آملی، بیتا: ٦١. مصباح یزدی، ١٣٦٧: ٢/ ١٩٢). عصمت دلیلی بر پیراستگی و تجرد روح است. بنابرقواعد فلسفی هرچه روح مجرد تر باشد، بیشتر واجد گوهر مجرد علم است. ازسوی دیگر عصمت، شرط مرجعیت است و این امر مرجعیت حضرت صدیقه (س) را اثبات می نماید. مرجعیت معرفتی، فرع بر حجیت معرفتی است. تا فرد کسب این عنوان نکند مرجعیت را احراز نمی- نماید. در منظومه معرفتی شیعه، عصمت علت حجیت است. چرا که حجیت بدون دور بودن فرد از هرگونه سهو و خطا ممکن نیست و اصولا خطا هرگونه حجیتی را زیر سوال میبرد.
شیعه علاوه بر اعتقاد به عصمت پیامبر و ائمه معصومین (ع) معتقد به عصمت حضرت زهرا (س)است. از ادله شیعه بر عصمت حضرت زهرا آیه مبارکه تطهیراست. (احزاب /٢٢) (صالح مازندرانی، ١٤٢١: ٨٦/٧؛ مجلسی، ١٤٠٣: ٣٥/ ٢٠٦-٢٠٧؛ قمی، ١٣٨٧: ١٩٣/٢؛ فیض کاشانی، ١٤٢٠: ٢/ ٩٩٢)
١٢. محبت اهل بیت با محوریت حضرت زهرا (س) اجر رسالت است. (شوری، ٢٣)معرفی مودت اهل بیت به عنوان اجر رسالت دلیلی ندارد، جز ارجاع امت به مخازن علم و معرفت حقیقی و سبل سلامت و هدایت یعنی اهل بیت کرام علیهم السلام.
بنابراین، حیثیت لازم المحبه بودن و لازم الرجوع بودن حضرت زهرا که محور اهل – بیت است، مثبت مرجعیت معرفتی ایشان است. جوادی آملی، ١٣٨٩: ١/ ١٦٢.
١٣. فاطمه (س) تنها کفو و همتای وصی پیغمبر است و طبق روایت امام صادق علیه السلام اگر علی علیه السلام نبود همتایی برای فاطمه نبود. ( صدوق، ١٣٨٥: ١/ ١٧٨؛ مجلسی، ١٤٠٣: ٤٣/ ٩٢-٩٣؛ حلی، ١٤٢٤: ٢٤٠.)
١٤. در روایت نبوی فاطمه (س) افضل زنان زمینی و بهشتی از اول تا آخر است و حضرت مریم (س) افضل زنان زمان خویش است. روشن است که این افضلیت فارغ از افضلیت علمی نخواهد بود. حلی، ١٤٢٤.ابن شهرآشوب، ١٣٧٦. طبرانی، بیتا. صدوق، ١٤١٧
١٥.در روایت نبوی، فاطمه (س) علم محض است. مرحوم مجلسی دربارة تفسیر حدیث: «فطمها الله بالعلم»، میگوید یعنی به سبب کثرت علم از جهل بریده شد و به قدری علم دارد که جهالت هرگز در آن راه ندارد مجلسی، ١٤٠٣: ٤٣ / ٦٥ و ١٠١.
٣. مرجعیت معرفتی حضرت زهرا (س) برای اهل بیت علیهم السلام
جایگاه معرفتی حضرت زهرا را نمیتوان صرفا محدود به جایگاه معرفتی ایشان در عموم مسلمین یا عموم شیعیان دید؛ مطالعه روایات و گزارش های تاریخی، بیان گر جایگاه خاص ایشان در بین اهل بیت است. در روایات متعدد، پنج تن آل عبا که محور آنان حضرت زهرا است، افضل از همه پیامبران، صدیقین، از آدم تا خاتم قلمداد شده است. از طرف دیگر خلقت پیامبر و علی و فاطمه (ع)از نور واحد روایت شده است.
هم درجه بودن ولایت پیامبر و حضرت زهرا از طریق حدیث بضعه، شاهد دیگری بر جایگاه رفیع و تفوق وجودی و در نتیجه معرفتی حضرت زهرا در بین ائمه اطهاراست.
بدین ترتیب، جایگاه ویژه حضرت نزد پیامبر، ضلع دیگری از مقام معرفتی حضرت را در بین اهل بیت توصیف مینماید. حقیقت ام ابیها بودن، به تفصیل کشاندن مقام جمع الجمعی، خیر کثیربودن برای پیامبر،حقیقت لیله القدر از جمله کدهایی است که میتوان به وسیله آن ها، به سطح متعالیتری از مرجعیت معرفتی حضرت دست یافت که این بار مخاطب این سطح، خود انسان های کامل و معصومین و صاحبان مقام ولایت و عصمت و حجیت هستند.
دسته دیگری از روایات، اسراری را در نوع ارتباط وجودی حضرت با امیرمؤمنان مشخص میسازد. هم درجه بودن حضرت با پیامبر و علی(ع) کفویت حضرت با ایشان، و تعابیری چون رکنیت حضرت نسبت به امیرمؤمنان و یا بهره مندیهای حضرت امیر از معارف فاطمی از جمله کلیدهای معرفتی برای گشودن مکانت سر به مهر صدیقه طاهره است.
کدهای مفهومی اصطیاد شده از روایات و نصوص و گزارشات تاریخی که دال بر این سطح از مرجعیت معرفتی هستند از قرار زیر است:
١. حجیت برای اهل بیت: در روایات شیعی اهل بیت علیهم السلام به عنوان حجج الهی بر مردم و حضرت زهرا (س) حجت الهی بر اهل بیت (ع) عنوان شده است. «نحن حجج الله علیکم و أمنا فاطمه حجه الله علینا (العاملی، ١٤٢٢: ٧/ ٢٣٧). این امر حاکی از نوعی مرجعیت معرفتی برای حضرت زهرا نسبت به اهل بیت علیهم السلام است.
٢. دلالت حدیث بضعه بر همتایی با رسالت: حدیث بضعه از جمله احادیث دال بر منقب حضرت، است. طبق این حدیث وطبق معنای بضعه میتوان به هم درجه بودن ولایت حضرت با ولایت پیامبر پی برد. گرچه اصل، در این نسبت وجود عالی پیامبر است. همتایی با رسالت و امامت، هم درجه بودن در مقام بهشتی پیامبر و علی نیز شاهد دیگری بر برخورداری و همسانی حضرت در مقام علمی پیامبر وامام علی است. طبرانی، بیتا: ٥/ ۲۲۱.
٣. امتثال علی از فاطمه سلام الله علیهما: در روایت نبوی به حضرت امیر نسبت به امتثال از حضرت زهرا سلام الله علیهما امر شده است. این دستور بدون نوعی مرجعیت معرفتی در حضرت صدیقه قابل توجیه نیست. «یاعلی انفذ لما امرک به فاطمه» مجلسی، ۱۴۰۳: ۲۲ / ۴۸۴.
٤. اخبار علمی فاطمه به علیعلیهم السلام: حارثۀ بن قدامۀ از سلمان، از عمارنقل میکند که روزی عمار به سلمان فارسی گفت: آیا چیز عجیبی را از فاطمه علیهاالسلام برایت نقل کنم؟ سپس اینگونه نقل کرد که روزی امام علی را دیدم که بر فاطمه علیهاالسلام وارد شد. تا چشم حضرت فاطمه به امام علی علیه السلام افتاد، فریاد زد: علی جان! نزدیک شو تا درباره آن چه که گذشته و آن چه که خواهد شد و آن چه که اتفاق میافتد تا روز قیامت، برایت بگویم. عمار گوید: دیدم که امیرمؤمنان علیه السلام آرام آرام به عقب برگشت و من هم به برگشت علی علیه السلام به عقب برگشتم. آن حضرت آمده تا بر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم وارد شد. پیامبراکرم فرمود: یا ابالحسن! پیش بیا. همین که در محضر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم نشست، فرمود: تو مرا خبر میدهی یا من تو را خبر دهم؟ عرض کرد: شنیدن از شما بهتر است، ای رسول خدا! حضرت فرمود: گویا پیش فاطمه رفتی و به تو چنین و چنان گفت و همان دم برگشتی.( مجلسی، ١٤٠٣: ٤٣/ ٨)
٥. کسب علم امام علی از فاطمه (س): ابونعیم در حدیثی از پیغمبر اکرم نقل میکند که روزی رو به یارانش کرد و فرمود:« چه چیزی برای زنان از همه بهتر است؟»یاران ندانستند در جواب چه بگویند.علی(ع) به سوی فاطمه (س) آمد و این مطلب را به اطلاع او رسانید. بانوی اسلام گفت: چرا نگفتی « از همه بهتر برای آن ها این است که نه آن ها مردان بیگانه را ببینند و نه مردان بیگانه آن ها را»… حر عاملی، ١٤١٤: ٢٠/ ٦٧
٦. مقام رکنیت فاطمه برای امام علی: جابربن عبدالله چنین روایت میکند که پیامبراکرم به علی فرمود: سلام بر تو ای پدر دو ریحانه من. یا علی! محافظت آن دو را به تو سفارش میکنم قبل از آن که هر دو رکن تو از بین برود… جابربن عبدالله روایت را چنین ادامه میدهد. پس از رحلت پیامبر، امیرالمؤمنین فرمود این بود یکی از دو رکن من که رسول خدا میفرمود و اینک منهدم گردید و هنگامی که فاطمه چشم از جهان فرو بست علی (ع) فرمود این بود همان رکن دومی که به قول پیامبر امروز از دست دادم. ابن عساکر، ١٤١٥: ١٤/ ١٦٦؛ صدوق، ١٣٧٩: ٤٠٣؛ نیشابوری، بیتا: ١٥٢-١٥٣
٧. الگوی امام عصر (عج): امام زمان در توقیعی به خط مبارک خود میفرماید:
«دختر پیامبر خدا برای من الگوی نیکویی است». طوسی، ١٤١١: ٢٨٦؛ مجلسی، ١٤٠٣: ٥٣/ ۱۸۰.
٨. همتایی با رسول و امام: ابوسعید خدری نقل کرده است رسول الله فرمود: من و این دو و تو و این خفته (یعنی: علیعلیه السلام) روز قیامت در یک جا خواهیم بود. الهیثمی، ١٤٠٨: ٩/ ١٧١؛ طبرانی، بیتا: ٢٢/ ٤٠٦؛ متقی هندی، ١٤٠٩: ١١، ٦١٥
٩. کفویت با باب العلم: امام صادق میفرماید اگر امیرمؤمنین فاطمه را به تزویج خود در نیاورده بود تا روز قیامت کفوی برای فاطمه نبود. علی علیه السلام باب علم است.
کفویت با باب علم مشی مقام معرفتی حضرت است. صدوق، ١٣٨٥: ١/ ١٧٨؛ الاربلی، ١٤٠٥: ٢/ ١٠٠؛ مجلسی، ١٤٠٣: ٤٣/ ٩٢-٩٣؛ طبری، ١٤١٣: ٨٠؛ حلی، ١٤٢٤: ٢٤٠.
١١. تعلیم دهنده، پرورش دهنده، خزان علم: آن حضرت تنها دختر پیامبر اکرم بوده است که فرزندانش امامان معصومی چون حسن و حسین هستند که هر یک معدن و مخرن علوم الهی بودند و در حضور آن بانو تعلیم و تربیت دیده بودند.هم چنین یازده امام معصوم که وارث علم الهی هستند، فرزندان آن حضرت هستند. رحمانی همدانی، ١٣٧٢: ١٤٩.
١١. مصحف به عنوان منبع علم ائمه: امام رضا وقتی علامت و نشانه های امام معصوم را شمارش کرد فرمود: «مصحف فاطمه در نزد او از نشانه های امامت میباشد». مجلسی، ۱۴۰۳: ۲۵ / ۱۱۷.
١٢. مصحف به عنوان منبع علم ائمه: معارف غیبی به وسیله جبرئیل نازل میشد، فاطمه (س) تلقی میکرد و این ها را حفظ میکرد و برای امیرالمؤمنین املا میفرمود… این مصحف… از منابع علم غیب ائمه ع است که وقتی از یک امام معصومی سؤال میکردند یا گاهی خود آن ها بلا واسطه و قبل از سؤال و مستقیم میفرمودند: در مصحف جده ماچنین آمده است. مجلسی، ١٤٠٣: ٢٥/ ١١٧؛ کلینی، ١٣٦٣: ١/ ٢٣٩- ٤٠
١٣. حقیقت ام ابیها: در عرف عرفان، عقل کل پدر است و نفس کل، مادر و موجودات از آن دو ظهور یافته اند. فاطمه مادر انوار و فضایل عقلیه رسالت و مظهر نفس کلیه بر وجه اتم است، بنابراین آن جناب، مادر پدری است که خاتمیت با وی است. حسن زاده آملی، ١٣٧٨: ٦٦٦
١٤. به تفصیل کشاندن مقام جمع الجمعی: حقیقت محمدیه، اولین تجلی آن وحدت غیبی ذات اقدس الهی است که نور وجود حضرت علی آن را از لاتعینی به تعین علمی آورده است و حضرت فاطمه به آن تعین، ظهور عینی بخشیده اند و به همین جهت زهرا نامیده شدند. استعدادهایی که در اعیان ثابته بوده، توسط نور وجود ایشان تحقق و ظهور پیدا کرده است. در نتیجه عوالم تعین، همه مدیون فاطمه هستند. «ثم فتق نور ابنتی فاطمۀ فخلق منه السماوات و الارض فالسموات و الارض من نور ابنتی فاطمۀ، فاطمۀ افضل من السموات و الارض. مجلسی، ١٤٠٣: ٢٥/ ١٦.
نتیجه گیری
مطالعه و تأمل در نصوص ناظر به فضائل ایشان یا فرازهای تاریخی مربوط به آن، نشان گر حقیقت عمیقی از مقام علمی حضرت و بالتبع، مرجعیت معرفتی ایشان در سطوح مختلف است. منظور از مرجعیت علمی یا معرفتی، بهره رسانی علمی عالم به جامعه و افراد مخاطب است. هر اندازه درجه علمی عالم بالاتر و شدتش بیشتر باشد، مرجعیت معرفتی او نیز به فراخور مخاطبان، ذوسطوح و ذودرجات خواهد بود. از نصوص مختلف می توان مرجعیت معرفتی حضرت زهرا را اثبات نمود. براساس آنچه گفته شد مرجعیت معرفتی حضرت در سه سطح تعریف می شود: ١. جامعه مسلمین ٢. شیعه ٣. اهل بیت (ع)
محورهایی که مشعر بر مرجعیت حضرت در منابع اهل سنت است ازین قرارست:
١. محوریت حضرت زهرا(س) در مباهله به عنوان جریانی معرفتی، ٢. حضرت فاطمه به عنوان وسیله الی الله ٣. صدیقه بودن حضرت ملاک حجیت ٤. محبت حضرت به عنوان اجررسالت ٥. وجود حضرت به عنوان خیرکثیر برای پیامبر٦. حضرت زهرا، مصداق آیه تطهیر ٧. حضرت زهرا، پاره وجود پیامبر ٨. حضرت فاطمه، افضل زنان گذشته وآینده ٩. تقدم خلقت نوری حضرت برخلقت آدم وحوا ١٠. حضرت فاطمه سیده نساء عالمین ١١. حضرت زهرا به عنوان محور اهل کساء ١٢. حضرت فاطمه، راوی احادیث نبوی ١٣. خطبه های معرفتی حضرت ١٤. انس به قرآن و تسلط به علوم وحیانی.
شیعه علاوه بر محورهای مذکور، عقاید عمیقتری نسبت به مرجعیت معرفتی حضرت دارد که ناشی از دو اصل مهم ولایت و عصمت حضرت است. محورهای ذیل در نصوص شیعی نشانگر ابعاد مرجعیت معرفتی حضرت از منظر شیعه است: ١. جایگاه حضرت فاطمه در تکوین و خلقت؛ ٢. اتحاد وجودی حضرت با پیامبراسلام؛ ٣. کفویت حضرت با امام علی علیه السلام و همتایی با مقام علمی حضرت؛ ٤. افضلیت برهمه زنان در علم؛ ٥. عصمت حضرت به عنوان ثمره علم؛ ٦. مصداق خیر کثیر علمی؛ وحدت با قرآن به عنوان مقام علم پروردگار؛ ٧. حقیقت علمی حضرت؛ دارای مقام ولایت، که آبشخور علم است؛ ٨. مجالس و خطابات؛ ممتحنه بودن به عنوان ثمره علم؛ ٩. حقیقت لیله القدر و اتحاد حضرت با وحی.
همچنین کدهایی که دال بر مرجعیت معرفتی حضرت در میان اهل بیت است را می توان به سه دسته تقسیم کرد: ١. آن دسته که راجع به جایگاه حضرت نزد پیامبر است. ٢. آن دسته که مشعرجایگاه خاص حضرت در ارتباط با امیرمؤمنان است ٣. کدهایی که ناظرمکانت حضرت در میان اهل بیت علیهم السلام است. مجموعه این کدها از این قرار است: ١.مادر پدر و محور هستی ٢. حقیقت ام ابیها ٣. به تفصیل کشاندن مقام جمع الجمعی، ٤. خیرکثیر برای پیامبر ٥. بضعه الرسول ٦. حقیقت لیله القدر ٧. امتثال امام علی از فاطمه سلام الله علیهما ٨. اخبار علمی فاطمه به علی علیهمالسلام ٩. مقام رکنیت فاطمه برای امام علی علیهمالسلام ١٠. الگو بودن برای امام عصر علیه السلام ١١. همتایی با رسول و امام ١٢. استشهاد ائمه به قول حضرت ١٣. کفویت با باب العلم ١٤. تعلیم دهنده و پرورش دهنده خزان علم ١٤. برخورداری حضرت از تمامی منابع علم ائمه علیهم السلام ١٥. مصحف به عنوان منبع علم ائمه علیهم السلام.
فهرست منابع
۱. ابن شهر آشوب، محمد بن علی(۱۳۷۶). مناقب آل ابی طالب. نجف: مطبعه الحیدریه.
۲. ابن حنبل، احمد(بیتا). مسند احمد. بیروت: دار صادر.
۳. ابن عساکر، علی بن الحسن (۱۴۱۵). تاریخ مدینه دمشق. بیروت: دارالفکر للطباعة و النشر و التوزیع.
۴. ابن کثیر الدمشقی، اسماعیل (۱۴۱۲). تفسیر ابن کثیر. بیروت: دارالمعرفة للطباعة و النشر والتوزیع.
۵. الاربلی، علی بن عیسی (۱۴۰۵). کشف الغمة. بیروت: دارالاضواء.
۶. الاندلسی، ابن عطیه (۱۴۱۳). تفسیر البحر المحیط. بیروت: دارالکتب العلمیه.
۷. آلوسی، محمد(بیتا). روح المعانی. تهران: انتشارات جهان.
۸. بحرانی، سیدهاشم (۱۴۱۴). مدینه العاجز. قم: موسسه المعارف الاسلامیه.
۹. ثعالبی المالکی، عبدالرحمن بن محمد(۱۴۱۸). تفسیر الثعالبی. بیروت: دار احیاء التراث العربی.
۱۰. ثعلبی، (۱۴۲۲). الکشف و البیان. بیروت: دار احیاء التراث العربی.
۱۱. جوادی آملی، عبداٰلله (۱۳۸۹). سیره پیامبران در قرآن. قم: اسراء.
۱۲. جوادی آملی، عبداٰلله (۱۳۸۳). توحید در قرآن. قم: اسراء
۱۳. جوادی آملی، عبداٰلله (بی تا). پیرامون وحی الهی. تهران: نشر الزهرا.
۱۴. حاکم نیسابوری، ابی عبداٰلله (بی تا). المستدرک. بیجا، بینا.
۱۵. حاکم حسکانی، عبیداٰلله بن احمد(۱۴۱۱). شواهد التنزیل. تهران: موسسه الطبع و النشر التابعه لوزارة الثقافة و الارشاد الاسلامی مجمع احیاء الثقافة.
۱۶. حر عاملی، محمد بن حسن (۱۴۱۴). وسایل الشیعه. قم: موسسه آل البیت لاحیاء التراث.
۱۷. حسن زاده آملی، حسن (۱۳۷۸). ممد الهمم در شرح فصوص الحکم. تهران: سازمان نشر وزارت فرهنگ و ارشاد.
۱۸. حلی، حسن بن سلیمان (۱۴۲۴). المحتضر. بیجا: انتشارات المکتبه الحیدریه.
۱۹. خزاز القمی، علی بن محمد(۱۴۰۱). کفایة الاثر. قم: انتشارات بیدار.
۲۰. الدره، طه (۱۹۹۹). تفسیرالقرآن الکریم. بیروت: منشورات دارالحکمه.
۲۱. رحمانی همدانی(۱۳۷۲). فاطمه الزهرا و بهجه قلب المصطفی. تهران: مرضیه.
۲۲. سیوطی، جلال الدین (۱۴۱۱). الثعور الباسمه، دار الصحابه التراث بطنطا.
۲۳. السهیلی، عبدالرحمن ابن ابی الحسن (بیتا). الروض الانف. مصر: مکتبه الکلیات الازهریه.
۲۴. صالح مازندرانی، مولی صالح (۱۴۲۱). شرح اصول کافی. بیروت: دار أحیاء التراث العربی.
۲۵. صدوق، محمد بن علی(۱۴۱۷). الأمالی. قم: مرکز الطباعه و النشر فی موسسه البعثه.
۲۶. صدوق، محمدبن علی(۱۳۷۹). معانی الاخبار. قم: موسسة النشر الاسلامی التابعة لجماعة المدرسین.
۲۷. صدوق، محمدبن علی (۱۳۸۵). علل الشرائع. النجف: منشورات المکتبة الحیدریة و مطبعتها.
۲۸. طباطبایی، محمدحسین (۱۴۱۷). نهایه الحکمه. قم: موسسه النشر الاسلامی.
۲۹. طبرانی، سلیمان بن احمد(بیتا). المعجم الکبیر. بیروت: داراحیاء التراث العربی.
۳۰. طبری الامامی، محمدبن جریر(۱۴۱۳). دلائل الامامه. قم: مرکز الطباعة و النشر فی موسسة البعثه.
۳۱. طبری، محمدبن جریر(۱۴۱۵). جامع البیان. بیروت: دارالفکر للطباعة و النشر و التوزیع.
۳۲. طوسی، محمد بن حسن (۱۴۱۴). الأمالی. قم: دار الثقافه للطباعه و النشر و التوزیع.
۳۳. العاملی الشامی، یوسف بن حاتم (بیتا). الدرالنظیم. قم: موسسة النشر الاسلامی التابعة لجماعة المدرسین.
۳۴. العاملی، (۱۴۲۲). الانتصار. بیروت: دارالسیرة.
۳۵. عسقلانی، احمدبن حجر(بیتا). لسان المیزان. بیروت: دارالمعرفه، بیتا، ج ۳، ص ۳۴۵.
۳۶. عظیمی، سیده کبری.(۱۳۸۲). استشهاد به آیات قرآن در کلام حضرت زهرا.علوم قرآن و حدیث: صحیفه مبین. ش ۳۱و۳۲.
۳۷. غروی نائینی، نهله (۱۳۸۴).حضرت زهرا و روایت حدیث در ونابع اهل سنت. مباحث بانوان شیعه، ۱۳۸۴.ش ۴. ۲۰۰-۱۸۹.
۳۸. فتاحی زاده، محمد رضا، فتحیه، رسولی راوندی،محمد رضا.۱۳۹۳. اسناد و شروح خطبه های حضرت زهرا. علوم قرآن و حدیث: سفینه. ش ۴۵.
۳۹. فیض کاشانی، محمدحسین (۱۴۲۰). التفسیر الأصفی. بیجا: مرکز النشر التابع لمکتب الإعلام
۴۰. قرطبی، محمدبن احمد(بیتا). تفسیر القرطبی. بیروت: داراحیاء التراث العربی.
۴۱. قمی، علی بن ابراهیم (۱۳۸۷). تفسیر القمی. نجف: مکتبه الهدی.
۴۲. کلینی، محمد بن یعقوب (۱۳۶۳). الکافی. طهران: دار الکتب الإسلامیه.
۴۳. متقی هندی، علی(۱۴۰۹). کنز العمال. بیروت: موسسه الرساله.
۴۴. مجلسی، محمدباقر(۱۴۰۳). بحارالانوار. بیروت: موسسه الوفاء.
۴۵. مجلسی، محمدتقی (بیتا). روضه المتقین فی شرح من لایحضره الفقیه. بیجا: بنیاد فرهنگ اسلامی حاج محمد حسین کوشانپور.
۴۶. مصباح یزدی، محمد تقی(۱۳۶۷). آموزش عقاید. تهران: نشر سازمان تبلیغات.
۴۷. موسوی خمینی (بیتا). شرح چهل حدیث. تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
۴۸. موسوی خمینی، روح اٰلله (۱۴۰۹). التعلیقه علی الفوائد الرضویه. تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
۴۹. نعمان مغربی، ابی حنیفه (بیتا). شرح الاخبار. قم: موسسه النشر الاسلامی التابعه لجماعه المدرسین.
۵۰. نعمانی، محمدبن ابراهیم (۱۴۲۲). الغیبة. بی جا: انوارالهدی.
۵۱. نیسابوری، محمدبن الفتال (بیتا). روضه الواعظین. قم: منشورات الشریف الرضی.
۵۲. الهیثمی، علی بن ابی بکر(۱۴۰۸). مجمع الزوائد. بیروت: دارالکتب العلمیه.
ثبت دیدگاه