شهید آیت الله «سید حسن مدرس» این عالم بسیار مقید به مصرف تولیدات داخلی و حمایت از تولیدکنندگان داخلی بود؛ به ایشان ایراد می گیرند که چرا عبای کرباسی می پوشید و عبای بهتری استفاده نمی کنید، می گویند هر زمانی که یک ایرانی عبای بهتری درست کرد، من از همان عبا استفاده می کنم. شهید مدرس بر توجه به تولید داخلی و استفاده از کالای داخل تاکید داشت. این شهید بزرگوار لباس، کفش، عبا و عمامه اش از تولید داخل بود. عمامه اش از کرباس بود و آن را رنگ و استفاده می کرد.
سیره عملی آیت الله مدرس در استفاده از کالاهای داخلی و دوری از محصولات خارجی
سید عبدالباقی مدرس: نتیجه آیت الله مدرس(ره) درباره سیره این عالم در استفاده از تولیدات داخلی خاطرنشان کرد: این عالم بسیار مقید به مصرف تولیدات داخلی و حمایت از تولیدکنندگان داخلی بودند؛ به ایشان ایراد می گیرند که چرا عبای کرباسی(نوعی پارچه درشت بافت و سنگین) می پوشید و عبای بهتری استفاده نمی کنید، ایشان می گویند هر زمانی که ایرانی عبای بهتری درست کرد، من از همان عبا استفاده می کنم؛ ایشان دیدگاهی اقتصادی داشتند که باید پایبند به قدرت اقتصادی خودمان باشیم و به هیچ عنوان به بیگانگان وابسته نباشیم؛ این موضوع در شرایط جامعه ما خیلی کاربرد دارد و باید تلاش کنیم که پیرو ایشان باشیم و سعی کنیم که کالای ایرانی استفاده کنیم و تولیدکنندگان هم کالاهای خوب و با کیفیتی را به مردم عرضه کنند که جای سؤال و شبهه نباشد. شهید مدرس بر توجه به تولید داخلی و استفاده از کالای داخل تاکید داشت. این شهید بزرگوار لباس، کفش، عبا و عمامه اش از تولید داخل بود.[۱] عمامه اش از کرباس بود و آن را رنگ و استفاده می کرد.شهید آیت الله «سید حسن مدرس»، از بزرگ مردان تاریخ ایران زمین است. او که حدود ۱۷ سال، از ۱۲۸۹ تا ۱۳۰۷ نماینده مجلس بود، هیچ گاه از راه انقلابی خویش پشیمان نشد و در طول این مدت، با جسارت و شجاعت شگفت انگیز به مبارزه با استبداد و استعمار پرداخت و سرانجام جان خود را در این راه فدا کرد. انتخاب سالروز شهادت وی به عنوان روز مجلس از سوی مجلس شورای اسلامی، به ماندگاری نام و یاد این عالم انقلابی در خاطرها و شناخت هر چه بیشترش کمک خواهد کرد.
ساده زیست، متکی به خود و خودکفا
این عالم خصوصیات بسیار خوبی داشته است، از جمله این که بسیار ساده زیست و قناعت پیشه بود و با سادگی صحبت می کرد، اما ویژگی برجسته ایشان، شجاعت و شهامت و دلبسته نبود به مال دنیا بود؛ وظیفه شرعی اش را به طور کمال انجام داده است و در بین مردم با عزت زندگی کرد. زمانی که این شهید بزرگوار نماینده اصفهان شد، یک گاری داشت و با این گاری تردد می کرد. اما برخی برای وی کالسکه تهیه کردند تا با آن رفت و آمد کند. کالسکه در حکم ماشین های مدل بالا و مثلا بنز الان بود اما وی از استفاده آن امتناع کرد.
تجمل گرایی، سد راه تکامل
سید عبدالباقی مدرس: وقتی شاگرد مدرسه طب بودم، آقا هر ماه برای خرج تحصیل مبلغ ۵۰ ریال به من می داد. من مبلغی را پس انداز کردم و با آن یک چوب لباس و یک تختخواب چوبی به قیمت ۳۲ ریال خریدم. با زحمت آن ها را به خانه آوردم و در اتاق نمناکم نهادم. آقا آمد و طبق معمول نگاهی به درون انداخت. با لبخندی گفت: «عبدالباقی، لباس آویز و تختخواب تا زمانی که برای رفع نیاز و سلامتی انسان باشد مفید است. اگر جنبه تجمل و زینت گرفت، سد راه تکامل انسان می گردد. مواظب باش به آن روز نیفتی.» وقتی پدر مدرس فوت کرد وی برای ادامه تحصیلش کار می کرد و خرج خود را در می آورد و محتاج کسی نبود. مدرس وقتی نماینده شد و به تهران آمد در بین مردم و پایین ترین نقطه شهر زندگی می کرد اما در حال حاضر نماینده ها در شمال شهر و از قیطریه به بالا زندگی می کنند.[۲]
بیمارستان فیروزآبادی
آیت الله مدرس روزی آیت الله سید رضا فیروزآبادی را که از مجتهدان و عالمان شهر ری بود و عده ای دیگر از رجال سیاسی را به منزل خود دعوت کرد و خطاب به آنان گفت: «شما به این حقوقی که از مجلس می گیرید نیازی ندارید. پول آن را جمع کرده و به وسیله آن بیمارستانی درست کنید تا هم نام نیکی از شما باقی بماند و هم مردم از آن بهره مند شوند و در حقتان دعای خیر کنند.» مدعوین پیشنهاد مدرس را قبول کردند و فیروزآبادی مأمور این کار شد. باغی را در شهر ری از قرار متری یک قران خریدند و عده ای خیر نیز به جمع مزبور پیوستند. بخش اول بیمارستان که احداث و آماده شد، مدرس پیشنهاد کرد که بیمارستان به نام فیروزآبادی نامگذاری شود؛ چون زحمات ساختمان آن به عهده وی بود. فیروزآبادی تا پایان عمر در این بیمارستان به خدمت مشغول بود.
رضایت موکلین شرط است
وقتی شهید مدرس بودجه سال ۱۳۰۶ را می نگرد که در آن مبلغی برای اضافه حقوق نمایندگان مجلس، که خود نیز از آن قبیله بود، اختصاص داده اند، بحث ولایت و وکالت را مطرح می سازد و با آن بحث، مخالفت خود را اعلام می نماید. او می گوید: «گمان می کنم ما که آمده ایم اینجا، می گوییم وکیلیم؛ ولی نیستیم. ولی آن کسی است که آنچه خودش مستقلا صلاح می داند اجرا کند. وکیل این است که نظر موکلین را بداند. بنده از تمام موکلین خودم که سی کرور باشند، یکی را نمی دانم که راضی باشد حقوقتان را ۳۰۰ تومان بکنیم. چرا؟ برای آنکه ندارند… ندارند… فقیرند… بی چیزند.»
شخصیت انسان به رفتار اوست
فاطمه بیگم مدرس: پدرم در سال تنها از دو دست لباس کرباس که عبارت بود از یک پیراهن، یک قبا و یک شلوار، استفاده می کرد و اکثر اوقات عبای کهنه ای می پوشید؛ به گونه ای که یکی از شخصیت ها در تهران به شوخی به او گفت: «شما الان جزو رجال درجه اول مملکت به شمار می آیید؛ نمی خواهید لباس های خود را عوض کنید؟» پدرم در پاسخ گفت: «شخصیت انسان به اخلاق و رفتار اوست، نه لباس او.»[۳]
باید به خودمان تکیه کنیم
سید عبدالباقی مدرس: در سال ۱۳۱۲ به خدمت آقا در قلعه خواف رسیدم. آن روز آقا مطالب زیادی به من گفتند. از جمله فرمودند: «آقا سید عبدالباقی، بدان انگلیسی ها روی مهره ای که ۲۰ سال دیگر در این مملکت حاکم خواهد شد، از همین اکنون کار می کنند. ولی ما در مورد امروز خودمان هم نمی توانیم تصمیم بگیریم. هر وقت ما آگاهی و هوشیاری پیدا کردیم و توانستیم متکی به غیر نباشیم، آن وقت می توانیم مسائل مملکت خود را حل کنیم. از مسائل بزرگی که مردم ما گرفتار آن هستند و خارجی ها آن را به ما تحمیل کرده اند، این است که اتکای ما به غیر است. همه چیز را باید از غیر بخواهیم؛ اسلحه، پوشاک، خوراک… همه چیزمان بستگی به غیر دارد. روزگاری که این مملکت متکی به خود بوده، موفق بوده است و هر وقت به خود اتکا پیدا کرد، آن روز، روز نجات مملکت است.» شهید مدرس بر اسلام ناب محمدی (ص) تاکید داشت و اهل معامله نبود.[۴]
پی نوشت ها
[۱] مزینانی، سید محمد صادق، سرگذشت، افکار و آثار آیتالله شهید سید حسن مدرس
[۲] همان.
[۳] همان.
[۴] همان.
ثبت دیدگاه