سفرهای استانی به عنوان نقطه قوت دولت سیزدهم با برنامه ریزی و به طور منظم در حال اجراست اما طرفداران دولتی که به کم کاری و بعضا بی عملی نسبت به امور کشور متهم است، منتقد این نوع از مدیریت فعال و در صحنه شده اند و به هر بهانه ای آنرا تخریب می کنند. جالب اینکه ساکتین کم کاری دولت قبل حالا از فعالیت و کار دولت آیت الله رئیسی گلایه می کنند.
نکته جالب اینجاست که اصلاح طلبان به یکی از نقاط قوت دولت رئیسی حمله ور شده اند. آنچه از شواهد ماجرا و حجم تخریب ها و فعالیت رسانههای اصلاحات علیه سفرهای استانی مشاهده می شود این هجمه برنامه ریزی شده از سوی اتاق های جنگ روانی اردوگاه اصلاحات است.
بهانه این جریان سیاسی نیز از استدلال درست و اطلاعات صحیح خالی است اغلب سعی دارند با تاکتیک برچسب زنی شیوه مدیریتی سفرهای استانی را تخریب کنند؛ چراکه فکر می کنند همین موارد مدیریت ضعیف آنها را بیشتر زیر سوال می برد.
رسانه های جریان اصلاحات در همین رابطه سعی در بزرگ کردن این هجمه رسانه ای علیه سفرهای استانی دولت سیزدهم دارند. در همین باره یکی از رسانه های اصلاح طلب از شخصیت های سیاسی این جریان سئوال می کند که این سفرها چه نتایجی داشته، این درحالی است که هنوز چندماهی از فعالیت دولت نمی گذرد و در همین زمان اندک نیز رئیسی به هفت استان سفر کرده و در آخر این هفته هم قرار است عازم اردبیل شود.
«مسعود پزشکیان»، نماینده مردم تبریز در مجلس شورای اسلامی در رابطه با سفرهای استانی رئیسجمهور و در پاسخ به این سوال که «این سفرها چه فایدهای برای مردم داشته یا میتواند داشته باشد؟»، بیان میکند: «اینکه به عنوان یک مسئول به میان مردم میروند تا از نزدیک در جریان مشکلات و کاستیها باشند فینفسه قابل تقدیر است. اما اینکه این سفرها میتواند اثربخش و مفید باشد یا نه؟ به ساختار مدیریتی ما برمیگردد و همچنین به نوع مدیریتی که میخواهیم در آنجا اعمال کنیم مرتبط است.» اظهارات پزشکیان با تیتر قابل تامل «احمدی نژاد نتوانست و رئیسی نیز نمی تواند.» منتشر می شود.
روزنامه اصلاح طلب «همدلی» هم با تیتری که حاکی از زمین زدن مسئله سفرهای استانی است نوشت: «تعدیل سفرهای استانی رئیس جمهور، آری یا نه؟!» و در این راستا ادامه داد: «اگر تأکید میشود که رئیس جمهور یا هریک از اعضای هیأت دولت افراط در سرکشی به مناطق مختلف کشور نداشته باشند، برای این است که زمان لازم برای مطالعه، تفکر و حتی استراحت جسمی داشته باشند تا از کارآمدی بیشتری برخوردار شوند و بتوانند متفکرانه و تخصصی با اعصاب و روان مقتضی به امور کشور رسیدگی کنند.»
«شهیندخت مولاوردی» معاون امور زنان و خانواده دولت یازدهم نیز در توئیتی درباره سفرهای استانی رئیسی که به مناطق حاشیه استان نیز سرکشی صورت می گیرد، بیان داشت: «این که تازگی ندارد! اتفاقا در سفر استانی دولت یازدهم به فارس، بنده هم بعنوان نماینده ویژه رییس جمهور در یک روز به چهار شهرستان سر زدم و دو نیمه شب به حافظیه رسیدیم فارس استان پرشهرستانی است…»
سفرهای استانی روحانی خوب بوده اما سفرهای استانی رئیسی بد!
اصلاح طلبان از یک سو از سفرهای استانی دولت روحانی تعریف و تمجید میکنند و از سوی دیگر از سفرهای استانی دولت رئیسی انتقاد.
در همین رابطه «عباس عبدی» سفرهای استانی رئیسی را به طور تلویحی تلف کردن وقت خواند و نوشت: «اکنون که سفرها هفتگی شده است، گمان میکنم در مسیر نادرستی قرار گرفته است. اگر این سفرها میتوانست مشکلی را حل کند، باید در دوره احمدینژاد کمترین مشکل را میداشتیم. اگر این سفرها موجب محبوبیت و اعتبار میشد، هیچگاه سال ۱۳۹۲ کسی رای نمیآورد که در نقطه مقابل او تعریف شده بود. سفرهای استانی شرط لازم و نه کافی برای اداره جامعه است و بهطور مشخص سفرهای استانی و پرداختن به مسائل مردم و حل آنها خلاف منطق اداری است. این بیمعنی و غیرممکن است که رییسجمهور برای حل مسائل مردم به مناطق برود. نمایندگان او و نظام اداری بسیار بزرگ او دهها و صدها برابر شخص او موظف و قادر به حل امور هستند و اگر در این کار تعلل میکنند یا ناشی از ناکارآمدی آنهاست یا فقدان امکانات یا موانع قانونی وجود دارد. »
در همین رابطه، «محمد علی وکیلی» نماینده اصلاح طلب مجلس دهم اظهار داشت: «اینکه بگوییم “رئیسجمهور نباید بین مردم برود” از حرفهای لوکسِ لاکچریِ غیرمردمی است اما وقت رئیسجمهور هم بسیار محدود است و اولویتهای زیادی دارد؛ بنابراین باید برای سفرهای آقای رئیسجمهور از پیش مطالعات لازم انجام گرفته و بر اساس اولویتهای لازم باشد تا اگر سفر معطوف به مصوبه است بار کارشناسی داشته باشد.»
این درحالی است که پیش از سفرهای استانی مصوبات این سفرها مطالعه و بررسی می شود و در جلسات کارشناسی با حضور مدیران ملی اعم از استانداران و فرمانداران با هدف خاصی برای سفر رئیسی جمهور و کابینه دولت به استان ها برنامه ریزی صورت می گیرد.
شواهد و اطلاعاتی که حاشیه و کنار سفرهای استانی رئیس جمهور و کابینه اش بدست آمده نشان دهنده چند نکته مهم است. اول اینکه امیدواری در مردم برای حل مشکلات شان ایجاد شده این درحالی است که پیشتر حتی به این مشکلات بی اعتنایی صورت می گرفت. دوم اینکه حجم مطالبات مردمی نشان می دهد که مسایل کشور تنها در حوزه مسائل کلان نیست و ممکن است که همین موارد محلی و استانی به مشکلی ملی تبدیل شود و یا اینکه در سطح کشور و چند استان این مشکلات مشابه وجود داشته باشند. اینکه برخی از مردم جلوی ماشین رئیس جمهور را می گیرند تا مشکلاتشان را به گوش وی برسانند و برای آن چاره جویی صورت گیرد نشان دهنده سطح همین مطالباتی است که متاسفانه از گذشته بعضا تلنبار شده اند.
سوم اینکه در مبحث عدالت توسعه سفرهای استانی باعث پیشرفت یکنواخت و آمایش سرزمینی می شود و نظارت و پیگیری میدانی را چاشنی کار مدیریتی می کند. بنابراین این سفرها محاسن بسیاری دارد که در همین چند ماهه نیز برخی برکات آن دیده می شود و مردم رضایت خود را از آن اعلام می کنند اما گویی جریانی که هشت سال مدیریت کشور را برعهده داشته و کشور را دچار مشکلات بزرگ خصوصا در عرصه اقتصاد کرده است نمی خواهد چنین شیوه مدیریتی به طور منظم انجام شود.
ثبت دیدگاه