همانطور که هر اقدام مدیریتی در جمهوری اسلامی ضرورتاً باید پیوستِ فرهنگی متناسب با ذات اسلامی و ایرانی کشورمان داشته باشد، وجود پیوستی مبتنی بر گفتمان انقلاب اسلامی با نگاهی کارشناسیشده از سوی نخبگان انقلابی نیز یک ضرورت حياتی و اجتنابناپذیر در اقدامات مديران انقلابی است.
همچنانکه در سالهای اخیر میتوانيم دو نوع دیپلماسی با دو گفتمان متفاوت را مشاهده کنیم: دیپلماسی لیبرالی جریان غربگرای داخلی و دیپلماسی انقلابی جریان اسلامگرای داخلی که بهطور خاص در مکتب شهيد سلیمانی تجلی پیدا کرد.
دیپلماسی مکتب سلیمانی که سرلوحهٔ سیاست خارجی دولت سیزدهم است، در همین ماههای ابتداییِ آغاز به کار این دولت، آثار خود را نشان میدهد و به راحتی میتوان حدس زد که ثمرات شیرین اقتصادی، سیاسی و امنیتی این نوع دیپلماسی در کوتاهمدت و بلندمدت در کشور و منطقه پدیدار گردد.
این در حالی است که دولت لیبرالمسلک سابق، هشتسال دیپلماسی از نوع دوم را عملیاتی کرد و ثمرهاى جز خسارت محض برای کشور به بار نیاورد.
مخاطب این نوشتار کارگزاران ارشد دولتی در سطوح کشوری و استانی هستند.
از آنجا که فعلاً یکی از مهمترین انتظارات از مدیران جدید، مربوط به کموکیف انتصابات است، برخی از ویژگیهای پیوستِ فرهنگ و تفکر انقلابیِ مديريت را در این خصوص میتوان از قرار زیر دانست:
۱) مدیرانی که منصوب میکنید لازم است عمیقاً معتقد به گفتمان انقلاب اسلامی باشند. برخی افراد شعارهای زبانی و حتی قيافهٔ ظاهری خود را نیز با دولت جدید تطبيق میدهند! اینگونه افراد نمیتوانند انقلابی عمل کنند.
۲) از پاکدستی مدیرانی که منصوب میکنید مطمئن باشید و به استعلامات و تأیید اطرافیان بسنده نکنید.
۳) کسی را به هيچ عنوان به دلیل فشار و تحمیل دیگران منصوب نکنید، چراکه او خود را مدیون پشتوانههای خود میداند و به شما پاسخگو نخواهد بود.
البته از مشورت افراد حقیقی و حقوقی استفاده کنید و کسی را که واجد شرايط لازم است، انتخاب کنید.
۴) مدیریت انقلابی را فدای مديريت بخشنامهای نکنید؛ نیروهای انقلابی با همین نگاه از آیتالله رئیسی حمایت کردند و باید این نگاه در سایر انتصابات تسری پیدا کند.
اگر بخشنامهای با روح گفتمان انقلاب اسلامی سازگار نیست درصدد تغيير هرچه زودتر آن باشید. ما نیازمند انقلاب اداری و مدیریتی هستیم.
۵) برای انتصاب نیروهای انقلابی، از هیاهوی رسانههای جريان غیرانقلابی نهراسید.
یکی از ترفندهای رسانهای آنان اين است که به محض مطرح شدن نام یک نیروی انقلابی تراز گفتمان انقلاب برای یک جايگاه حساس، یا او را محصول تحمیل یک فرد و یا یک گروه سیاسی وانمود میکنند و یا انواع تهمتها را نثارش میکنند تا کسی جرأت انتصاب نیروهای انقلابی واقعی را نداشته باشد.
درست به همین دلیل بود که در سالهای ۱۳۹۶ و ۱۴۰۰ نامزدیِ آیتالله رئیسی را به انحاء مختلف زیر سؤال میبردند و بعد از قطعی شدن نامزدی ایشان، انواع تهمتها را برای ایشان مطرح کردند.
آری، فرق است بین کسانی که بر اساس معیارها مشورت میدهند و کسانی که بر اساس باندبازی درصدد تحميلاند.
۶) با نخبگان انقلابی دائماً در تماس باشید و از انتقاد و پیشنهاد آنان استقبال کنید. علاوه بر مشاوران رسمی، از مشاوران دیگری که دارای سلايق گوناگون هستند، بهرهمند شوید.
سخنی با استاندار محترم گلستان:
جناب آقای دکتر زنگانه !
نیروهای جبهه انقلاب شما را از خودشان میدانند. ما از یک طرف از فعالیتهای شبانهروزی شما و از طرف دیگر از سهمخواهیهای برخی مدعيان انقلابیگری اطلاع داریم. اگر مطالبات نیروهای انقلابی را رسانهای میکنیم برای آن است که اولاً همه بدانند که مطالبات ما با شفافيت کامل به شما میرسد و ثانیاً برخی سهمخواهان و لابیگران هم در جریان این مطالبات قرار بگیرند و بدانند که نیروهای جبههٔ انقلاب چه توقعی از دولتمردان دارند.
از خداوند متعال میخواهيم به همت دولتمردان و مدیران انقلابی، تحولی عظیم در عرصهٔ مديريت و خدمترسانی به مردم را شاهد باشیم؛ انشاءالله.
۱۴۰۰/۱۱/۲
سيد محسن طاهری
مدرسهٔ علمیهٔ امام صادق علیهالسلام گرگان
مطالب بسیار ارزشمند و درخور توجهی بود. انشالله که مبنای تصمیمات دوستان قرار گیرد.