“نژادپرستي” عنصري است از يك مجموعه بزرگ اختناق تمام و كمال يك خلق. خلقي كه بيداد ميكند. و شروع ميكند به زدن و تخطئه ارزشهاي فرهنگي و شيوههاي زندگي و زبان قومهاي ديگر. از زبان قوميتهاي مختلف و فرودست(به قول خود) انتقاد ميكنند و حتي شيوه راه رفتن را نيز زير سوال ميبرند. فرهنگ غرب با تبعيض گذاشتن بين “سفيدپوستان” و “سياهپوستان” و بيگاري كشيدن و بردهداري از “سياهپوستان”، ظلم زيادي به بشر و بشريت كرده است.
نژادپرستي از چه تاريخي رواج پيدا كرد؟
كشف اسناد برده داري در آمريكا مربوط به سالهاي ۱۶۰۰ تا ۱۸۰۰ بار ديگر موضوع “تبعيض نژادي” نهادينه و عميق در اين كشور را تاييد كرد. به گزارش پايگاه اطلاع رساني ستاد حقوق بشر، هزاران سند جديد در مورد تاريخ برده داري در آمريكا پيدا شده است. بر اساس گزارش «هيل و واشنگتن پست»، حدود ۲ هزار صفحه سند تاريخي مربوط به سالهاي ۱۶۰۰ تا ۱۸۰۰ در خانهاي با قدمت ۲۰۰ ساله در ايالت «مريلند» آمريكا كشف شد و به نمايش درآمد. در ميان اسناد مذكور، پوسترهايي مربوط به تحت تعقيب بودن بردهها، فروش بردههاي كودك و… وجود دارد.اين اسناد قرار بود در حراجي به فروش برسند، اما اعضاي جامعه محلي “سياهپوستان” و مورخان كالج «واشنگتن» براي اطمينان از حفظ اين ميراث تاريخي براي نسلهاي بعدي با جمع آوري پول، اين اسناد را خريداري كردند. بررسي اين اسناد نشان ميدهد كه با وجود گذشت دههها از لغو رسمي برده داري در آمريكا، “حقوق سياه پوستان” در اين كشور همچنان “نقض” ميشود.
نژادپرستي و چالشهاي ايجاد شده
سياه پوستان آمريكايي” علاوه بر قرار گرفتن در پايينترين سطوح درآمدي با تبعيض در زمينههاي مختلف و به ويژه “تبعيض پليس” مواجه هستند. بسياري بر اين باورند كه تبعيض عليه سياه پوستان در آمريكا ريشه در “بازار تجارت برده” در اين كشور دارد. قديميترين اسناد مربوط به برده داري در آمريكا مربوط به سال ۱۷۹۱ بود كه انگشت شمار نيز هستند. دليل و نحوه نگهداري اين اسناد هنوز مشخص نيست.”ذات فرهنگ غربي” وحشيگري است و ايدهاي نيست كه فقط مختص اين روزها باشد. غرب امروزه روشهاي نويني را در “استثمار” و “استعمار” نصب العين خود كرده است. امروزه از حضور نظامي براي استعمار ديگر كشورها كاسته شده و اين امر هم دليل اقتصادي براي غرب دارد، اما خوي “استعماري” و “استثماري” كماكان موجوديت خود را حفظ كرده است و حمله به “انديشه” و “فرهنگ” غيرغربي نيز يكي از زمينهاي بازي اين خوي وحشيانه است.
تاريخ ثابت كرده كه هدف استعمار ادامه يك حالت “احتضار فرهنگي” است. آنها فرهنگ بومي را به طور كامل از بين نميبرند، بلكه آن را موميايي ميكنند تا عليه اجزاي خود به كار افتد. “موميايي شدن يك فرهنگ”، باعث موميايي كردن تفكر افراد داخل در آن فرهنگ نيز خواهد شد. بيحسي انسانهاي مستعمره شده، نتيجه اين امر است و به همين دليل نيز استعمار از “جمود فرهنگهاي بومي” كه مستعمرهشان كرده سخن به ميان ميآورد.
نبايد فريب كساني را خورد كه مدام تبليغ ميكنند كه نژادپرستي از ميان رفته است. اين مدعا كه شايد براي برخي راحتي خيال را نيز به همراه آورد فقط به اين دليل حاصل شده كه “استعمار”، روشهاي “استثمار” را متحول كرده و “اشكال نويني” را به كار گرفته است. و ما امروزه نظاره گر اين استثمار در گوشه و كنار دنيا هستيم. فرهنگ غرب “استثمار” را در لفافه حقوق بشر پيچانده و مدام از آن ميگويند و آن را مانند پتكي بر سر كشورهاي زير سلطه ميكوبند.
هنوز فرياد جورج فلويد، سياه پوست آمريكايي كه گلويش زير زانوي پليس آمريكا فشار داده شد تا خفه شد، در گوش انسانهاي آزاده جهان ميپيچد. اين است حقوق بشري كه از آن دم ميزنند.
ديدگاه اسلام نسبت به مسأله نژادپرستي
در فرهنگ اسلامي به همه انسانها بدون توجه به رنگ، زبان و مليت احترام گذاشته ميشود. در آيه ۱۳ سوره حجرات، خداوند ميفرمايد: “اي مردم! همانا ما، شما را از مرد و زني آفريديم و شما را تيرهها و قبيلهها قرار داديم تا يكديگر را بشناسيد، قطعا گراميترين شما نزد خداوند، پرهيزگارترين شماست. همانا خداوند داناي آگاه است”.
خداوند تعالي تمام افراد بشر را با خصوصيات منحصر به فرد آفريده است كه هر يك از انسانها واحد حقيقي و بينظير است. هر فردي از افراد بشر در كل تاريخ در زمان خود واحدي است كه مثل و نظيري ندارد. بنابراين تفاوتهاي طبيعي كه خداوند به انسان داده است براي شناخت يكديگر است و ملاك برتري انسانها بر ديگر مردم تنها داشتن تقوا و تسلط بر نفس ميداند. اين آيه تمام افتخارات قومي و امتيازات موهوم را مردود ميداند. بنابراين در فرهنگ اسلامي آنچه كه از همه ارزشش بالاتر است، تقواي انسان است.
حضرت آيتا… خامنهاي در سخنراني نوروز سال ۱۴۰۱، خطاب به ملت ايران فرمودند: در ماجراي اوكراين، “نژادپرستي غرب” را همه ديدند. قطار “پناهندگاني” را كه دارند از كشور و زير مثلاً مشكلات جنگ فرار ميكنند نگه ميدارند، براي اينكه “سياهپوست” را از سفيدپوست جدا كنند و سياهپوست را پياده كنند. صريحاً در رسانههايشان اظهار تأسّف ميكنند كه اين دفعه جنگ در “خاورميانه” نيست، در اروپا است. يعني اگر جنگ و خونريزي و برادركشي در خاورميانه-البتّه در مناطق به قول آنها خاورميانه و در اينجاها باشد اشكال ندارد [امّا] در اروپا كه باشد اشكال دارد. اين “نژادپرستي” به اين وضوح، به اين روشني! صريحاً اين جور حرف ميزنند.
و در ادامه فرمودند: البتّه همه دنيا دارند مشاهده ميكنند و ميبينند و امروز به نظر ما يكي از “رسواترين” و “فاشترين” مقاطع دوران معاصر در زمينهي ظلم و تجاوز و استكباري است كه متأسّفانه “طواغيت عالم” در حال انجام دادن آن هستند و مردم دنيا ميتوانند مستقيماً اين ظلم را مشاهده كنند و ببينند كه چه كساني سرنوشت دنيا را در دست دارند!
با توجه به سخنان رهبر معظم انقلاب آنچه كه امروز در جوامع غربي ديده ميشود، همين تبعيض بين رنگ سياه و سفيد است و اين مسأله به سالهاي ۱۶۰۰ ميلادي برميگردد.
ثبت دیدگاه