در اخلاق اسلامی، جامعه یک خانواده است که همه اعضای آن مراقب احوالات هم هستند و خود را در برابر مشکلات و نگرانیهای اعضای جامعه مسئول میدانند. آنان غمخوار، همدرد و دغدغهمند یکدیگرند. در اخلاق اسلامی موضوعی با عنوان «مواسات» مورد سفارش و تأکید است که بیانگر همین احساس مسئولیت است.
اشاره
در اخلاق اسلامی، جامعه یک خانواده است که همه اعضای آن مراقب احوالات هم هستند و خود را در برابر مشکلات و نگرانیهای اعضای جامعه مسئول میدانند. آنان غمخوار، همدرد و دغدغهمند یکدیگرند. در اخلاق اسلامی موضوعی با عنوان «مواسات» مورد سفارش و تأکید است که بیانگر همین احساس مسئولیت است.
مواسات از ریشه «أسو» و به معنای بخشیدن از مال خود و شريك کردن دیگران در داشتههای خود است. مواسات از نظر مالی نیز در جايى است كه شخص از كفاف (مورد نياز) خود به كسى ببخشد و اگر از اضافه بر كفافش بدهد، مواسات نيست. از مجموع منابع لغوی و اخلاقی چنین استفاده میشود که انسان «مواسی» کسى است که با دیگران همدردى و همراهی دارد، خود را در رنج و غم دیگران شریک میداند، با مال و جان از آنها دفاع میکند و میان خود و دیگران فرقى نمیگذارد؛ چنانکه رسولخدا«صلی الله علیه و آله و سلم» این حقیقت را چنین بیان کرده است: «انَّما الْمؤمنون فی تَراحُمهم و تَعاطُفِهم بِمنزلةِ الْجَسد الْواحِدِ اذا اشَتَکی مِنْهُ عُضوٌ واحدٌ تداعی لهُ سائِرُ الْجسد بِالْحُمّی والسَّهَرِ؛ مؤمنان از نظر مهرورزی و عطوفت نسبت به یکدیگر مانند یک پیکرند که هرگاه عضوی از آن دچار دردی شود، سایر اعضا (از راه تب و بیداری و ناراحتی) همدردی خود را با آن عضو ابراز میدارند و به کمکش میشتابند». سعدی نیز بر اساس همین سخن گرانبهای رسولاکرم«صلی الله علیه و آله و سلم» چنین سروده است:
بنیآدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بیغمی
نشاید که نامت نهند آدمی
این عمل ارزشمند همانند دیگر اعمال خیر باید برای رضای خدا انجام شود، در غیر این صورت ارزشی ندارد؛ چنانکه امام صادق«علیه السلام» از جدش رسولخدا«صلی الله علیه و آله و سلم» نقل کرده است: «سَيِّدُ الأَعْمَالِ إِنْصَافُ النَّاسِ مِنْ نَفْسِكَ وَ مُوَاسَاةُ الأَخِ فِي اللَّهِ وَ ذِكْرُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ عَلَى كُلِّ حَال؛ آقای اعمال [سه چیز است]: مراعات انصاف با مردم از جانب خودت، مواسات با برادران در راه خدا و برای رضای او، یاد خدای عزوجل در همه احوالات». امام باقر«علیه السلام» نیز فرموده است: «مَنْ بَخِل بِمَعُونةِ اخیِه الْمسلِم و الْقیام لهُ فی حاجَتِهِ (الاّ) ابْتُلِیَ بِمَعُونةٍ مَنْ یَاَثَمُ علیهِ و لا یُوجَرُ؛ کسی که در کمک کردن به برادر مسلمانش بخل ورزد و از اقدام در برآوردن حاجتش کوتاهی کند، ناچار میشود به کسی کمک کند که با همان کمک، علیه خود او رفتار زشت کند و در این راه هیچ اجر و پاداشی نیز نخواهد برد».
اقسام مواسات
مواسات را به چند دسته میتوان تقسیم کرد؛ چنانکه امام حسن عسکری«علیه السلام» در تفسیر آیه ۴۳ بقره «وَ آتُوا الزَّكاةَ»، این دستور را برای مواسات و همدری با نیازمندان دانسته و فرموده ¬است: «أَيْ مِنَ الْمَالِ وَ الْجَاهِ وَ قُوَّةِ الْبَدَنِ؛ زکات را از مال و آبرو و نیروی بدنی پرداخت کنید».
۱. مواسات در مال
امام حسن عسکری«علیه السلام» در توضیح بیشتر و تبیین مصادیق مواسات در مال فرموده است: «فَمِنَ الْمَالِ مُوَاسَاةُ إِخْوَانِكَ الْمُؤْمِنِينَ؛ زکات مالی آن است که با برادران ایمانی خود در نیازشان مواسات کنید».
۲. مواسات با آبرو و موقعیت اجتماعی
امام حسن عسکری«علیه السلام» در مورد مواسات با آبرو نیز فرموده است: «وَ مِنَ الْجَاهِ إِيصَالُهُمْ إِلَى مَا يَتَقَاعَسُونَ عَنْهُ لِضَعْفِهِمْ عَنْ حَوَائِجِهِمُ الْمُتَرَدِّدَةِ فِي صُدُورِهِم؛ زکات از آبرو و مقام اجتماعی، آن است که آن برادران ایمانی به خاطر ضعفشان از رسیدن به خواستههایشان محروم هستند». شخصی که دارای آبرو و موقعیت اجتماعی است، باید از آبرو و موقعیت خود مایه بگذارند و حاجات آنان را برآورده کنند.
۳. مواسات با نیروی بدنی
آن حضرت قسم سوم مواسات را در حمایت با قدرت بدنی از ضعیفان دانسته¬ و فرموده است: «وَ بِالْقُوَّةِ مَعُونَةُ أَخٍ لَكَ قَدْ سَقَطَ حِمَارُهُ أَوْ جَمَلُهُ فِي صَحْرَاءَ أَوْ طَرِيقٍ، وَ هُوَ يَسْتَغِيثُ فَلَا يُغَاثُ تُعِينُهُ حَتَّى يَحْمِلَ عَلَيْهِ مَتَاعَهُ، وَ تُرْكِبَهُ [عَلَيْهِ] وَ تُنْهِضَهُ حَتَّى تُلْحِقَهُ الْقَافِلَةَ؛ زکات نیروی بدنی آن است که مؤمن به برادر ایمانی که توانایی خود را در حمل بارش (به عللی) از دست داده و یا از قافله بازمانده و ندا به فریادرسی بلند کرده است، کمک کند تا او را به مقصدش برساند».
یکی از اقسام مواسات که از دیگر اقسام مهمتر است، مواسات با جان است که واقعه عاشورا عالیترین نماد آن است و در ادامه مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
مواسات و دغدغهمندی نسبت به رنج دیگران در قرآن
از نظر قرآن مؤمنان همه با هم برادرند: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ …». خدای منان در تکمیل این رهنمود در قرآن کریم میفرماید: «وَ الَّذينَ فی أَمْوالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ؛ نمازگزاران واقعی کسانی هستند که نیازمندان درخواستکننده و محرومانی که توان سؤال ندارند، از داراییهای آنان بهره و نصیبی دارند». بنابراین سیر کردن گرسنه و همراهی با نیازمندان بر هر انسان متمکنی واجب است. استاد آیتالله جوادی آملی مینویسد: «حال اگر کسی به تنهایی از گرسنگی تهیدستی با خبر بود، بر او واجب عینی است و اگر دیگران نیز بدانند، بر همه واجب کفایی است».
بر اساس این آموزه قرآنی، مؤمنان در دعای هنگام زوال روزهای ماه شعبان از خداوند توفیق «مواسات» طلب مینمایند و عرض میکنند: «وَ ارْزُقْنِي مُوَاسَاةَ مَنْ قَتَّرْتَ عَلَيْهِ مِنْ رِزْقِكَ بِمَا وَسَّعْتَ عَلَيَّ مِنْ فَضْلِك؛ خدایا مرا توفیق مواسات با آنان که روزیشان را تنگ و اندک قرار دادهای، از روزی فراوانی که به من دادهای؛ عطا کن». از نظر قرآن حتی غیر مسلمان نیز باید مورد توجه مسلمان و نیازهایش مورد دغدغه آنان باشد. حکم قرآن در صحنه بینالمللی اینگونه است: «لا یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ؛ خدا شما را از نیکی کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانی که در راه دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند، نهی نمیکند؛ چرا که خداوند عدالتپیشگان را دوست دارد». بنابراین نیکی کردن و دادن حق همه انسانها، مورد تشویق قرآن است.
اهمیت مواسات و همدری با نیازمندان در سیره امام حسین«علیه السلام»
از دیدگاه اهلبیت«علیهم السلام» خدمتگزاری به افراد جامعه، حد و مرزی ندارد و فرد دینباور در تمام صحنههای زندگی میکوشد تا باری از دوش دیگران بردارد و خدمتی به بشر ارائه کند، حتی اگر فرد مخدوم همکیش او نباشد؛ اگر چه که خدمت به اهل ایمان اهمیت ویژهای دارد. امام حسین«علیه السلام» با تأکید بر این باور وحیانی فرموده است: «إِنَّ حَوَائِجَ النَّاسِ إِلَيْكُمْ مِنْ نِعَمِ اللَّهِ عَلَيْكُمْ فَلَا تَمَلُّوا النِّعَم فَتَتَحَوَّلَ إِلَى غَيْرِكُم؛ بدانید که نیازمندیهای مردم به شما، از نعمتهای الهی بر شماست. پس از این نعمتها خسته نشوید که هر آینه به سوی دیگران سوق یابد».
خاطر ناشاد را دلشاد کردن همت است
باغ آفت دیده را آباد کردن همت است
در زمان ناتوانی یاد یاران فخر نیست
روز قدرت از ضعیفی یاد کردن همت است
امام حسین بن علی«علیه السلام» درباره همدردی و همراهی با نیازمندان و تلاش برای رفع گرفتاری آنان معتقد بود:
«فَمَنْ تَعَجَّلَ لِأَخِيهِ خَيْراً وَجَدَهُ إِذَا قَدِمَ عَلَيْهِ غَداً ـ وَ مَنْ أَرَادَ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بِالصَّنِيعَةِ إِلَى أَخِيهِ ـ كَافَأَهُ بِهَا فِي وَقْتِ حَاجَتِهِ ـ وَ صَرَفَ عَنْهُ مِنْ بَلَاءِ الدُّنْيَا مَا هُوَ أَكْثَرُ مِنْهُ ـ وَ مَنْ نَفَّسَ كُرْبَةَ مُؤْمِنٍ ـ فَرَّجَ اللَّهُ عَنْهُ كُرَبَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَة؛ هر کس برای نیکی [و خدمترسانی] به برادر خود بشتابد، فردا نتیجه آن را خواهد دید و کسی که برای خدا به برادر دینی خود یاری نماید، خداوند او را به هنگام نیازمندی یاری خواهد کرد و بیشتر از آن، او را از بلاها و گرفتاریها دور خواهد ساخت و آن کسی که اندوه و غم را از دل مؤمنی بر طرف نماید، خداوند متعال غم و غصههای دنیا و آخرت [او] را برطرف خواهد کرد.
بر همین اساس امام«علیه السلام» در مواسات با دردمندان و بیچارگان کوتاهی نمیکرد. در ادامه به بررسی چند نمونه میپردازیم.
۱. سیره امام حسین«علیه السلام» در همدردی با محرومان و یتیمان
امام حسین«علیه السلام» همانند رسولخدا«صلی الله علیه و آله و سلم» و پدر و برادرش«علیه السلام»، دغدغه رفع نیاز بیچارگان را داشت. آن امام حق«علیه السلام» منتظر نمیماند تا یتیمی به او مراجعه نماید و نیازهایش را بازگو کند؛ بلکه پیشقدم میشد و به طور ناشناس و در دل شبهای تاریک به رفع مشکلات یتیمان، بیوهزنان و محرومان جامعه میپرداخت. «شُعَیب بن عَبدالرحمن خُزاعی» نقل میکند:
بعد از واقعه عاشورا، مردان قبیله بنیاسد ـ هنگامی که خواستند جسد مطهر حضرت سیدالشهداء«علیه السلام» را دفن کنند ـ بر دوش آن حضرت، اثر زخمی یافتند که کاملا! از جراحتهای جنگی متفاوت بود. زخم کهنهای بود که هیچ شباهتی به زخمهای روز عاشورا نداشت. از امام سجاد«علیه السلام» پرسیدند این زخمها به چه دلیل است؟ آن حضرت در پاسخ فرمود: «هَذَا مِمَّا كَانَ يَنْقُلُ الْجِرَابَ عَلَى ظَهْرِهِ إِلَى مَنَازِلَ الْأَرَامِلِ وَ الْيَتَامَى وَ الْمَسَاكِينِ؛ این زخم بر اثر حمل کیسههای غذا و به دوش کشیدن هیزم به خانههای بیوهزنان و یتیمان و بیچارگان است».
شهریاری که به شب برقعپوش
میکشد بار گدایان بر دوش
ناشناسی که به تاریکی شب
میبرد نان یتیمان عرب
۲. سیره امام حسین«علیه السلام» در مواسات با آبرو
امام حسین«علیه السلام» برای رفع مشکلات دیگران، از آبرو و موقعیت اجتماعی خود دریغ نمیکرد. نقل است آن حضرت نشسته بود که فرد نیازمندی به آن بزرگوار مراجعه کرد و اظهار داشت: ای پسر رسولخدا به دادم برس! فلان شخص از من طلبکار است و میخواهد مرا زندانی کند. امام حسین«علیه السلام» فرمود: «وَ اللَّهِ مَا عِنْدِي مَالٌ أَقْضِي عَنْكَ؛ به خدا قسم! الان هیچ پولی ندارم که بدهی تو را پرداخت کنم». مرد بدهکار گفت: پس لااقل با او گفتگو کن، شاید نظرش عوض شود. امام«علیه السلام» فرمود: «من هیچگونه آشنایی با طلبکار تو ندارم، اما از پدرم امیرمؤمنان«علیه السلام» شنیدم که میگفت: رسولخدا«صلی الله علیه و آله و سلم» فرموده است: مَنْ سَعَى فِي حَاجَةِ أَخِيهِ الْمُؤْمِنِ فَكَأَنَّمَا عَبَدَ اللَّهَ تِسْعَةَ آلَافِ سَنَةٍ صَائِماً نَهَارَهُ قَائِماً لَيْلَه؛ هر کس در راه حل مشکل برادر ایمانی خود تلاش نماید، چنان است که نه هزار سال خدا را عبادت کرده است؛ در حالی که روزها را روزه گرفته و شبها را به عبادت گذرانیده باشد».
بر اساس این رهنمود، حضرت هر گونه تلاش برای رفع مشکل آن نیازمند را بر خود لازم میدانست.
۳. سیره امام حسین«علیه السلام» در مواسات با بیماران نیازمند
درد بیماران نیازمند را درد خود دانستن، از بهترین نوع همدردی و همراهی با آنان است. حضرت سیدالشهدا«علیه السلام» با رفتن به ملاقات بیماران افزون بر دلجویی و تسکین آلام روحی و جسمی بیماران و دردمندان، به مشکلات مادی و اقتصادی آنان نیز رسیدگی میکرد؛ چرا که بیماران فقیر و مستمند بیش از آنکه در اندیشه سلامتی خود باشند، از فقر و بدهکاری رنج میبرند. ابنشهرآشوب نقل کرده است:
«روزی امام حسین«علیه السلام» به ملاقات بیماری بدهکار به نام اسامه رفت. او در بستر بیماری آه و زاری میکرد و مکرر میگفت: ای وای از دست غم و اندوه! حضرت از او پرسید: «چه اندوهی داری؟» اسامه گفت: بدهکارم و غم و غصه شصت هزار درهم قرض، تمام وجودم را فرا گرفته است. امام حسین«علیه السلام» فرمود: «ناراحت نباش! من بدهیهای تو را پرداخت میکنم». اسامه گفت: میترسم قبل از پرداخت بدهیهایم بمیرم. امام«علیه السلام» فرمود: «من تمام بدهیهایت را قبل از مرگت میپردازم» و همچنانکه وعده داده بود، قبل از مرگ اسامه تمام قرضهای وی را پرداخت.
مواسات با جان در واقعه کربلا
مهمترین و سختترین نوع مواسات و همراهی با گرفتاران، مواسات با جان است. در شب عاشورا حضرت سیدالشهدا«علیه السلام» پس از آنکه مطمئن شد گروه باقیمانده بر یاری او مصمم هستند، فرمود: «مَن واسانا بِنَفسِهِ کانَ مَعَنا غَداً فِى الجَنانِ نَجیاً مِن غَضَبِ الرَّحمانِ» و جانهایی را که برای حمایت از عقیدهاش نیازمند بود و یاران باقیمانده را «مواساتکننده با جان» خطاب کرد. همراهی تا پای جان در کربلا جلوههای زیبایی دارد که به برخی از آنها اشاره میشود.
وقتی حُر بن یزید ریاحی توبه کرد، نزد امام«علیه السلام» آمد تا جان خود را فداى امام«علیه السلام» کند: «مُواسِیاً لَکَ بِنَفسی». او ادعای خود را در عمل ثابت کرد و هنگامی که امام حسین«علیه السلام» به بالینش رسید، سر او را به دامن گرفت و حرّیت او را ستود و با اشعارى مقام مواسات او را تأیید کرد:
وَ نِعْمَ الْحُرُّ إِذْ نَادَى حُسَيْنٌ
وَ جَادَ بِنَفْسِهِ عِنْدَ الصَّبَاحِ
اوج این مواسات را حضرت اباالفضل العباس«علیه السلام» از خود نشان داد. او با لب تشنه وارد فرات شد و بیآنکه آب بنوشد، بیرون آمد. آن حضرت که برای سیراب کردن کودکان امام«علیه السلام» و تشنگان حرم به شریعه فرات رفت، در ین راه به شهادت رسید. آن حضرت فدایى برادر خود بود تا آنجا که از این خصلت برجسته و جوانمردانه، در زیارتنامه ایشان چنین یاد شده است: «فَلَنِعم الاخُ المُواسی»، «السَّلَامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ وَ الصِّدِّيقُ الْمُوَاسِي أَشْهَدُ أَنَّكَ آمَنْتَ بِاللَّهِ وَ نَصَرْتَ ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَ دَعَوْتَ إِلَى سَبِيلِ اللَّهِ وَ وَاسَيْتَ بِنَفْسِكَ». این تعابیر شهادت به این است که او به راه خدا و مواسات با جان از امام مظلوم در آن صحرای غربت حمایت کرده است.
هنگامی که نافع بن هلال در کربلا دسترسى به آب پیدا کرد، به خاطر تشنگى امام حسین«علیه السلام» و اصحاب او حتى یک قطره نیز آب ننوشید. عابس بن ابىشبیب نیز در کربلا خطاب به سیدالشهدا«علیه السلام» گفت: «اگر میتوانستم به چیزى عزیزتر از خون و جانم از تو دفاع میکردم تا کشته نشوی، آن کار را میکردم».
هنگامی که امام سجاد«علیه السلام» در کوفه سخنان پرشورى علیه ستم ابنزیاد ایراد فرمود، عبیدالله بن زیاد دستور داد تا او را بکشند، اما حضرت زینب«سلام الله علیها» جان خود را سپر بلا کرد و جلاد را به خدا سوگند داد: «اگر میخواهى او را بکشی، اول مرا به قتل برسان». همچنین هنگامی که امام حسین«علیه السلام» به یاران بنیاسدى خود فرمود: «خانواده من اسیر خواهند شد. شما زنان خود را به میان قبیله خود ببرید»، یکی از آنان خواست همسر خود را ببرد؛ اما همسرش حاضر نشد و به شوهر خود گفت: «درباره ما انصاف نکردی! آیا دختران رسولخدا اسیر شوند و من آسوده و بیخطر بمانم؟ شما اگر نسبت به مردان مواسات دارید، ما هم نسبت به زنان مواسات میکنیم». آن مرد گریان نزد امام«علیه السلام» آمد و گفت که همسرم نیز میخواهد مواسات کند و امام«علیه السلام» دعایش کرد.. پس از شهادت بیشتر یاران، هنگامی که دو نفر از جوانان غفارى دیدند قدرت دفاع از جان امام«علیه السلام» و جلوگیرى از کشته شدن او را ندارند، خدمت امام«علیه السلام» آمدند و اذن گرفتند که پیش از او به میدان روند و شهید شوند. امام«علیه السلام» به آن دو فرمود: «خدا بهترین پاداش نیک به شما دهد که اینگونه حاضر به یاری و مواسات من و آماده فدا کردن جانید».
آثار مواسات
مواسات آثار بسیار مهمی دارد که به برخی از آنها اشاره میشود.
۱. رفع اندوه در دنیا و آخرت
حضرت سیدالشهدا«علیه السلام» به دغدغهمندان درد و رنج مردم چنین نوید داده است: «مَنْ نَفَّسَ كُرْبَةَ مُؤْمِنٍ، فَرَّجَ اللَّهُ عَنْهُ كُرَبَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَة؛ هر کس اندوهی را از دل یکی از اهل ایمان بزداید، خداوند متعال غصههای دنیا و آخرت او را از میان میدارد [و مشکلاتش را حل خواهد کرد]».
۲. نزدیکی به خدا
امام صادق«علیه السلام» نیز مواسات و همدردی واقعی با برادران دینى را وسیله تقرب و نزدیکی به خدا دانسته و فرموده است: «تَقَربُوا اِلَى اللهِ تَعالى بِمُواساهِ اِخوانِکم».
۳. بهشت همراه با غفران و رضوان الهی
امام حسن عسکری«علیه السلام» در تفسیر آیه ۸۳ سوره بقره «و بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً وَ ذِي الْقُرْبى وَ الْيَتامى وَ الْمَساكين…»، احسان به مساکین را مواسات با آنها دانسته و فرموده¬ است: «فَهُوَ مَنْ سَكَّنَ الضُّرُّ وَ الْفَقْرُ حَرَكَتَهُ أَلَا فَمَنْ وَاسَاهُمْ بِحَوَاشِي مَالِهِ، وَسَّعَ اللَّهُ عَلَيْهِ جِنَانَهُ، وَ أَنَالَهُ غُفْرَانَهُ وَ رِضْوَانَهُ؛ مسکین کسی است که مشکلات و نداری او را از حرکت متوقف کند. آگاه باشید هر کسی با این مساکین در حد توانایی مالی که دارد، مواسات و همدردی کند، خدا بهشتش را بر وی وسعت میدهد و او را از آمرزش و رضامندیاش برخوردار میکند».
۴. افزایش روزی
امیرالمومنین علی«علیه السلام» مواسات با برادر دینى را موجب افزایش رزق و روزى دانسته و فرموده است: «موَاسَاةُ الْأَخِ فِي اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ تَزِيدُ فِي الرِّزْق».
۵. همراهی با سیدالشهدا«علیه السلام» در بهشت
اگر مواسات و همدلی از حد مال گذشت و کسی همانند امام حسین«علیه السلام» دغدغه دین و دنیای مردم را داشت و جانش را همانند شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم اهلبیت«علیهم السلام» در این راه فدا کرد، همراه الگوی خود حضرت سیدالشهدا«علیه السلام» در بهشت خواهد بود. در شبى از شبهاى محرم امام حسین«علیه السلام» در جمع یاران خویش فرمود: «مَن واسانا بِنَفسِهِ کانَ مَعَنا غَداً فِى الجَنانِ نَجیاً مِن غَضَبِ الرَّحمانِ؛ هر کس با ما با جانش مواسات داشته باشد، فرداى قیامت در بهشت با ما خواهد بود و از خشم الهى خواهد رست». مواسات آثار دیگری نیز همچون اجابت دعا دارد.
فهرست منابع
۱. ابنشهرآشوب مازندرانی، محمد بن علی، مناقب آل ابیطالب«علیه السلام»، نجف اشرف: مطبعه حیدریه، ۱۳۷۶ق.
۲. ابومخنف کوفی، لوط بن یحیی، وقعه الطف، قم: مجمع جهانی اهلبيت«علیهم السلام»، ۱۴۲۷ق.
۳. اربلی، علی بن عیسی، كشف الغمة فی معرفة الأئمة«علیهم السلام»، تصحیح هاشم رسولی محلاتی، چاپ اول، تبریز: بنیهاشمی، ۱۳۸۱ق.
۴. امام حسن بن علی عسکری«علیه السلام»، التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكری«علیه السلام»، قم: مدرسه امام مهدی، ۱۴۰۹ق.
۵. بحرانی، سید هاشم بن سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، تصحیح قسم الدراسات الاسلامیه مؤسسة البعثة، چاپ اول، قم: مؤسه بعثه، ۱۳۷۴ش.
۶. جوادی آملی، عبدالله، تسنیم: تفسیر قرآن کریم، قم: مؤسسه اسرا، ۱۳۸۹ق.
۷. صدوق، محمد بن علی، الخصال، قم: جامعه مدرسین، ۱۳۶۲ش.
۸. طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، چاپ اول، بيروت: مؤسسة فقه الشيعة، ۱۴۱۱ق.
۹. فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، القاموس المحيط، بیروت: دارالعلم للجمیع، بی¬تا.
۱۰. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، تهران: انتشارات ناصرخسرو، ۱۳۶۴ش.
۱۱. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران: اسلامیه، ۱۳۶۲ش.
۱۲. گروهی از محققان، موسوعة کلمات الامام الحسین«علیه السلام»، قم: دارالمعروف للطباعه و النشر، ۱۴۱۶ق.
۱۳. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تصحیح جمعی از محققان، چاپ دوم، بیروت: دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
۱۴. مفید، محمد بن محمد، الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، تصحیح: مؤسسة آلالبيت«علیهم السلام»، چاپ اول، قم: كنگره شيخ مفيد، ۱۴۱۳ق.
ثبت دیدگاه