انتشار بخشی از یادداشت میرحسین موسوی که مقدمه او بر ترجمه عربی بیانیههای جنبش جعلی به اصطلاح سبز است با واکنشهای متعددی رو به رو شده. ولی پشتپرده این یادداشت چیست؟!
یک: در وهله اول مجموعهای از دلایل برای انتشار و نوع محتوای این یادداشت میتوان برشمرد. از میرحسین تندمزاج که خاطره خوبی از ایام عاشورا ۸۸ ندارد و اساس افول خود را از آن نقطه میبیند، انتظار اینکه یک روز بعد از عاشورای ۱۴۰۱ دوباره با یاددآوری آن خاطره عصبانی شده و مجوز انتشار علنی یادداشتش را داده، هیچ بعید نیست. ضمن اینکه برای میرحسینی که فکر میکرد مثل یک قهرمان در افکار عمومی زنده خواهد ماند ولی در این چند سال به فراموشی سپرده شد، راهی جز اقدامات انتحاری برای جلب توجه باقی نمانده است.
دو: با بازدداشت تاجزاده، جریان فتنه و اصلاح طلبان افراطی به نوعی تریبون و بلندگوی خود را از دست دادند و بعید نیست خواسته باشند دوباره با میرحسین یک بلندگو دیگر را روشن کنند. اما طی هفتههای گذشته دشمن که از ایجاد اغتشاش به بهانه برخی نارضایتیها و مطالبات معیشتی و صنفی ناامید شده بود، با تمام توان تلاش کرد که با دو قطبیسازی های کاذبی همانند با حجاب و بیحجاب به ظن خود گسل میان این دو طیف اجتماعی را به اوج خود برساند و جرقه برخی دعواهای اجتماعی را راه اندازی کند. شاید به ظن برخی طراحان پشت پرده پروژه ضد امنیتی کشف حجاب، انتشار یادداشت میرحسین موسوی و توهین صریح به مدافعان حرم، میتوانست نقش یک کاتالیزور جدید برای ایجاد درگیریهای اجتماعی باشد. البته بدیهی است که این نوع محاسبات همانند گذشته چقدر با متن جامعه ایران فاصله دارد.
سه: اما به نظر می رسد که نباید از اصل یادداشت ترجمه شده عربی میرحسین که مقدمه نگارندهاش بر ترجمه عربی بیانیههای جنبش فتنه گر سبز است به راحتی گذشت. از میرحسین موسوی که در بهمن ۸۹ نشان داد که این آمادگی را دارد که بخشی از پروژه سوریهسازی ایران باشد، نباید پس از دوازده سال تعجبی داشت که دوباره داوطلبانه خود را در یک پازل جدید ضدامنیتی تعریف کند و همچنان به ادامه ماموریت خود اصرار بورزد. از نظر نگارنده یادداشت میرحسین موسوی بیش از آنکه داخلی باشد بیشتر انتقال پیامی به محور عبری- عربی منطقه است و اعلام آمادگی مجدد برای شریک شدن در بازی های ضدامنیتی آنها و جلب توجه و حمایتشان هست.
چهار: داستان یادداشت میرحسین موسوی ظاهر یک طراحی شیک و مثلا پیچیده امنیتی دارد ولی در باطن ادامه همان محاسبات ساده لوحانه درباره محیط داخلی ایران است. هیچ بعید نیست دوباره ردپای مشاوران خائن ایرانی در کار باشد.
ثبت دیدگاه