اشاره: طبق روال نشريه پرتو، ذيلا خلاصهاي از يكي ديگر از سخنرانيهاي مرحوم علامه مصباح(ره) تقديم شده است.
اساسا دين تنها نماز خواندن و روزه گرفتن نيست. اصلاً دين را اشتباه و بد براي ما تعريف كردهاند. ما گام اول انقلاب را با همه سختيها، پيچ و خمها و ابهامهايي كه كم يا بيش وجود داشت گذرانديم و بحمدالله اين گام را استوار برداشتيم، و به كوري چشم دشمنان اسلام و ايران اسلامي اين مرحله را با موفقيت پشت سر گذاشتيم. دشمنان هم به اين موفقيت اذعان دارند. هر كسي هم اندكي تعقل كند تأييد ميكند كه گام نخست انقلاب موفقيتآميز بوده است. گرچه برخي از روي دشمني و غرضورزي اين گام را ناموفق ميدانند، اما هر عاقلي ميفهمد كه اينها دروغ ميگويند.
ولي براي گام دوم انقلاب بايد مسائلي را كه در گام اول براي ما ابهام داشت حل كنيم. ابهام اين مسائل باعث شد كه استفاده كمي از آنها ببريم. اين ابهامات گاه موجب تضاد بين دو گروه شد، بهگونهاي كه يكي از بود آن دفاع ميكرد و ديگري از نبود آن و اين باعث شد نيروهاي فراواني با هم اصطكاك پيدا كنند و به جاي همافزايي در يك جهت صحيح و كسب نتايج مطلوب، هدر بروند. اصطكاك اين نيروها باعث شد آنجايي كه مساوي بودند برآيند آنها صفر شود، و آنجايي كه يكي از آنها غالب بود – كه غالباً باطل غالب بود – نتيجه آنها نامطلوب و زير صفر شود.
يكي از مسائلي كه بايد جدي گرفته شود و ابهامات آن حل شود مسأله هنر است. در خصوص هنر بايد ابتدا ابهامات آن را برطرف كرد وپس از آن، براي اجراي آن، طرح آماده كرد و براي انواع آن، برنامههاي متنوع داشت، و در مرحله بعد لوازم اجرايي آن را اعم از بودجه و مسائل ديگر را فراهم كرد. البته اين لوازم اجرايي، جزء مراحل پاياني است. مرحله نخست اساسا آماده كردن مباني عقلي اين موضوع است. بايد ابتدا مشخص كرد كه اساسا چه كاري در زمينه هنر صحيح است و اصلاً جايگاه هنر در جامعه كجا است. پس از آن بايد رابطه هنر با دين، با انقلاب، و با اهداف انقلاب مشخص شود؛ و اگر هنر با دين و انقلاب رابطه دارد بايد طرحي براي استفاده از اين مقوله در زندگي داشته باشيم. بعد از طرح، بايد براي انواع هنرها برنامهريزي داشت و مقدمات اجرايي هر يك را فراهم نمود. اين شكل منطقي كار است. البته معناي اين سخن اين نيست كه همه اين مراحل بايد در زمان كوتاهي فراهم شود، گرچه همه اينها بستگي به همت ما دارد كه چه مقدار نيرو صرف كنيم. ممكن است افرادي احساس مسؤوليت كنند و اين مسائل را با سرعت حل كنند و طرحها و برنامههاي آن را بسيار زودتر از طرح و برنامههاي عادي تهيه كنند، و بعد با همت هنرمندان انقلابي و اسلامي برنامههاي اجرايي آن شروع شود، يا آن دسته از برنامهها كه شروع شده، تقويت و كامل شود.
اولين مشكلي كه در خصوص هنر در چهل سال گذشته وجود داشت و اجازه نداد ما از اين مقوله بهدرستي استفاده كنيم ابهام در ارزشيابي هنر بود. بسياري از مسلمانان انقلابي كه سالها براي انقلاب زحمت كشيدهاند، نگاهي منفي به مقوله هنر دارند و آن را با باري منفي توأم ميدانند. به گمان ايشان هنرمند يعني كسي كه كار او با گناه همراه است و اصلاً نميتواند كار خود را بدون گناه انجام دهد. البته اين تصوري غلط است. بايد هر يك از مفاهيم هنر و گناه را تعريف كرد و مشخص كرد كه اين دو كجا با هم تصادق دارند. رابطه بسياري از مقولات با گناه به همين شكل مشخص ميشود. براي مثال، همه ميدانيم كه گوشت گوسفند خوب است و در روايات هم نسبت به خوردن آن تأكيد شده است، بهگونهاي كه فرمودهاند اگر كسي چهل روز گوشت نخورد در گوش او اذان بگوييد! مستحب است دستكم هر چند روز يك مرتبه انسان گوشت بخورد. اما اگر حيوان ذبح شرعي نشود، مثلا رو به قبله ذبح نشود، خوردن گوشت آن حرام ميشود. همچنين اگر چوپاني در بياباني گوسفندي را از گله ديگري سرقت كند و به گله خودش اضافه كند گرچه آن حيوان، گوسفند است و حكم اوليه خوردن گوشت آن استحباب است، اما خوردن گوشت اين گوسفند حرام است، زيرا عنوان دزدي و غصب كه عنواني ثانوي است پيدا كرده است.
اينگونه نيست كه اگر كاري هنري، حكم حرام پيدا كرد بتوان گفت همه هنرها حرام است. آن كار هنري حرام، ضميمهاي دارد كه آن ضميمه حرام است، اما همه جا اينگونه نيست. ازاينرو، ممكن است كساني از روي علاقه و احساس وظيفه براي خدمت به اسلام و انقلاب حيثيت منفي آن كار هنري را جدا كنند و از اصل هنر براي خدمت به اسلام استفاده كنند كه در اين صورت نهتنها به عنوان يك كار مباح بلكه به عنوان يكي از بزرگترين عبادتها ميتوان آن را انجام داد. همه ما ميدانيم كه از هنرهاي رايجي كه گاه به شكلي غيرشرعي از آن استفاده ميشود، ميتوان بهگونهاي استفاده كرد كه نتايج خوبي در جامعه بر آن مترتب شود. براي مثال، ميتوان از هنر براي آموزش بسياري از آموزههاي ديني براي كودكان سه يا چهار ساله استفاده كرد، …
.. و آداب زندگي، حتي تقويت عواطف و احساسات خانوادگي، و بُعد مسؤوليتپذيري را تدريجاً به آنها آموزش داد. استفاده از هنر در آموزش كودكان از قصهگويي ملاباجيها شروع ميشود تا ميرسد به تئاتر و فيلم سينمايي؛ و پس از آنكه اين كودكان باسواد و اهل مطالعه شوند، خواندن رمان و داستانهاي آموزنده كه شخصيت كودكان را ميسازد ميتواند بسيار مؤثر باشد. جامعهاي كه از اين هنرها بيبهره باشد از عناصر سازنده و تربيتكننده فراواني محروم خواهد بود.
بنابراين نميتوان گفت هر هنري بد است. اگر مصداقي از هنر بد است بايد بررسي كرد، و علت بد شدن آن را فهميد. همانند مثالي كه در باره خوردن گوشت گوسفند مطرح شد. اگر گاه خوردن گوشت گوسفتند حرام ميشود بهخاطر عنواني مانند غصب و دزدي است كه به آن ضميمه شده يا به خاطر عدم ذبح شرعي آن است، وگرنه، گوشت گوسفند در صورتي كه چنين عنواني بر آن صادق نباشد خوب است.
ثبت دیدگاه