دولت سیزدهم برخلاف دولت های سابق وابستگی و خاستگاه حزبی و گروهی با یک هویت و گفتمان فروملی ندارد و این بیش از همه به شخص و شخصیت آیت الله رئیسی باز می گردد که در طول خدمتش در دستگاه قضا نه در تشکیلات سیاسی عضو بوده است و نه وابستگی به آن داشته است.
آیت الله رئیسی خود از دل مردم برخاسته و همواره در میان مردم و برای مردم بوده است.ازینرو این دولت همانطور که خاستگاهش مردم است؛ هویت و گفتمانش مردم و مردمی است و به همین دلیل می بایست دولتمردان آن به ارتباط موثر با مردم ،توجه به مطالبات مردمی و حفظ و تقویت انسجام بین اقشار مختلف مردم اهتمام ویژه داشته باشند در غیراینصورت آنچه مورد اختلال جدی قرار خواهد گرفت همین هویت و گفتمان مردمی است ؛ موضوعی که بنظر می رسد که هم نیاز مبرم به تولیدات فکری و اندیشه ای دارد و هم در استان ها و شهرستان ها نیاز به اقدامات عینی و ملموس از سوی مدیران عالی ، میانی و کارکنان آن دارد.
بدون شک بخش اعظم این مسولیت خطیر و قابل ادراک برای همه را شخص آیت الله رئیسی بر دوش می کشد چراکه در تمام این سالها حرف و عمل او یکی و باورپذیرترین رفتارها و پیگیری ها را در بین مسولین اجرایی داشته است و به همین دلیل جریان مخالف بجای تمرکز بر موارد یادشده صرفا بر حواشی دیدارها و روابط مردمی تمرکز دارد تا اصل آنها که دارای اثر مستقیم و عمیق و خدشه ناپذیر است
آیت الله رئیسی در چنین وضعیت و موقعیتی است که به تعبیر حضرت علی (ع) همانند رشته ای آحاد مردم را جمع می‌کند و پیوند اجتماعی_سیاسی می‌دهد
حال سوال اصلی این است که هر کسی که به لحاظ اجرایی منتسب به دولت مردمی است و در جایگاه یاد شده امور مردم را بر عهده دارد ؛می بایست دارای چه ویژگی هایی باشند ؟ و آیا کسانی که فاقد آن می باشند صلاحیت عهده داری آن مسئولیت را دارند یا خیر؟
پاسخ به این سوالات در مورد هر یک از مقامات دولتی و اجرایی از تهران تا مراکز استان و شهرستان ها و…صدق می کند اما نگارنده در این وجیزه بطور خاص و به دلیل ویژگی های میدانی و اقتضائات ارتباطی با مردم بر موضوع فرمانداران تمرکز دارد و ویژگی های عام فرمانداران مردمی (مفروض اصلی این است که فرمانداران انتصابی دارای ویژگی های خاص و اختصاصی قانونی هستند) در دولت مردمی را مورد بررسی قرار می دهیم:
الف : معنویت و اخلاق و تمام مولفه های آن که در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی مورد تاکید مقام معظم رهبری قرار گرفته است بنحوی که نتیجه عملی آن دوری و پرهیز از هرگونه تعصبات فردی ،خانوادگی ،رفاقتی ،سیاسی و حزبی خاص گردد.
ب : سبک زندگی مردمی در محیط محله ،شهر و اجتماع و محل کار و…بنحوی که مردم این مسول را از خود و با خود و برای خود بدانند نه بی خود و بی خودی!
ج : دارای باور ، فهم و روحیه مردمی و مردم داری باشد و از خودبرتر بینی های معمول در نظام های بوروکراتیک اداری و سلسله مراتبی خشک دوری گزیند.
د: با عدالت و انصاف ؛انسجام بخش بین تمامی گروه ها و مجموعه ها و حتی افراد مستقل مردمی باشد.
ه : سواد، مهارت و دانش لازم برای ارتباط موثر با مردم و پیگیری امور آنان را داشته باشد و اگر دارای ضعف احتمالی می باشد آنرا از طریق معاونین و مشاوران و کارکنان امین جبران نماید
و : عرصه و میدان های حقیقی و اثرگذار برای خدمت به مردم را با علم و اشرافیت حقیقتا بشناسد و در اتفاقات و وقایع در کنار مردم باشد.
ز: برنامه عملیاتی رو به چشم انداز روشن و ملموس برای مردم داشته باشد و جهت گیری و حرکت های روزانه او مردم را به رسیدن به آن چشم انداز امیدوار تر کند و به دنبال اقدامات غیرمرتبط و تبلیغاتی پوچ در فضای مجازی نباشد.
ح : پیگیر مستمر خواست و مطالبات فردی ،جمعی و عامه مردم باشد و به بهانه پیگیری خواست و مطالبات عامه مردم از خواست و مطالبات فردی و جمعی بعض مردم غفلت نکند.
ط : به حاشیه ها توجهی نداشته باشد و با سعه صدر از کنار آنان عبور کند (فرمانداری که به دنبال حاشیه است هیچگاه نمی تواند جایگاه مردمی خود را حفظ و تقویت کند)
ی: اهل تعامل با افراد متخصص و گروه های مرجع برای مردم باشد حتی اگر مخالف او باشند و به جای ایجاد مانع و معارضه به دنبال شنیدن مسئله ها و نظام حل مسائل آن باشد و در واقع از هر اقدام خلاقانه ، مبتکرانه و نوآورانه برای حل مسائل مردم استقبال کند.
و ویژگی های دیگری که وجود هرکدام از آنها می‌تواند بر مردمی بودن یک فرماندار به اقتضای بوم شهرستان بیفزاید. لذا اگر این ویژگی ها در تک تک فرمانداران شهرستان های تابعه یک استان بروز و ظهور حقیقی و برجسته ای پیدا کند ؛ به همان میزان در ساخت هویت و گفتمان مردمی دولت نمود پیدا خواهد کرد و برعکس آن در هویت و گفتمان دولت اختلال ایجاد خواهد نمود و حتی یک استاندار مردمی را فردی غیرمردمی در ذهن مردم به تصویر خواهد کشید!
ثبت دیدگاه