تاریخنگار انقلاب اسلامی با اشاره به سالگرد شهادت حجتالاسلام روحانیفرد همرزم مقام معظم رهبری گفت: این شهید با مردم عادی متواضعانه تعامل داشت و مراقب بود که ذرهای از بیتالمال هدر نرود، در دوره مسئولیتش کسی جُراَت فساد اداری و رشوه و کمکاری و سوءاستفاده از بیتالمال را نداشت، براستی وجود چنین مدیران و فرماندارانی برای جامعه نعمت بزرگی است
غلامرضا خارکوهی صبح امروز در جمع خبرنگاران استان گلستان اظهار کرد: روحانیفرد در اوایل دهه چهل، یک طلبه نوجوان روستایی بود که از روستای «ایلوار» شهر کردکوی به حوزه علمیه مشهد رفته بود که در آنجا با شخصیتهای بزرگی مثل آیتالله خامنهای، رهبر فعلی انقلاب، و شهید حجتالاسلام هاشمینژاد آشنا میشود و با آغاز قیام امام به تدریج وارد عرصه سیاست و مبارزه میشود.
به گفته این تاریخنگار، مبارزات شهید روحانیفرد آنقدر فعال بود که همه جا ساواک او را تحت تعقیب داشت و جاسوسان زیادی او را در مشهد و گرگان و کردکوی و قم میپاییدند و تعاملات سیاسی او را زیر نظر داشتند، به طوری که یکبار وقتی چمدان خود را موقتاً نزد مُردهشوی گرگان گذاشته بود، خبرش را جاسوسان رژیم به ساواک گزارش کرده بودند.
وی افزود: به همین جهت روحانیفرد در منطقه گرگان از نظر رژیم یک چهره مخالف شاه و خرابکار شناخته میشد و از نظر مردم یک شخصیت سیاسی مبارز و دوستداشتنی بود، او حتی پس از ازدواج و تشکیل هم دست از مبارزه نکشید و با کمک همسرش در نقاط مختلف کشور به عنوان مبلغ سفر میکرد و به توزیع اطلاعیههای انقلابی می پرداخت.
به گفته خارکوهی، حجت الاسلام محمدعلی روحانیفرد از کودکی در فقر و محرومیت زیست و با مردم محروم زندگی کرد، او منشا بدبختی و سختی معیشت مردم را سیاستهای غلط اقتصادی رژیم پهلوی و حیف و میل سرمایههای مردم میدانست.
خارکوهی افزود: با آنکه روحانیفرد طلبه فقری از میان یک روستای دورافتاده و فاقد امکانات بود، ولی با انتخاب درست راه و مسیر زندگی، مبدل به شخصیتی بزرگ در تاریخ معاصر ایران و مبارزی مقاوم در دهه ۴۰ و ۵۰ شد، به طوری که ۶ بار توسط پلیس مخوف رژیم پهلوی زندانی شد و مورد سختترین شکنجههای جسمی و روحی قرار گرفت، به همین جهت مردم روز پیروزی انقلاب او را بر دوش گرفتند و به عنوان قهرمان مبارزه مورد تجلیل قرار دادند.
به گفته خارکوهی: در آن دوره یک ساعت زندان قابل تحمل نبود تا چه رسد به این که انسانی به اتهام مخالفت با حکومت پهلوی چندین بار و هربار چند ماه اسیر چنگ شکنجه گرانی شود که آزار و شکنجه را زیر نظر مأموران خونخوار آمریکایی و انگلیسی و اسرائیلی فرا گرفته بودند، زیرا سازمان جهنمی ساواک مولود جاسوسان غربی بود.
خارکوهی با اشاره به اهمیت معرفی اینگونه شخصیت ها گفت: یکی از معضلات فرهنگی این دوره این است که نسل امروز کمتر امثال شهید روحانیفرد را می شناسند، در حالی که مشقّات و شکنجهها و دربدریهایی که اینگونه شخصیتها و خانواده شان در دهه ۴۰ و ۵۰ متحمل شدهاند اصلاً قابل تصور نیست، ماموران و جاسوسان رژیم سایه به سایه او را زیر نظر داشتند و رفت و آمدهای او را گزارش میکردند، خدا میداند پدر و مادر پیر شهید روحانیفرد چه اشکها بهخاطر شکنجههای پسرشان ریختند و چه رنجها کشیدند.
وی اضافه کرد: روحانیفرد مَرد روزهای سخت بود و بهخاطر مبارزاتش بارها گرفتار شکنجهگاههای مخوف ساواک شد و زخم شلاق ماموران را به جان خرید و باز تا از زندان رها میشد به راهش ادامه میداد، به همین جهت در روزهای پیروزی انقلاب در بهمن سال ۵۷ مردم او را بردوش گرفتند و مثل پرچم آزادی او را بلند کردند و در خیابانها میرفتند و شعار پیروزی سر میدادند.
شهید روحانیفرد در روز پیروزی انقلاب اسلامی بر دوش مردم
شهید روحانیفرد در کنار مقام معظم رهبری
شهید روحانیفرد به همراه شهید هاشمینژاد
شهید روحانیفرد به همراه شهید بهشتی
تاریخنگار انقلاب اسلامی گفت: او بعد از پبروزی انقلاب به عافیتطلبی و ثروتاندوزی نپرداخت بلکه با انجام فعالیتهای فرهنگی مثل سخنرانی و انتشار مطبوعات به دفاع از انقلاب اسلامی و رسیدگی به مشکلات کشاورزان و سایر اقشار جامعه پرداخت.
خارکوهی با اشار به اقدامات اجرایی او گفت: شهید روحانیفرد مدتی فرماندار شهرستان کردکوی بود و اقدامات عمرانی و اقتصادی و اجتماعی زیادی برای مردم انجام داد. او شب روز میان مردم بود و به درد و مشکلات آنها میرسید. او آسایش خود و خانواده اش را نثار مردم میکرد. با مردم عادی متواضعانه تعامل داشت و مراقب بود که ذرهای از بیتالمال هدر نرود، در دوره مسئولیتش کسی جُراَت فساد اداری و رشوه و کمکاری و سوءاستفاده از بیتالمال را نداشت. براستی وجود چنین مدیران و فرماندارانی برای جامعه نعمت بزرگی است. کاش مسوولانِ امروز نیز چنین عمل میکردند تا شاهد اینهمه مشکلات اداری نبودیم.
نویسنده کتاب شهید روحانیفرد به روایت اسناد افزود: شهید روحانیفرد بعد از پیروزی انقلاب نیز در خدمت مردم بود و با سخنرانی در رادیو گرگان و مجالس مختلف، و انتشار هفتهنامه پیام مستضعفین و تشکیل مجامع سیاسی مذهبی فعالانه تلاش میکرد، علاوه بر این او نخستین فرماندار شهرستان کردکوی و نیز مسوول بنیاد شهید این شهرستان بود و بعد هم وارد وزارت خارجه شد و با سفر به کشورهای آفریقایی پیام مردم انقلابی ایران را به آنجا رساند.
تاریخنگار انقلاب اسلامی خاطرنشان کرد: او چند سالی که به خدمت در وزارت خارجه درآمده بود و خدمات شایانی از خود به یادگار گذاشت و عاقبت در تاریخ اول اسفند سال ۶۴ همراه با شهید آیتالله محلاتی و دهها مقام دیگر، به جرگه شهدا پیوست.
ثبت دیدگاه