مقدمه
مقام معظم رهبری دام ظله در بیانیه گام دوم خطاب به جوانان عزیز در مورد چند سر فصل اساسی، توصیه هایی کرده است که عبارتند از: علم و پژوهش، معنویت و اخلاق، اقتصاد، عدالت و مبارزه با فساد، استقلال و آزادی، عزت ملی و روابط خارجی و مرزبندی با دشمن و نیز سبک زندگی. معظم له به امید و نگاه خوش بینانه به آینده تأکید بسیاری کرده است:
اکنون به شما فرزندان عزیزم در مورد چند سرفصل اساسی توصیه هایی می کنم…. اما پیش از همه چیز نخستین توصیه من، امید و نگاه خوش بینانه به آینده است. بدون این کلید اساسی همه قفل ها، هیچ گامی نمی توان برداشت. آنچه می گویم یک امید صادق و متکی به واقعیت های عینی است. اینجانب همواره از امید کاذب و فریبنده دوری جسته ام، اما خود و همه را از نومیدی بی جا و ترس کاذب نیز بر حذر داشته ام و بر حذر می دارم. در طول این چهل سال و اکنون مانند همیشه سیاست تبلیغی و رسانه ای دشمن و فعال ترین برنامه های آن، مأیوس سازی مردم و حتی مسئولان و مدیران ما از آینده است. خبر های دروغ، تحلیل های مغرضانه، وارونه نشان دادن واقعیت ها، پنهان کردن جلوه های امیدبخش، بزرگ کردن عیوب کوچک و کوچک نشان دادن یا انکار محسنات بزرگ، برنامه همیشگی هزاران رسانه صوتی و تصویری و اینترنتی دشمنان ملت ایران است؛ و البته دنباله های آنان در داخل کشور نیز قابل مشاهده اند که با استفاده از آزادی ها در خدمت دشمن حرکت می کنند. شما جوانان باید پیش گام در شکستن این محاصره تبلیغاتی باشید. در خود و دیگران نهال امید به آینده را پرورش دهید. ترس و نومیدی را از خود و دیگران برانید. این، نخستین و ریشه ای ترین جهاد شماست. نشانه های امیدبخش که به برخی از آن ها اشاره شد در برابر چشم شماست. رویش های انقلاب بسی فراتر از ریزش هاست و دست و دل های امین و خدمتگزار، به مراتب بیشتر از مفسدان و خائنان و کیسه دوختگان است. دنیا به جوان ایرانی و پایداری ایرانی و ابتکار های ایرانی، در بسیاری از عرصه ها با چشم تکریم و احترام می نگرد. قدر خود را بدانید و با قوت خداداد، به سوی آینده خیز بردارید و حماسه بیافرینید.[۱]
این نوشتار بر اساس آیات و روایات اسلامی، به تبیین فرازهایی از سخنان مقام معظم رهبری دام ظله درباره امید و امیدواری می پردازد.
امید در قرآن
قرآن کریم امیدواری را موهبت الهی به مؤمنان می داند و با مقایسه میان مؤمنان و کفار، می فرماید هم شما از طرف دشمن به رنج می افتید و هم دشمن از طرف شما به رنج می افتد و از این جهت مساوی هستید؛ اما برتری امیدبخش جبهه شما در مقابل دشمن این است که خدا به شما وعده پیروزی داده است، در حالی که همواره به جبهه مخالف شما وعده هلاکت و انقراض داده است:
وَ لا تَهِنُوا فِی ابتِغاءِ القَومِ إِن تَکونُوا تَألَمُونَ فَإِنَّهُم یأْلَمُونَ کما تَأْلَمُونَ وَ ترجُونَ منَ اللَّهِ ما لا یرجُونَ وَ کانَ اللَّهُ عَلیماً حَکیماً؛[۲] و نباید در کار دشمن سستی و کاهلی کنید که اگر شما به رنج و زحمت می افتید، آن ها نیز (از دست شما) رنج می کشند با این فرق که شما به لطف خدا امیدوارید و آن ها امیدی ندارند. و خدا دانا و حکیم است (و امیدواران را محروم نمی سازد).
وعده خدا به هلاکت و اضمحلال مستکبران در قرآن، فراوان است که در اینجا به همین یک آیه که هم دربردارنده شکست کفار و هم نویدبخش پیروزی مؤمنان است، اکتفا می کنیم: «قاتِلُوهُمْ یعذِّبْهُمُ اللَّه بِأَیدِیکم وَ یخْزِهِمْ وَ ینْصُرْکمْ عَلَیهِمْ وَ یشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِینَ؛[۳] با آنان بجنگید تا خداوند آنان را به دست های شما عذاب کند و خوارشان سازد و شما را بر آنان پیروز کند و دل های مؤمنان را تشفی و مرهَم نهد».
در عرصه جهاد با دشمن، ممکن است بعضی از مجاهدان در میانه راه، به فیض شهادت نایل شوند و شاهد پیروزی نهایی صالحان و شکست دشمنان نباشند؛ اما این نیز عین پیروزی است. آیا شهادت برای امثال شهید سلیمانی و دیگر شهدای انقلاب و دفاع مقدس و مدافعان حرم، کمتر از پیروزی ظاهری بر دشمن است؟ به تعبیر قرآن کریم: «قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنَا إِلَّا إِحْدَی الْحُسْنَیینِ؛[۴] بگو آیا شما منافقان جز یکی از دو نیکویی (بهشت و یا فتح) چیزی می توانید بر ما انتظار برید».
امید و توحیدمحوری
هر انسان مؤمنی ممکن است خواسته و ناخواسته و در موقعیت های مختلف، گرفتار شرک خفی شود و علل و اسباب زمینی را در کنار علت و سبب اصلی قرار دهد. به افرادی متوسل و امیدوار شود و یا از عواملی ترسان باشد که در مقابل اراده الهی هیچ جایگاهی ندارند. امیرمؤمنان علیه السلام در این باره فرموده است: «اجْعَلوُا کُلَّ رَجَائِکمُ لِّٰلهِ وَ لَاترجُوهُ أَحداً سِوَاهُ فَإِنَّهُ مَا رَجَا أَحدٌ غیْرَالّٰلهِ إِلَّا خابَ؛[۵] تمامی امید خود را به خدا متمرکز کنید و به احدی جز او امیدوار نباشید. به درستی که هیچ کس به غیر خدا امیدوار نشد، مگر اینکه نا امید و ناکام شد».
توصیه موحد بودن در بیم و امید، درباره مدیران سیاسی و میدان داران دیپلماسی اهمیت بیشتری دارد تا به حکومت های به ظاهر مقتدر نگاه افراطی نداشته باشند، در شرایط نابرابر از آن ها حل مشکلات را طلب نکنند و بدانند که خدا فوق همه قدرت ها و سزاوار بیشترین امیدهاست. حضرت آیت الله خامنه ای دام ظله در بیان عبرت های مهم از قضایای اوکراین خاطر نشان کردند: «عبرت اول برای همه دولت ها، این است که پشتیبانی قدرت های غربی از کشورها و دولت های دست نشانده آن ها، یک سراب است و واقعیت ندارد». ایشان، اوکراینِ امروز و افغانستانِ دیروز را دو شاهد زنده برای دولت های متکی به آمریکا و اروپا خواندند و افزودند: «هم رئیس جمهور اوکراین و هم رئیس جمهور فراریِ افغانستان گفتند که ما به آمریکا و دولت های غربی اعتماد کردیم، اما آن ها ما را تنها گذاشتند».[۶]
امید به خدا، موجب رویش امیدها و نتایج فزاینده می شود. چه بسیار امیدهای کوچکی که به امیدها و اتفاقات بزرگ و مبارک تبدیل شده اند و یا امیدهای بزرگی که نتایج دیگری هم در دل خود داشته اند؛ همچنان که یک کشاورز گندم می کارد، اما محصولات دیگری هم نصیب او می شود.
هر که کارَد قصدِ گندم باشدش
کاه، خود، اندر تبَع می آیدش[۷]
در روایتی از امیرالمؤمنین علیه السلام آمده است:
کنْ لِمَا لَاتَرْجُو أَرْجی مِنْک لِمَاتَرْجُو؛ فَإِنَّ مُوسَی بْنَ عِمْرَانَ علیه السلام خَرَجَ یقْتَبِسُ نَاراً لِأَهْلِهِ، فَکلَّمَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ رَجعَ نبِیاً؛ وَ خَرَجَتْ مَلِکةُ سَبَإٍ فَأَسْلَمَتْ معَ سلَیمَانَ علیه السلام، وَ خَرَجَتْ سَحَرَةُ فِرعَوْنَ یطْلُبُونَ الْعِزَّ لِفِرعَوْنَ، فَرَجَعُوا مُؤْمِنِینَ؛[۸] نسبت به آنچه امید نداری، امیدوارتر از آنچه به آن امید داری، باش؛ زیرا موسی بن عمران علیه السلام از شهر خارج شد تا برای امتش از خدا طلب آتش کند، خداوند با او سخن گفت و به عنوان رسالت مراجعت کرد. ملکه سبأ نیز کافر از شهر خارج شد، ولی نزد سلمیان علیه السلام مسلمان شد و جادوگران فرعون برایش طلب عزت می کردند، ولی خودشان با ایمان بازگشتند.
سید حسن نصر الله، دبیر کل حزب الله لبنان می گوید:
یک بار همراه شورای حزب الله لبنان در محضر مقام معظم رهبری دام ظله بودیم. اوج سختی و تنگنایی ما بود و خیلی به حزب الله سخت می گذشت. کنفرانس شرم الشیخ هم صورت گرفته و همه توطئه کرده بودند که حزب الله را نابود کنند. وقتی که ما با رهبر معظم جهان اسلام دیدار داشتیم، ایشان به ما امید داد و فرمود: «شما پیروز می شوید، این چیزها زیاد مهم نیست».[۹]
امید و توکل
رهبر انقلاب دام ظله یکی از مایه های امید را توکل می دانند: «یکی از مایه های امید عبارت است از توکل به خدای متعال، العاقبه للمتقین. وقتی شما اهل تقوا بودید، پاکدامن بودید، رعایت امر و نهی الهی را کردید، خدا با شماست. وقتی خدا با انسان است؛ یعنی پیروزی با انسان است».[۱۰]
حافظ تکیه بر تقوا و دانش منهای توکل را نوعی کافری می داند:
تکیه بر تقوا و دانش در طریقت، کافری است
راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش[۱۱]
توکل، از مفاهیمی است که میوه مبارک و شوق انگیز تعالیم انبیاست و جای آن در تعالیم سکولارِ فیلسوفانه و علوم انسانی خالی است. این حدیث شریف که گفتگویی میان رسول خدا صلی الله علیه وآله و جبرئیل است، ابعاد مختلف توکل را بیان می کند:
وَ مَا التَّوَکلُ عَلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ الْعِلمُ بِأَنَّ الْمَخْلوقَ لَایضُرُّ وَ لَاینْفَعُ وَ لَایعْطِی وَ لَایمْنَعُ وَ اسْتِعمَالُ الْیأْسِ مِنَ الْخَلْقِ فَإِذَا کان الْعبْدُ کذَلِک لَم یعْمَلْ لِأَحَدٍ سِوَی اللَّهِ وَ لَم یرْجُ وَ لَم یخَف سِوَی اللَّهِ وَ لَم یطْمَع فی أَحَدٍ سِوَی اللَّهِ فَهَذَا هُوَ التَّوَکل؛[۱۲] پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله از جبرئیل سؤال کرد توکل بر خدا یعنی چه و چگونه است؟ جبرئیل گفت: توکل یعنی یقین داشتن به اینکه مخلوق نه قدرت زیان رساندن و نه قدرت سود رساندن دارد، نه چیزی می دهد و نه از چیزی جلوگیری می کند و به طور کلی از مخلوق مأیوس شده و هیچ امیدی به آن ها نداشته باشی و هنگامی که انسان چنین حالتی پیدا کرد، تمام کارهایش برای خدا خواهد بود و هیچ عملی را برای غیر او نمی کند و به غیر او امیدوار نمی شود و از غیر او نمی ترسد و چشم طمع از غیر او ندارد. این است توکل.
البته توکل با سستی، کاهلی، خفتگی و فارغ بودن سازگار نیست؛ بلکه بخش جدایی ناپذیر کار و تلاش است.
گفت پیغمبر به آواز بلند
با توکل زانوی اشتر ببند
رمز الکاسب حبیبُ اللَه شنو
از توکل در سبب، کاهل مشو[۱۳]
اندر این ره می تراش و می خراش
تا دَم آخر دمی فارغ مباش[۱۴]
امید به زوال و نابودی دشمنان
مقام معظم رهبری دام ظله یکی از عوامل امیدواری انسان را ضعف دشمن و فرسودگی جبهه مقابل و زوال تمدن غرب می دانند. ایشان می فرماید:
این ها نابودشدنی هستند.. .. این ظواهر نباید کسی را گول بزند؛ این ها رفتنی هستند، این ها ساقط شدنی و نابودشدنی هستند. «اِنَّ الباطِلَ کانَ زَهُوقًا».[۱۵] این ها باطلند و قطعاً دچار زوال و سقوط و بدبختی و فروافتادگی خواهند شد؛ در این هیچ تردیدی نیست. البته ممکن است چهار صباح زودتر یا دیرتر انجام بگیرد، بستگی دارد به اینکه مؤمنین، جامعه مؤمن، چه جوری عمل بکند. اگر درست عمل بکند، این اتفاق زودتر می افتد. اگر درست عمل نکند، این اتفاق چهار صباح دیرتر می افتد؛ اما حتماً این اتفاق می افتد. هم این ها، هم آن کسانی که این ها چشم امیدشان به آن هاست، همه ساقط شدنی هستند.[۱۶]
عمر و مهلت طولانی برای فرعونیان نتیجه ای، جز غرق شدن در باتلاق گناهان ندارد؛ هم چنانکه به ابلیس تا روز رستاخیز مهلت داده شد.
عُمرِ خوش در قرب، جان پروردن است
عمرِ زاغ از بهرِ سرگین خوردن است[۱۷]
پیروزی پیامبران علیهم السلام بر حکومت های ستمگر در گذشته های تاریخ و نیز نابودی و فروپاشی بعضی از قدرت های مردم ستیز معاصر مانند حکومت سوسیالیستی شوروی، رژیم بعثی عراق، حکومت خودکامه شاهنشاهی ایران و سرنگونی ذلیلانه بعضی رؤسای خودکامه و خودفروخته عربی مانند انور سادات، حسنی مبارک و معمَر قذافی را در همین زمان دیده ایم. بنابراین مؤمنان هرگز مرعوب ابهت این قدرت های پوشالی نمی شوند؛ بلکه منتظر شکست نهایی آن ها هستند. خدای متعال حتی به پیامبر صلی الله علیه وآله این هشدار و دلگرمی را می دهد: «ما یجادِلُ فِی آیاتِ اللَّهِ إِلَّا الَّذِینَ کفَرُوا فَلا یغْرُرْک تَقَلُّبُهُم فِی الْبِلادِ؛[۱۸] جز کسانی که کفر ورزیدند، کسی در آیات خداوند جدال و ستیزه نمی کند؛ پس تحرک آنان در شهرها تو را نفریبد».
مانورهای نظامی، کنفرانس های سیاسی، سفرهای دوره ای و قراردادهای بین المللی که از سوی سران استکبار برگزار می شود، از مصادیق «تقلبهم فی البلاد»[۱۹] است. شکست های آمریکا مانند شکست در صحرای طبس، ناکامی در تحریم گسترده و همه جانبه ایران، ناکامی در حمایت از داعش و نداشتن واکنش مناسب در مقابل یورش ایران به پایگاه عین الاسد، شکست های پی درپیِ اسرائیل از محور مقاومت و خروج متجاوزان آمریکایی از افغانستان، مصداق هایی از ضعف دشمنان است که در تاریخ معاصر اتفاق افتاده است و نسل حاضر، شاهد مستقیم این ذلت قدرت های پوشالی و ببرهای کاغذی بوده اند. از آنجا که ضعف دشمنان یکی از سنت های الهی است، ما همواره منتظر شکست های دیگر این دشمن ضعیف هستیم.
شخصیتی مانند شهید قاسم سلیمانی در شکستن ابهت پوشالی این ببر کاغذی نقش اساسی داشت؛ چرا که ضعف دشمن را باور داشت.
امید به تحقق وعده های الهی
تاریخ گواهی می دهد که بسیاری از وعده های الهی به مؤمنان و ستمدیدگان محقق شده است. ما نیز باید به وعده های الهی امیدوار باشیم و به راستی چه کسی از خداوند در عمل به وعده خود صادق تر است؟ همراهی خدا با «مؤمنانِ حاضر در صحنه» در این آیه با صراحت بر زبان حضرت موسی علیه السلام جاری شده است؛ آنگاه که حضرت موسی علیه السلام و همراهانش تحت تعقیب فرعون و در آستانه غرق در رود نیل بودند، وحشت زده شدند و به موسی علیه السلام گفتند: الآن یا غرق می شویم و یا دستگیر. حضرت موسی علیه السلام به آن ها فرمود: «قالَ کلَّا إِنَّ مَعِیَ رَبِّی سَیهْدِینِ؛[۲۰] گفت: چنین نیست، قطعاً پروردگارم با من است و مرا هدایت خواهد کرد». در این لحظه آب شکافته شد و آن ها به سلامت از رود نیل عبور کردند.
آیات بسیاری از قرآن کریم به همراهی خدا با مؤمنان و دفاع از آنان شهادت داده اند. شرط حمایت و دفاع خدا از مؤمنان، این است که جبهه و مقاومتی را علیه استکبار تشکیل داده باشند؛ وگرنه این نصرت های الهی برای عافیت طلبانِ خانه نشین جاری نمی شود. مقام معظم رهبری دام ظله می فرماید:
این وعده الهی است. فرموده است: «انّ اللهَ یُدافِعُ عَن الّذین آمنوا؛[۲۱] هر کسی که مؤمن به خداست، خدا از او دفاع می کند». خب خیلی از مؤمنین در دنیا هستند، خدا از آن ها دفاع نکرده مؤمنینی که زیر لگد مستکبرین دارند له می شوند چرا؟ این به خاطر این است که به سنت های دیگر الهی عمل نشده است. به خاطر این است که حرکت نشده، قیام نشده، اقدام نشده. بنابراین مجاهدت لازم است، تلاش لازم است. یک ملتی اگر مؤمن به خدا بود، اما تلاش نکرد، مجاهدت نکرد، البته لگدمال می شود. آن «یدافع عن الّذین آمنوا» دیگر اینجا را نمی گیرد.[۲۲]
امید، عامل انجام کارهای بزرگ
مقام معظم رهبری دام ظله می فرماید: «اگر امید نباشد، هیچ یک از کارهای بزرگ انجام نمی گیرد».[۲۳] در هر نقطه ای از زمین و حتی بخش هایی از فضا که انسان امروز بدان دسترسی یافته، احداث و ایجاد شهرها، بناها، کارخانجات، سدها، صنایع عظیم و پیچیده، باغستان ها و کشتزارها و…، نتیجه امید انسان به نتایج، ثمرات و دستاوردهای این اقدامات بوده است. بدون این امید، کره خاکی جز سنگ، خاک، درخت ها، علف ها، آب های بلااستفاده و بی مصرف، زمین ها و بیابان های بایر و موات چیزی وجود نداشت.
گر نبودی میل و امید شجر
کی نشاندی باغبان بیخِ شجر؟[۲۴]
همت بلندِ مؤمنانه اقتضا می کند که انسان به سفر و جایگاه ابدی خود بیاندیشد، اما بسیاری از امیدبخشی های قرآن و روایات و نیز دعاهایی در صحیفه سجادیه، ناظر بر نیازهای دنیوی مؤمنان است. رهبر انقلاب دام ظله می فرماید:
در آن دوگانه امیدواری و نومیدی، دچار نومیدی هم نباید بشویم: «وَ لا تَیأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا ییأَس منْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکافِرُون»[۲۵] -که در سوره یوسف است- این مربوط به مسائل دنیایی است. «لا تیأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ» مربوط به مسائل معنوی نیستِ مربوط به پیدا کردن یوسف علیه السلام است: «یا بَنِی اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ یوسُفَ وَ أَخیهِ وَ لا تَیأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ». «لا تَیأَسُوا مِنْ رَوْح اللَّهِ» در پیدا کردن یوسف علیه السلام که یک امر دنیایی است. پس بنابراین، این «لا تَیأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ» یک امر کلی است در امور دنیایی. البته در امور اخروی هم همین جور است، اما آیه در مورد امور دنیایی است. «لا تایئَسوا»، چرا انسان مأیوس باشد؟ نخیر، ما امیدواریم که بتوانیم بینی این قدرت های مستکبر را به خاک بمالیم و رغم اَنفشان کنیم؛ می توانیم این کار را [بکنیم]، امیدواریم.[۲۶]
ناامیدی، سم مُهلِک
ناامیدی، از وسوسه های شیطانی ناشی می شود؛ وسوسه هایی که در دل رسوخ می کند و انسان را از تلاش باز می دارد. به گواهی آیات قرآن، ابعاد وسوسه شیطان بسیار متنوع است؛ اما یکی از مهم ترین آن ها، وعده فقر و مأیوس کردن آدمی از بی نیازی است: «الشَّیطَانُ یعدُکمُ الْفقْرَ وَیأْمُرُکمْ بِالْفَحْشَاءِ وَاللَّهُ یعِدُکمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَفَضْلًا وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ؛[۲۷] شیطان شما را وعده فقر و بی چیزی دهد و به کارهای زشت و بخل وادار کند و خدا به شما وعده آمرزش و احسان دهد و خدا را رحمت بی منتهاست و (به همه امور جهان) داناست».
انبیا گفتند نومیدی بد است
فضل و رحمت های باری، بی حد است[۲۸]
ناامیدی انسان را منزوی، خانه نشین و بی خاصیت می کند و از نگاه اسلام، جزء گناهان کبیره به شمار می آید. امام خمینی رحمه الله در تحریرالوسیله، یأس را در صدر گناهان کبیره دانسته و این صفت رذیله را اولین ساقط کننده عدالت معرفی کرده است.[۲۹] امام صادق علیه السلام فرموده است: «مِنْ أَکْبَرِ الْکَبَائِرِ عِنْدَاللَّهِ الْیَأْسَ منْ رَوْح اللَّه وَ الْقُنُوطَ مِنْ رَحْمَةِ اللَّه؛[۳۰] از بزرگ ترین گناهان کبیر نزد خدا، یأس از روح الله و ناامیدی از رحمت و نیکی خداست».
رهبر معظم انقلاب دام ظله با تأکید بر مسئله امیدواری می فرماید: «امروز جریانی در داخل و خارج وجود دارد برای دمیدن روح یأس به جای دمیدن روح امید». ایشان در دیدار با نخبگان علمی فرمود: «ناامید نباید شد، هیچ چیزی برای شمای جوان موجب نامیدی نباید بشود… ناامیدی، سم است».
فهرست منابع
کتب
قرآن کریم
- تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، تصنیف غررالحکم و دررالکلم، تحقیق مصطفی درایتی، چاپ اول، قم: دفتر تبلیغات، ۱۳۶۶ش.
- حسین خانی نائینی، هادی، بال و پرهای امام (برشی از سیره عملی نمایندگان امام خمینی رحمه الله در استان ها)، چاپ اول، قم: بوستان کتاب، ۱۴۰۰ش.
- قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران: مرکز فرهنگی درس هایی از قرآن، ۱۳۸۳ش.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، چاپ اول، قم: دارالحدیث، ۱۴۲۹ ق.
- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تحقیق جمعی از محققان، چاپ دوم، بیروت: دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
- موسوی خمینی، سید روح الله، تحریر الوسیله، چاپ اول، قم: مؤسسه مطبوعات دارالعلم، [بی تا].
سایت ها
- پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله العظمی سید علی خامنه ای.
پی نوشت ها:
[۱] بیانیه گام دوم انقلاب؛ امید کلید اساسی همه قفل ها، ۲۲/۱۱/۱۳۹۷.
https://farsi.khamenei.ir/audio-content?id=44367
[۲] نساء: ۱۰۴.
[۳] توبه: ۱۴.
[۴] توبه: ۵۲.
[۵] عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی، تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ج۲، ص ۲۴۷.
[۶] سخنرانی تلویزیونی رهبر انقلاب به مناسب عید مبعث، ۱۰/۱۲/۱۴۰۰
https://farsi.khamenei.ir/news-content?id=49673
[۷] مولانا جلال الدین محمد بلخی، مثنوی معنوی، دفتر دوم، بیت ۲۲۲۳.
[۸] محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۱، ص ۱۳۴.
[۹] هادی حسین خانی نائینی، بال و پرهای امام (برشی از سیره عملی نمایندگان امام خمینی در استان ها)، ص ۱۱۸.
[۱۰] بیانات در دیدار نخبگان و استعدادهای برتر علمی، ۱۷/۰۷/۱۳۹۸.
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=43719
[۱۱] شمس الدین محمد حافظ شیرازی، غزلیات حافظ، غزل شماره ۲۷۶.
[۱۲] محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۶۶، ص ۲۷۳.
[۱۳] مولانا جلال الدین محمد بلخی، مثنوی معنوی، دفتر اول، بیت ۹۱۳-۹۱۴.
[۱۴] همان، بیت ۱۸۲۲.
[۱۵] اسرا: ۸۱.
[۱۶] بیانات در محفل انس با قرآن کریم، ۰۶/۰۳/۱۳۹۶.
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=36663
[۱۷] مولانا جلال الدین محمد بلخی، مثنوی معنوی، دفتر پنجم، بیت ۷۷۷.
[۱۸] غافر: ۴.
[۱۹] محسن قرائتی، تفسیر نور، ج ۸، ص ۲۱۴.
[۲۰] شعرا: ۶۱.
[۲۱] حج: ۳۸.
[۲۲] بیانات در دیدار سفرا و رؤسای نمایند گی های سیاسی ایران در خارج از کشور، ۰۷/۱۰/۱۳۹۰.
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=19872
[۲۳] گزیده ای از بیانات در دیدار اعضای مجلس خبر ان رهبری، ۰۴/۰۷/۱۳۹۸.
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=43591
[۲۴] مولانا جلال الدین محمد بلخی، مثنوی معنوی، دفتر چهارم، بیت ۵۲۳.
[۲۵] یوسف: ۸۷.
[۲۶] بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری، ۲۳/۱۲/۱۳۹۷.
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=41994
[۲۷] بقره، ۲۶۸.
[۲۸] مولانا جلال الدین محمد بلخی، مثنوی معنوی، دفتر سوم، بیت ۲۹۲۲.
[۲۹] سید روح الله موسوی خمینی، تحریر الوسیله، ج ۱، ص ۲۷۴.
[۳۰] محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۴، ص ۴۷۲.
ثبت دیدگاه