بشر از نخستین روزهای حضور خود بر عرصه خاک، به خوبی دریافته است که خانواده، بهترین کانون برای تبلور سکون و اطمینان است و بسیاری از مشکلات روانی حاصل از تنشهای زندگی روزمره، توسط یک خانواده سالم و بهنجار التیام مییابد و جبران میشود. به همین دلیل متفکران اخلاقی و حقوقیجوامع بشری درصدد برآمدهاند تا بر استحکام این کانون بیفزایند و ازدواج، این سنت تغییرناپذیر الهی را در جامعه هر چه بیشتر تقویت کنند تا انسانها ازدواج را زمینه کسب کمال خویشتن بیابند.
مقدمه
بشر از نخستین روزهای حضور خود بر عرصه خاک، به خوبی دریافته است که خانواده، بهترین کانون برای تبلور سکون و اطمینان است و بسیاری از مشکلات روانی حاصل از تنشهای زندگی روزمره، توسط یک خانواده سالم و بهنجار التیام مییابد و جبران میشود. به همین دلیل متفکران اخلاقی و حقوقیجوامع بشری درصدد برآمدهاند تا بر استحکام این کانون بیفزایند و ازدواج، این سنت تغییرناپذیر الهی را در جامعه هر چه بیشتر تقویت کنند تا انسانها ازدواج را زمینه کسب کمال خویشتن بیابند. بدیهی است برای رسیدن به نتایج مطلوب ازدواج و تشکیل خانواده باید شرایط و ملاکهای ازدواج مطلوب را رعایت کرد. روشن است که هر ازدواجی نمیتواند اهداف پیشگفته را تضمین کند. در عصری که با ورود تجملات و آداب غیر ضروری و گاهی غلط، ازدواج این سنت مبارک در برخی موارد از مسیر اصلی خود، خارج و چالشهای زیادی را برای برخی به وجود آورده است. بازخوانی آموزههای اسلامی و مراجعه به سخنان و سیره اهلبیت(علیهم السلام) میتواند به عنوان الگویی برای ازدواج سالم در نظر گرفته شود و از آنجا که پیشوایان دینی ما هر سخنی که بر زبان میراندند، خود به آن عمل میکردند؛ میتوان به سخنان آنان به عنوان سیره عملی نیز نگاه کرد.
اهمیت ازدواج در اسلام
دین اسلام برای ازدواج، جایگاه و ارزش ویژهای قائل است و تبلور این اهمیت را میتوان در کلام رسولخدا(صل الله علیه و اله) یافت که فرموده است: «ما بُنیَ فِی الِاسلامِ بَناءٌ اَحَبُّ اِلی اللهِ عَزَّ وَ جلَّ اَعزَّ منَ التزویج؛ هیچ کانونی در اسلام بر پا نشده است که نزد خداوند از کانون ازدواج محبوبتر و عزیزتر باشد». آن حضرت کامل شدن نیمی از ایمان افراد و حفظ دیانت و صیانت از اخلاق و شخصیت افراد را از کارکردهای مهم ازدواج برشمرده و فرموده است: «مَن تَزوَّجَ فَقَد استَكمَلَ نِصفَ الإيمانِ فَليَتّقِ اللَّه فِي النِّصفِ الباقی؛ هر کس ازدواج کند، نیمی از ایمان خود را کامل کرده است و برای نیم دیگر باید تقوا پیشه کند».
در کلامی از امام صادق(علیه السلام)، خداوند متعال برای تشویق و ترغیب به ازدواج و تشکیل زندگی، برای اعمال عبادی فرد متأهل پاداشهای ویژهای در نظر گرفته است: «رَكعَتانِ يُصَلّيهِما مُتَزَوِّجٌ أفضَلُ مِن سَبعينَ رَكعَةً يُصَلِّيها غيرُ مُتَزَوِّجٍ؛ دو ركعت نمازى كه مرد متأهل مىخواند، برتر از هفتاد ركعت نمازى است كه مرد مجرد مىخواند».
لزوم تحقیقات و دقت قبل از ازدواج
انسان عاقل و دوراندیش، پیش از اقدام به کارهای مهم با کارشناسان و افراد صاحب رأی و تجربه مشورت میکند و ابعاد قضیه را به صورت کامل و دقیق مورد بررسی قرار میدهد تا از خسارتهای مادی و معنوی جلوگیری کند و بهترین نتیجه را به دست آورد. ازدواج هم از این امر مستثنی نیست و نیازمند تحقیق و بررسی کامل و مشورت با افراد باتجربه و در این عصر بهرهمندی از نظر مشاورین خبره روانشناسی است تا از ضررهای بزرگ مادی و معنوی و حیثیتی جلوگیری نمود. در روایتی آمده است:
وَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صل الله علیه و اله) إِذَا أَرَادَ أَنْ يَتَزَوَّجَ اِمْرَأَةً بَعَثَ إِلَيْهَا مَنْ يَنْظُرُ إِلَيْهَا؛ رسولخدا(صل الله علیه و اله) عموماً در مواردی که قصد ازدواج داشت، ابتدا تحقیق میکرد و کسی را میفرستاد تا بانوی مورد نظر را ببیند و همچنین میفرمود: إِذَا أَرَادَ أَحَدُكُمْ أَنْ يَتَزَوَّجَ فَلَا بَأْسَ أَنْ يُولِجَ بَصَرَهُ فَإِنَّمَا هُوَ مُشْتَرٍ؛ هر گاه كسى از شما تصميم گرفت ازدواج كند، ايرادى ندارد آن زن را خوب ببيند؛ زيرا وى مشترى است.
خانمی در نامهاش مىنويسد:
نزديک يک سال پيش با جوانى ازدواج كردم كه قبلًا با او آشنايى نداشتم. دو نوبت آمد خانه ما، ولى من آن رو را نداشتم كه خوب در او دقت كنم كه آيا به عنوان همسر آيندهام او را دوست دارم يا نه. با خود مىگفتم وقتى صيغه عقد خوانده شد، محبت خواهد آمد؛ ولى متأسفانه بعد از عقد كه به منزل ما آمد، ديدم اصلًا علاقهاى به او ندارم. بعداً موضوع را با خانوادهام در ميان گذاشتم، ولى با مخالفت شديد آنها روبهرو شدم و گفتند: بعداً علاقمند مىشوى، ولى اكنون كه يك سال از ازدواج ما مىگذرد؛ نه تنها علاقمند نشدهام؛ بلكه تحمل ديدن او را ندارم. شوهرم نيز مىداند كه او را دوست ندارم، ولى مىگويد: من تو را دوست دارم، ديگر لازم نيست كه تو مرا دوست داشته باشی و تو را طلاق نخواهم داد. واقعاً دارم از بين مىروم. چند دفعه خواستم خودم را از بين ببرم، ولى از خدا ترسيدم. زندگى من مثل جهنم مىماند. مىسوزم و مىسازم و نمىدانم چه كنم. هر چند تقصير خود من بود كه بدون دقت كافى جواب مثبت دادم.
ملاکهای انتخاب همسر
انتخاب همسر شایسته ملاکهایی دارد که در زیر به برخی از آنها اشاره میشود:
۱. دینداری
در متون دینی اولین و مهمترین ملاک در انتخاب همسر، دینداری معرفی شده است؛ چنانکه قرآن کریم میفرماید:
وَ لا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَ لَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَ لَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَ لا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا وَ لَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَ لَوْ أَعْجَبَكُمْ…؛ و با زنان مشرک و بتپرست تا ایمان نیاوردهاند، ازدواج نکنید؛ زیرا کنیز با ایمان از زن آزاد بتپرست بهتر است؛ هر چند (زیبایی، یا ثروت، یا موقعیت او) شما را به شگفتی آورد و زنان خود را به ازدواج مردان بتپرست تا ایمان نیاوردهاند، در نیاورید. یک غلام با ایمان از یک مرد آزاد بتپرست بهتر است؛ هر چند (مال و موقعیت و زیبایی او) شما را به شگفتی آورد.
پیشوای ششم شیعیان نیز به مردان توصیه میکند که در انتخاب همسر، دین و تقوا مهمترین ملاک مد نظر آنان باشد و فقط به خاطر زیبایی یا ثروت با کسی ازدواج نکنند: «إِذَا تَزَوَّجَ الرَّجُلُ الْمَرْأَةَ لِمَالِهَا أَوْ جَمَالِهَا لَمْ يُرْزَقْ ذَلِكَ فَإِنْ تَزَوَّجَهَا لِدِينِهَا رَزَقَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَالَهَا وَ جَمَالَهَا؛ اگر مرد زن را براى زيبایى و يا ثروتش بگيرد، از اين هر دو محروم ماند و اگر براى دين و تقوايش بگيرد، خداوند مال و جمال نيز نصيبش گرداند». رسولخدا(صل الله علیه و اله) با بیان یکی از مصادیق درباره رعایت قید و بندهای شرعی و شخصیت دینی خواستگار فرموده است: «مَنْ شَرِبَ الْخَمْرَ بَعْدَ مَا حَرَّمَهَا اللَّهُ فَلَيْسَ بِأَهْلِ أَنْ يُزَوَّجَ إِذَا خَطَبَ؛ هر كس شراب بنوشد، بعد از اینکه خداوند آن را حرام کرد؛ اگر خواستگارى كرد، شايسته ازدواج نيست».
بنا بر آیه و روایات فوق کسانی که درصدد انتخاب همسر هستند، باید ایمان و دینداری را به عنوان شرط اصلی و ضروری محسوب بدارند و برای یافتن آن، کمال سعی و جدیت را به عمل آورند. والدین پسر و دختر نیز باید در انتخاب همسر برای فرزندان خود، ایمان و دیانت و تقید به ضوابط و مقررات شریعت را شرط اساسی بدانند و دریافتن چنین فردی به پسر و دخترشان کمک کنند.
۲. اخلاق حسنه
اخلاق خوب و حسنه، از ویژگیهای بسیار مهمی است که داشتن آن میتواند مایه قوام و استحکام زندگی شود و خلأ برخی نداشتهها را پر کند. از اینرو معصومین(علیهم السلام) روی اخلاق خواستگار تأکید زیادی داشتهاند. نقل است وقتی حسین بن بشار به امام موسی کاظم(علیه السلام) نامه نوشت و از ایشان درباره خواستگاری که فامیل بود و اخلاق بدی داشت، نظر خواست؛ حضرت با صراحت فرمودند: «لَا تُزَوِّجْهُ إِنْ كَانَ سَيِّئَ الْخُلُق؛ اگر بد اخلاق است، با او ازدواج نكنيد». همچنین نقل شده است زنى در دادگاه شكايت كرد كه شوهرم هميشه ناهار و شام را بيرون از خانه مىخورد. شوهر جواب داد: «علت اين است كه زنم اصلًا با من سازگارى ندارد و بداخلاقترين زن دنياست». زن ناگهان خيز برداشت و در حضور اعضاى داورى، شوهرش را كتک زد.
۳. پاکدامنی و عفت
عفت و پاکی نیز از ملاکهای مهمی است که در انتخاب همسر باید به آن توجه نمود و غفلت از آن، تبعات منفی زیادی در پی خواهد داشت. عفت به معنای خویشتنداری از شهوت جنسی و نیز خودنگه داری از مال حرام است. امام صادق(علیه السلام) درباره اهمیت عفت و پاکدامنی مادر در شکلگیری شخصیت افراد فرموده است: «طُوبَى لِمَنْ كَانَتْ أُمُّهُ عَفِيفَةً؛ خوشا به حال کسی که مادرش پاکدامن باشد».
۴. عقلانیت و تدبیر
تربیت فرزندان، مدیریت دخل و خرجها و خریدها، تنظیم روابط و رفت و آمدها، حل بحرانهای خانوادگی و بسیاری از امور دیگر در خانوادهها، مستلزم بهرهمندی از هوش و درایت و خوشفکری و تصمیمگیریهای بجا و عقلانی است. از اینرو در صورتی که شریک زندگی در این زمینه از قدرت کافی برخوردار نباشد، قطعاً در مسیر زندگی مشکلات بزرگی به وجود خواهد آمد که برخی از آنها میتواند باعث متلاشی شدن کانون خانواده گردد. از اینرو امیرمؤمنان علی(علیه السلام) در سخنی به این مسئله توجه کرده و فرموده است: «إِيَّاكُمْ وَ تَزْوِيجَ الْحَمْقَاءِ فَإِنَ صُحْبَتَهَا بَلَاءٌ وَ وُلْدَهَا ضِيَاعٌ؛ با انسان احمق ازدواج نکنید؛ زیرا معاشرت با او بلایی است عظیم و فرزندانش نیز ضایع خواهند شد».
ویژگیهای خانواده همسر
علم ژنتیک ثابت میکند که بسیاری از ویژگیهای اخلاقی والدین از طریق وراثت به فرزند منتقل میشود؛ از اینرو نمیتوان ویژگیهای اخلاقی و رفتاری اشخاص را جدای از خانوادهای که در آن رشد و نمو کرده است، مورد بررسی و تحلیل قرار داد. الگوگیری افراد از والدین در طول مدتی که از کودکی تا جوانی نزد آنها سپری میکنند، از مواردی است که نمیتوان آن را نادیده گرفت. بسیاری از داشتههای اخلاقی و ویژگیهای رفتاری افراد، همان چیزی است که از پدر و مادر خود فرا گرفتهاند. بنابراین قبل از انتخاب هر فردی برای تشکیل زندگی، باید خانواده وی را مورد بررسی قرار داد؛ زیرا بدون در نظر گرفتن روحیات و فرهنگ یک خانواده نمیتوان فرزند آنها را برای زندگی مشترک انتخاب کرد؛ چنانکه امام صادق(علیه السلام) فرموده است: «تَزَوَّجُوا فِي اَلْحُجْزِ اَلصَّالِحِ فَإِنَّ اَلْعِرْقَ دَسَّاسٌ؛ از خاندان صالح همسر بگيريد كه نطفه اثر (پنهانى) دارد (يعنى صفات و حالات والدين از راه نطفه به فرزند میرسد)». رسولخدا(صل الله علیه و اله) نیز جایگاه خانواده را مهم ارزیابی کرده و افراد را از انتخاب همسر از خانوادههای نامطلوب برحذر داشته و در نظر گرفتن ملاک زیبایی فارغ از جایگاه و موقعیت خانواده را مناسب ندانسته و فرموده است: «أَيُّهَا النَّاسُ إِيَّاكُمْ وَ خَضْرَاءَ الدِّمَنِ؛ ای مردم از گلها و سبزههاى مزبلهها بپرهيزيد».از حضرت سؤال شد منظور از سبزههای مزبلهها چیست؟ حضرت فرمود: «الْمَرْأَةُ الْحَسْنَاءُ فِي مَنْبِتِ السَّوْءِ؛ زن زیبا در خانواده بد».
تأخیر نینداختن زمان ازدواج
وقتی انسان به سن جوانی میرسد، میلها و خواستههایی درون او شکل میگیرد که اگر از راه صحیح خود پاسخ داده نشود، میتواند تبعات منفی زیادی در پی داشته باشد و تأخیر انداختن ازدواج برای جوانی که به سن ازدواج رسیده است؛ وی را تحت فشارهای جسمی و روحی قرار خواهد داد. رسولخدا(صل الله علیه و اله) به جوانى به نام عكاف كه بدون عذر ازدواج را تأخير انداخته بود، قاطعانه فرمود: «تَزَوَّجْ وَ إِلَّا فَأَنْتَ مِنَ الْمُذْنِبِينَ؛ ازدواج كن، وگرنه از گنهكاران هستى».
سیره عملی امامان معصوم(علیهم السلام) نیز ازدواج در سن جوانی بوده است. امام سجاد(علیه السلام) در سال ۳۸ قمری در مدينه متولد شد و در ماجرای کربلا که در سال ۶۱ قمری و در ۲۳ سالگی ایشان روی داد، فرزندشان امام محمدباقر(علیه السلام) حدوداً چهار ساله بود. با توجه به این مطالب میتوان سن ایشان در هنگام ازدواج را حدود ۱۹ یا ۲۰ سالگی تخمین زد.
ولادت امام جواد(علیه السلام) در سال ۱۹۵ قمری و ولادت فرزندش امام علی بن محمد هادی(علیه السلام) در سال ۲۱۲ قمری روی داد و امام جواد(علیه السلام) در سن حدود ۱۷ سالگی ازدواج کرده است. با توجه به ولادت امام حسن عسکری(علیه السلام) فرزند امام هادی(علیه السلام) در سال ۲۳۲ قمری میتوان به این نتیجه رسید که امام هادی(علیه السلام) در حدود سن ۲۰ سالگی ازدواج کرده است.
مهریه
یکی از مسائلی که به دستور اسلام در ازدواج باید آن را تعیین و مد نظر قرار داد، مهریه است که مرد برای نشان دادن صداقت و علاقه و تعهد خود برای زندگی و کمک به خانواده عروس، خود را متعهد به پرداخت آن میداند. قدرت پرداخت مهریه و استطاعت مالی مرد، از مسائل مهمی است که در تعیین میزان مهریه باید به آن توجه شود و تعیین مهریههای سنگین و نجومی که فراتر از توان و قدرت مالی مرد باشد، نه تنها آنگونه که برخی گمان میکنند موجب استحکام زندگی نمیشود؛ بلکه موجب لطمه زدن به کیان زندگی و گسست روابط میگردد. از اینرو در سیره معصومین(علیهم السلام) توانایی و استطاعت مالی مرد برای تعییین میزان مهریه در نظر گرفته میشد؛ چنانکه امام باقر(علیه السلام) فرموده است: «مَا زَوَّجَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ سَائِرَ بَنَاتِهِ، وَ لَا تَزَوَّجَ شَيْئاً مِنْ نِسَائِهِ عَلى أَكْثَرَ مِنِ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ أُوقِيَّةً وَ نَشٍّ، الْأُوقِيَّةُ أَرْبَعُونَ، وَ النَّشُّ عِشْرُونَ دِرْهَما؛ رسولخدا(صل الله علیه و اله) برای هیچ یک از دختران و زنان خود بیش از دوازده اوقیه و نش مهریه قرار نداد و اوقیه، چهل درهم و نش، بیست درهم است (که مجموعا پانصد درهم میشود)».
هر چند اصل تعیین مهریه از موارد واجب شرعی برای ازدواج است، اما رسولخدا(صل الله علیه و اله) مهریه کم را یکی از امتیازات زنان دانسته و فرموده است: «أَفْضَلُ نِسَاءِ أُمَّتِي أَصْبَحُهُنَّ وَجْهاً وَ أَقَلُّهُنَّ مَهْراً؛ بهترين زنان امتم، آنانند كه مهرشان كمتر و صورتشان زيباتر است». آن حضرت برای ازدواج حضرت امام علی(علیه السلام) و دخترش فاطمه زهرا(علیها السلام) نیز مهریه را معقول و اندک و در حد توان داماد در نظر گرفت؛ به حدی که مورد طعنه بعضی از اصحاب قرار گرفت: «لَمَّا زَوَّجَ رَسُولُ اللَّهِ ص فَاطِمَةَ(علیها السلام) مِنْ عَلِیٍ(علیه السلام) أَتَاهُ أُنَاسٌ مِنْ قُرَيْشٍ فَقَالُوا إِنَّكَ زَوَّجْتَ عَلِيّاً بِمَهْرٍ خَسِيس».
به همان میزان که مهریههای معقول و منطقی و مطابق با توان مالی مرد، میتواند نشاندهنده علاقه و صداقت و تعهد وی نسبت به زندگی باشد و پشتوانه مالی برای زن قرار گیرد؛ تعیین مهریههای نامعقول و فراتر از توان پرداخت، این روزها به عاملی برای جدایی زن و مرد و روی دادن برخی طلاقها تبدیل شده است.
ولیمه عروسی
یکی دیگر از اقداماتی که هنگام عروسی جزو سیره معصومین(علیهم السلام) بوده است، ولیمه دادن به بستگان است. این ولیمهها به دور از تجمل و اسراف و ریخت و پاش و با هدف جمع کردن بستگان دور هم و اطعامی ساده برای آنان بوده است؛ چنانکه امام رضا(علیه السلام) فرموده است: «إِنَّ النَّجَاشِيَّ لَمَّا خَطَبَ لِرَسُولِاللَّهِ(صل الله علیه و اله) أُمَّ حَبِيبَةَ آمِنَةَ بِنْتَ أَبِي سُفْيَانَ فَزَوَّجَهُ دَعَا بِطَعَامٍ وَ قَالَ إِنَّ مِنْ سُنَنِ الْمُرْسَلِينَ الْإِطْعَامَ عِنْدَ التَّزْوِيج؛ هنگامی که نجاشی، امحبیبه دختر ابو سفیان را برای رسولخدا(صل الله علیه و اله) خواستگاری کرد و به همسری آن حضرت در آورد؛ سوری ترتیب داد و گفت: از سنتهای پیامبران سور دادن در ازدواج است». مورد دیگر از ولیمه دادن پیامبر(صل الله علیه و اله) برای عروسی، هنگامی است که با حفصه ازدواج میکرد. در روایت آمده است: «أَنَّ النَّبِیَّ(صل الله علیه و اله) تَزَوَّجَ حَفْصَةَ أَوْ بَعْضَ أَزْوَاجِهِ فَأَوْلَمَ عَلَيْهَا بِتَمْرٍ وَ سَوِيقٍ؛ پيامبر(صل الله علیه و آله) چون حفصه يا يكى از ديگر از زنان را گرفت، به مردم خرما و سويق وليمه داد».
بنابراین اصل ولیمه دادن امری معمول و پسندیده در سیره حضرات معصومین(علیهم السلام) بوده است، اما امروزه متأسفانه زیادهرویهایی که در این امور صورت میگیرد؛ موجب ایجاد گرفتاریهای زیادی برای خانوادهها بهویژه در زمینه اقتصادی شده است تا جایی که انجام برخی مقدمات یا امور مربوط به جشنهای ازدواج، باعث به حاشیه رفتن اصل تشکیل زندگی مشترک و ازدواج شده است.
فهرست منابع
کتب
۱. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه فی معرفة الائمه(علیهم السلام)، چاپ اول، قم: رضی، ۱۴۲۱ق.
۲. اسکافی، محمد بن همام، منتخب الانوار فی تاریخ الائمة الاطهار(علیهم السلام)، چاپ اول، قم: دلیل ما، ۱۴۲۲ق.
۳. امينى، ابراهيم، جوان و همسرگزينى، چاپ پنجم، قم: بوستان كتاب، ۱۳۹۰ش.
۴. آیین همسردارى، چاپ ۲۹، قم: بوستان كتاب، ۱۳۸۹ش.
۵. برقی، احمد بن محمد، المحاسن، تصحیح جلالالدین محدث ارموی، چاپ دوم، قم: دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۱ق.
۶. پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، چاپ چهارم، تهران: دنیای دانش، ۱۳۸۲ش.
۷. راوندی کاشانی، فضلالله بن علی، النوادر، ترجمه احمد صادقی اردستانی، چاپ اول، تهران: بنیاد فرهنگی اسلامی کوشانپور، ۱۳۷۶ش.
۸. شبراوی، عبدالله بن محمد، الاتحاف بحب الاشراف، تحقیق سامی الغریری، چاپ اول، قم: دارالکتاب، ۱۴۲۳ق.
۹. شعیری، محمد بن محمد، جامع الاخبار، چاپ اول، نجف: مطبعة حیدریه، بیتا.
۱۰. صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، چاپ اول، قم: کتاب فروشی داوری، ۱۳۸۵ش.
۱۱. من لایحضره الفقیه، تصحیح علیاکبر غفاری، قم: موسسة النشر الاسلامی، بیتا.
۱۲. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، چاپ چهارم، قم: الشریف الرضی، بیتا.
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، چاپ اول، قم: مؤسسه آلالبیت(علیهم السلام)، ۱۴۱۷ق.
۱۴. فیض کاشانی، محمد محسن، الوافی، چاپ اول، اصفهان: کتابخانه امام امیرالمؤمنین(علیهم السلام)، ۱۴۰۶ق.
۱۵. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح دارالحدیث، چاپ اول، قم: دار الحدیث، ۱۴۲۹ق.
۱۶. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تصحیح جمعی از محققان، چاپ دوم، بیروت: دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
۱۷. مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، چاپ اول، قم: کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
مقالات
۱. احمد پناهی، علی، «ازدواج در اسلام با نگاهی به کارکردهای تربیتی و روان شناختی»، ماهنامه علمی ترویجی معرفت، شماره ۱۰۴، مرداد ۱۳۸۵، ص ۴۴ ـ ۳۴.
۲. اخلاقی، اسماعیل، «ملاکهای انتخاب همسر از منظر قرآن و روایات»، ماهنامه پیام زن، شماره دهم (پیاپی ۲۰۲)، سال هفدهم، دی ۱۳۸۷، ص ۷۳ ـ ۷۰.
۳. حسینیزاده، سید علی، «نقش وراثتی مادر در تربیت فرزند از دیدگاه اسلامی»، دو فصلنامه علمی پژوهشی تربیت اسلامی، سال یازدهم، شماره ۲۲، بهار و تابستان ۱۳۹۵، ص ۶۶ ـ ۵۳.
ثبت دیدگاه