ای فاطمه، ای عزیز داور
ای معنی جاودان کوثر
ای گنج هزار گونه گوهر
وی خوانده ترا خدای، کوثر
نسل تو، نگاهبان دین ست
بر تاج تو، یازده نگین ست
خداوند سبحان در این سوره، از اعطای کوثر به حضرت محمد ص سخن می گوید. بسیاری از مفسران قرآن، در تفسیر سوره کوثر یکی از معانی کوثر را نسل پربرکت و ماندگار فاطمه (س) دانسته اند؛ که علاوه بر امامان معصوم ع، رهبران شایسته، علمای فرزانه و شخصیت های ممتاز از نسلِ پاک فاطمی، در طول تاریخ، جوامع مختلف بهره ها برده اند. خداوند سبحان در این سوره که کوچکترین سوره ی قرآنی است بزرگترین و مهمترین پیام خود را بیان می کند. سوره ی کوثر در مورد حضرت زهرا ع دو خبر غیبی بیان می کند که هر دو ملازم هم و از معجزات مهم کلام وحی هستند که در پاسداری از حریم فرهنگ قرآن نقش بزرگی ایفا کرده اند:
۱ فراوانی و بقای نسل رسول الله ص از طریق فاطمه (س)
۲ ابتر بودن نسل مخالفین پیامبر ص در مقابل نسل حضرت زهرا ع. به این جهت می توان وجود مقدس حضرت زهرا ع را، یکی از بارزترین جلوه های اعجاز قران قلمداد کرد.
از منظر مفسران شیعی
گرچه برای کوثر، معانی مختلفی گفته اند از جمله اینکه: «کوثر» حوضی معروف در رستاخیز، یا سرای آخرت، و یا نهر مشهوری در بهشت است، یا به معنای شفاعت، قرآن، نبوت، خیر کثیر، خیر دنیا و آخرت و غیر این هاست. اما قرائن[۱] نشان می دهد که «کوثر» بر وزن «فوعل» به مفهوم یک سرمایه ی ارزشمند و پایان ناپذیر، یا خیر و برکت بسیار می باشد، که از منظر مفسران معروف اسلامی می تواند، وجود حضرت فاطمه ع و فرزندان آن گرامی، مصداق اتم کوثر باشد. برخی از نظرات مفسران را در این باره می خوانیم:
شیخ طبرسی مشهورترین مفسر عالم تشیع در «مجمع البیان» شان نزول سوره ی کوثر را اینگونه آورده است: مفسّران از ابن عباس نقل کرده اند، که سوره کوثر در باره عاص بن وائل سهمی نازل شده و این موقعی بود که رسول خدا (ص) از مسجد بیرون میآید که عاص حضرت را در نزدیکی درِ بنی سهم دید و با آن گرامی ملاقات و گفتگو کرد. این در حالی بود که عدّه ای از بزرگان قریش در مسجد نشسته بودند. چون عاص به جمع آنها پیوست. پرسیدند: با کی صحبت میکردی؟ گفت: با این ابتر. این ماجرا بعد از فوت عبد اللَّه، فرزند رسول خدا (ص) و خدیجه (ع) بود، و برطبق رسم و عادت عربِ جاهلی، کسی را که پسر نداشت ابتر می نامیدند. قریش هم در موقع مرگ عبد اللَّه، آن بزرگوار را ابتر و صنبور نامیدند. (و صنبور به شخصی می گویند که برادر و فرزندی نداشته باشد).[۲]
آنگاه «طبرسی» در مورد واژه ی «کوثر» می نویسد: «برخی برآنند که کوثر به مفهوم خیر و نیکی بسیار است و برخی دیگر بر این باورند که به معنای زیادی و فراوانی نسل و فرزند است. این معنا در نسل پاک پیامبر ص و فرزندان فاطمه ع آشکار گشته، به گونه ای که امروزه شمارش آنان امکان پذیر نیست و این برکت تا روز رستاخیز ادامه خواهد داشت.»[۳]
– شیخ ابوالفتوح رازی مفسر بزرگ شیعی و از متکلمان امامیه در سده ششم هجری که کهنترین و مشروحترین تفسیر شیعی به فارسی را در سالهای ۵۱۰ تا ۵۳۳ به جامعه ی قرآنی عرضه کرده است- بر این باور است که: از مهمترین معانی کوثر، فرزندان پیامبر ص از نسل حضرت فاطمه ع هستند. او در معنای سوره ی کوثر می گوید: یعنی دل تنگ مکن از آنچه تو را أبتر می خوانند که ما تو را کثرتی دهیم در عقب و نسل و فرزندان، که بر زمین هیچ بقعه ای و خطه ای نماند و الا آن جا جماعتی از فرزندان تو باشند. نبینی که روز طفّ کربلا که آن جماعت اهل البیت ع را بکشتند از فرزندان حسین ع، جز علی اکبر- زین العابدین ع-[۴] نماند. خدای تعالی تنها از نسل او، عالم را پرکرد. اکنون تو شکر کن خدای را و نماز بخوان و روز عید شتر بکش، که دشمنان و عَیابان تو، ابتر و دنبال بریده خواهند بودن، تا از آنان که این گفتند، در جهان ایشان را و اعقاب ایشان را اثر نماند.[۵]
– علامه طباطبایی نیز می فرماید: عبارات این سوره و قرائن و دلالات آن روشن می کند که مقصود از کوثر فرزندان و ذریه های حضرت زهرا (س) است. و این سوره یکی از معجزات قرآن در عرصه پیشگویی و آگاهی های غیبی است. زیرا اگر به دقت بنگریم متوجه خواهیم شد که هیچ نسلی به اندازه نسل فاطمه علیهم السلام در طول تاریخ، اصیل، ریشه دار، ماندگار و فراوان نبوده است. با آن همه مشکلاتی که برایشان پیش آوردند و اعمال فشار و اختناق و سرکوب که در مورد فرزندان حضرت فاطمه توسط خلفای ستمگر انجام شد باز هم آمار فرزندان حضرت زهرا (ع) از همه نسل های بشر در عالم بیشتر است.[۶]
اینکه در آخر سوره فرمود: “إِنَّ شانِئَک هُوَ الْأَبْتَرُ” با در نظر گرفتن اینکه کلمه “ابتر” در ظاهر به معنای اجاق کور است، و نیز با در نظر گرفتن اینکه جمله مذکور از باب قصر قلب است، چنین به دست می آید که منظور از کوثر، تنها و تنها کثرت ذریه ای است که خدای تعالی به آن جناب ارزانی داشته، (و برکتی است که در نسل آن جناب قرار داده)، و یا مراد هم خیر کثیر است و هم کثرت ذریه، چیزی که هست کثرت ذریه یکی از مصادیق خیر کثیر است، و اگر مراد مساله ذریه به استقلال و یا به طور ضمنی نبود، آوردن کلمه ” انّ” در جمله ” إِنَّ شانِئَک هُوَ الْأَبْتَرُ” فایده ای نداشت، زیرا کلمه “انّ” علاوه بر تحقیق، تعلیل را هم می رساند و معنا ندارد، بفرماید ما به تو حوض دادیم، چون که بدگوی تو اجاق کور است و یا بی خبر است.[۷]
و چون جمله “إِنَّا أَعْطَیناک” در مقام منت نهادن است و با لفظ متکلم مع الغیر آمده که بر عظمت دلالت می کند، و چون منظور از آن خوشدل ساختن رسول خدا (ص) میباشد مطلب را با واژه اعطاء که ظاهر در تملیک است بیان داشته و فرمود: ما به تو کوثر عطا کردیم. و این جمله از این دلالت خالی نیست که فرزندان فاطمه (س) ذریه رسول خدا (ص) هستند، و این خود یکی از خبرهای غیبی قرآن کریم است، چون همانطور که می بینیم خدای تعالی بعد از درگذشت آن حضرت برکتی در نسل آن جناب قرار داد، به طوری که در همه عالم هیچ نسلی معادل آن دیده نمی شود، آن هم با آن همه بلاها که بر سر ذریه آن جناب آوردند و گروه گروه از ایشان را کشتند.[۸]
معنای «کوثر» از دیدگاه مفسران اهل سنت
– فخررازی مفسر بزرگ اهل سنت نیز در مورد یکی از معانی کوثر می گوید: منظور از کوثر فرزندان پیامبر (ص) (از طریق حضرت فاطمه علیها السلام) است. زیرا این سوره در ردّ کسانی نازل شده است که پیامبر (ص) را به خاطر نداشتن فرزند مورد طعن و شماتت قرار می دادند به این جهت معنای آیه این است که خداوند برای تو فرزندان و نسلی عنایت می کند که در طول تاریخ جاویدان خواهند ماند. وقتی به تاریخ پرفراز و نشیب اسلام نگاه می کنیم می بینیم افراد زیادی از نسل پیامبر (ص) به شهادت رسیده اند اما جهان همچنان شاهد افزایش نسل پیامبر از طریق حضرت فاطمه ع است. و چه تعداد از آنان از بزرگان و متفکرین جهان بشریت هستند کسانی همانند امام باقر، امام صادق، امام کاظم، امام رضا (ع) و محمد نفس زکیه در میان آنان هستند.[۹]
– سید محمود آلوسی بغدادی از مفسران نامدار اهل سنت، در تفسیر اجتهادی و عرفانی خود می نویسد: می توان یکی از معانی کوثر را زیادی فرزندان رسول گرامی اسلام (ص) دانست زیرا که؛ عیبجویی دشمنان در ارتباط با فقدان فرزند آن حضرت بوده است. او در معنای آیه می گوید: ای رسول ما: دشمن تو هر که باشد ابتر و دم بریده خواهد بود. و نسل و یادش تداوم نخواهد داشت. امّا نسل و ذریه و یاد و نام و فضایل تو، توسط فرزندانت، تا روز قیامت باقی خواهد ماند.[۱۰]
– قاضی ناصر الدین عبد الله بن عمر بیضاوی از دیگر مفسران برجسته ی اهل سنت[۱۱]، در تفسیر خود به نام أنوار التنزیل و أسرار التأویل، که معروف به تفسیر بیضاوی است. به این معنای کوثر اشاره نموده و زیادی فرزندان و پیروان حضرت رسول ص را در شمار معانی کوثر ذکر کرده است.[۱۲]
با توجه به سخنان فوق پیام این سوره ی شریفه خیلی روشن است که: خداوند به پیامبرش نسل سرفرازی ارزانی خواهد فرمود که در طول قرون و اعصار به یادگار بمانند و همچنانکه در تاریخ مشاهده می کنیم با وجود اینکه چقدر از خاندان وحی و رسالت را بخاطر دفاع از ارزشهای انسانی و اسلام به خاک و خون کشیدند و با این وصف جهان از نسل پیامبر ص آکنده است و در آسمان اسلام و جهان می درخشند در حالی که از دشمنان کینه توز و بداندیش پیامبرص همچون «امویان» کسی که شایسته ی نام بردن باشد، باقی نمانده است.
همچنانکه مفسرین بزرگ گفته اند آیه ی (إِنَّ شانِئَک هُوَ الْأَبْتَرُ) صریح ترین قرینه می باشد که مراد از کوثر، فاطمه زهرا (ع) است. زیرا در مقابل ابتر، بهترین معنا برای کوثر فرزندان بیشمار است که در طول تاریخ مصداق کامل خیر کثیر می باشند که رسالت رسول ص از طریق فرزندان فاطمه و اوصیاء علیهم السّلام در جهان بشریت باقی مانده و خواهد ماند.
بسیجِ دشمن، برای نابودی نسل کوثر
بعد از رحلت پیامبر گرامی اسلام ص، هنگامی که دخترش صدیقه ی طاهره ع، سر در بستر شهادت نهاد، تنها دو پسر به نام «حسن» و «حسین» و دو دختر به نام «زینب» و «ام کلثوم» از او به یادگار ماند، و پس از مدتی هم رخداد غمبار عاشورا رخ داد و همه ی فرزندان حسین علیه السلام، جز امام چهارم و پنجم، و از فرزندان امام «حسن» ع نیز- طبق برخی روایات- هفت تن و از «زینب» نیز دو فرزندش به شهادت رسید و از دختر دیگر آن حضرت هم طبق قول مشهور- فرزندی به یادگار نماند.
پس از حادثه ی دردناک و غمبار عاشورا، رخدادهای ناگوار دیگری پدید آمد و کشتارها و خونریزی ها، از نسل پاک پیامبر ادامه یافت. رخداد سهمگین «حره» تا شهادت «زید شهید» و یارانش، و حادثه ی «فخ» تا تار و مار و آواره ساختن «علویان» یکی از پی دیگری به وقوع پیوست، اما با همه ی این جنایت ها و سفاکی های سیاهکاران اموی، نسل پاک وسرفراز پیامبر به حیات افتخارآفرین خویش ادامه داد.
پس از امویان نوبت به عباسیان رسید. آنان نیز در بیداد و شقاوت و پیکار بی رحمانه با فرزندان حضرت زهرای اطهر و تلاش در ریشه کن ساختن آنان، چیزی کم نگذاشتند. مبارزه ی آنان با خاندان وحی و رسالت به ظالمانه ترین ابعاد و بدترین و بی رحمانه ترین اشکال، به مدت دو قرن ادامه یافت که جنایات هولناک خود را با شهادت حضرت عسکری ع به اوج رساندند. اما با همه ی شقاوت های امویان و عباسیان نسل پاک پیامبر ص از طریق حضرت فاطمه ع رو به فزونی نهاد و بسان مشعل درخشانی نورافشانی کرد. پس از عباسیان «صلاح الدین ایوبی» و دار و دسته اش آمدند و آنان نیز در کشتار خاندان پیامبر و نابود ساختن راه و رسم شیعیان آنان، سیاست شوم امویان و عباسیان را پی گرفتند. برای نمونه: در مغرب عربی به چنان کشتارهای دسته جمعی دست یازدیدند که انسان از شنیدن گزارش آن جنایت ها در حق پیروان و بستگان اهل بیت ع به خود می لرزد، اما با همه ی این کشتارها خداوند در نسل پاک و سرفرازش برکت قرار داد و او را چشمه ی جوشان خیر فراوان و برکات بسیار ساخت.[۱۳]
حضرت فاطمه چشمه سار برکات الهی
بزمی به حریم کبریا برپا شد
کوثر ز خدا به مصطفی اعطا شد
هر قطره ز آب کوثر افتاد به خاک
صد شاخه گل محمدی پیدا شد
با وجود قلع و قمع بی رحمانه ی فرزندان زهرا ع، خدای جهان آفرین همچنانکه در وجود گرانمایه ی بانوی بانوان، انواع برکات را قرار داد و نسل پرافتخار پیامبر را از او آفرید و خیر بسیاری در نسل او قرار داد همچنان در حفظ و نگهداری یاد و نام و تبار پاک آن بانوی گرامی به وعده اش عمل نموده و- و همانند آیات وحی- آنرا روز به به روز درخشانتر و پایدار تر حفظ نمود و این همان خصوصیت ممتاز حضرت فاطمه (س) که دارا بودن صفت کوثر (خیر کثیر) و لقب مبارکه (دارای نسل پر برکت) می باشد.
آماری از فرزندان حضرت زهرا ع
طبق همین نوید آسمانی قران، با یک نگرشی کوتاه متوجه می شویم که، نسل پاک بانوی بانوان که همان نسل جاودانه ی پیامبر است در سراسر جهان حضور دارد و همه جا منتشر شده است.
به گواهی محققین، شمار این نسل سرفراز، در عراق به یک میلیون نفر، در ایران به سه میلیون نفر، در مصر به حدود پنج میلیون، در مراکش و مغرب عربی به پنج میلیون نفر، در الجزایر و تونس و لیبی نیز همینگونه، در اردن، سوریه، لبنان، سودان، کشورهای خلیج و عربستان به میلیونها نفر، و در یمن، هند، پاکستان، افغانستان، و جزائر اندونزی، به حدود ۲۰ میلیون انسان می رسد. و کمتر کشور اسلامی است که در آن از این نسل سرفراز حضور نداشته باشد. و امروزه شمار آنان بیش از چهل میلیون نفر می باشد. و این همان معجزه ی قرآن است که در ضمن الهام غیبی و وعده ای حتمی، خبر از الطاف خفیه ی خداوند به پیامبر ص و حضرت زهرا ع داده است. والبته اگر سرشماری دقیق و آمارگیری صحیح بین المللی در سرتا سر گیتی انجام پذیرد، بی تردید شمار آنان از این هم افزونتر خواهد بود.
آری این شمار عظیم همه از نسل سرفراز پیامبر ص، از طرف امیر مومنان ع و دخت فرزانه ی پیامبر فاطمه علیهاالسلام است که در میان آنان، شخصیت های برجسته ای از رهبران بزرگ سیاسی، دانشمندان بزرگ، و نویسندگان، زمامداران و وزیران، نوابغ و چهره های برجسته در میدانهای گوناگون، وجود دارد. گفتنی است که اکثر ا این نسل جاودانه و ریشه دار، به این پیوند و خویشاوندی خود ارج نهاده و با آگاهی کامل بر آن می بالند و افتخار می کنند و تعداد اندکی هم توجهی به این راز شرافت و عظمت اجداد خود ندارند.[۱۴]
جایگاه و نقش امام زادگان
در کشورهای اسلامی به ویژه کشور ایران که از صدر اسلام مأمن و پناهگاه فرزندان فاطمه (ع) در عصرهای خفقان بوده است در هر نقطه ای یکی از نوادگان حضرت فاطمه آرمیده که محل آرامش و کانون اجتماع شیفتگان آل محمد (ص) است. این امام زادگان چنان عظمت و ابهت دارند که بهترین و پاک ترین نقطه هر شهر و دیاری محسوب می شوند. گرفتاران، افسرده دلان، بیماران و حاجتمندان با هزاران امید و آرزو به این مکان های مقدس گام نهاده و روح و جان خود را صفا می بخشند و این تفسیر کوثر است که خداوند متعال فاطمه (ع) و نسل فاطمه را برای پیامبر (ص) و امت او خیر کثیر و منشأ برکات قرار داده و هدیه نموده است.
در هر صورت نسل پربرکت پیامبر اکرم (ص) از طریق فاطمه (ع) یکی از مهم ترین معجزات قرآن و جلوه ای از اعجاز اهل بیت ع است. نسل پربرکتی که چهره های درخشان آنان در سر تا سر گیتی می درخشند و عطر دل انگیز علم و تقوی و نیکی را به حق جویان عالم هدیه می دهند. و در مقابل تمام کسانی که به فرزندان حضرت فاطمه آزار رسانده و به قتل و کشتار آنان پرداخته اند همگی نابود شده و هیچ گونه اثری از آنان دیده نمی شود. و این همان تفسیر «انَّ شانِئَک هُوَ الابتَر» است.
در اینجا به برخی از بزرگان و شخصیت های والا مقامی که مصداق کوثر و نسل فاطمه زهرا (س) هستند و در طول تاریخ همانند آفتاب درخشان به محافل تاریک و ظلمانی، روشنائی بخشیده اند و امروزه نیز ما از نتایج زحمات و برکات وجودشان بهره می بریم اشاره می کنیم: افزون بر وجود یازده امام معصوم که افتخار جهان بشریت و مایه هدایت انسان های جهان هستی می باشند. بویژه وجود حضرت مهدی (ع) که همواره به مادرش فاطمه زهرا (س) افتخار کرده و می فرماید: فِی ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ ص لِی أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ؛[۱۵] دختر رسول خدا (ص) برای من الگوی نیکو و شایسته است و جهان هستی مدیون وجود آن گرامی بوده و خواهد بود.»
و همچنین فرزندان و نوادگان ائمه اطهار چه در زمان خود و چه بعد از عصر ائمه و چه در حال زنده بودن و یا بعد از مرگشان همه و همه افتخار جهان اسلام و مایه خیر و برکت برای عالمیان بوده اند ستارگانی همچون؛ سیدرضی، سید مرتضی، سید بن طاوس، سید نعمت الله جزائری، سید محمد مجاهد، سید علی خان کبیر سید بحر العلوم، سید جواد عاملی، سید عبدالله شُبَّر، سید محمد کاظم یزدی، سید محمد حسن شیرازی معروف به” میرزای شیرازی”، سیدجمال الدین اسدآبادی، سید حسن مدرس، سید شرف الدین عاملی، آیةالله بروجردی، سیدمحسن امین، سیدابوالحسن اصفهانی، شهید نواب صفوی، علامه طباطبائی، آیةالله خوئی، سید محمد باقر صدر، آیةالله مرعشی نجفی، حضرت امام خمینی، حضرت آیةالله خامنه ای، سید حسن نصرالله و صدها عالم، دانشمند، فقیه، شاعر، حاکم و سیاستمدار اندیشمند از سادات، همه از برکات وجودی حضرت زهرا (س) هستند که عالم هستی از وجودشان بهره مند بوده و هست.
فضائل فرزندان فاطمه (س)
در مورد عظمت نسل پیامبر (ص) که از طریق حضرت فاطمه تداوم یافته است روایات فراوانی به چشم می خورد و علاوه بر وجود مقدس رسول خدا (ص) امامان معصوم نیز به فضائل نسل فاطمه (ع) در مناسبتهای مختلف پرداخته اند.
خداوند متعال به احترام رسول خدا (ص) و فاطمه زهرا (ع) مقام ویژه ای برای فرزندان آن حضرت قرار داده که از جمله آن تخصیص نصف خمس به سادات است. همچنین رسول خدا ص نسبت به اکرام فرزندان فاطمه فرمود: أَکرِمُوا أَوْلَادِی وَ حَسِّنُوا آدَابِی[۱۶]؛فرزندان مرا گرامی بدارید و آداب و سنت هایم را خوب یاد بگیرید.»[۱۷] و در روایتی دیگر فرمود: أَحِبُّوا أَوْلَادِی الصَّالِحُونَ لِلَّهِ وَ الطَّالِحُونَ لِی؛ فرزندانم را دوست بدارید نیکان و صالحین را برای خدا و با بدانشان نیز به خاطر من خوشرفتاری کنید.[۱۸] در مورد فضائل فرزندان حضرت فاطمه (ع) روایات فراوانی وجود دارد که ما فقط به نقل چند روایت دیگر اکتفا می کنیم:
– پیامبر اکرم ص فرمود:مَنْ أَکرَمَ أَوْلَادِی فَقَدْ أَکرَمَنِی[۱۹]هر کس فرزندان مرا اکرام کند همانا که خودم را مورد تکریم قرار داده است و احترام فرزندانم همانند احترام من است
– آن حضرت در روایت دیگری فرمود:حَقَّتْ شَفَاعَتِی لِمَنْ أَعَانَ ذُرِّیتِی بِیدِهِ وَ لِسَانِهِ وَ مَالِهِ[۲۰]شفاعت من، شایسته ی کسانی است که ذریه و فرزندانم را با دست و زبان و اموالش یاری کند.
– رسول اعظم اسلام (ص) در توضیح و تبیین آیه «قُل لا اسَلُکم عَلَیهِ اجرًا الَّا المَوَدَّةَ فِی القُربی؛[۲۱] ای پیامبر! بگو من هیچ پاداشی از شما در مورد رسالت نمی خواهم جز دوست داشتن اهل بیتم.» می فرماید: خداوند متعال ذریه هر پیامبری را از نسل و صلب خود او قرار داد اما ذریه مرا از صلب من و صلب علی بن ابی طالب مقرر نمود. در میان مردم فرزندان هر دختری را به پدرشان منتسب می کنند ولی فرزندان فاطمه ص منسوب به من هستند.[۲۲]
– آن حضرت در روایت دیگری فرمود: إِنَّ فَاطِمَةَ أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَحَرَّمَ اللَّهُ ذُرِّیتَهَا عَلَی النَّارِ، فاطمه پاکدامن است و خدا نیز آتش جهنم را بر فرزندان او حرام کرده است.[۲۳]
– امام سجاد (ع) می فرماید: در همان سالی که امام حسن (ع) به شهادت رسید من کودک بودم و به دنبال عمویم امام حسن (ع) و پدرم امام حسین (ع) در کوچه های مدینه می رفتیم. جابر بن عبدالله انصاری و انس بن مالک انصاری در میان جمعی از مهاجر و انصار با آن بزرگوار برخورد کردند. جابر بی اختیار خود را به دست و پای آن دو فرزند فاطمه (ع) انداخته و غرق بوسه ساخت. مردی از بنی مروان به جابر اعتراض کرد که تو با این کهن سالی و مصاحبت پیامبر (ص) این گونه عمل می کنی؟! جابر گفت: اگر آن اندازه که من از فضیلت و موقعیت آنان می دانم تو نیز می دانستی بر خاک قدم هایشان بوسه می زدی! بعد از رفتن حَسَنین علیهما السلام، جابر به جمع حاضر گفت: روزی در نزد پیامبر (ص) سخن از عظمت این فرزندان فاطمه به میان آمد و رسول خدا (ص) فرمود: خداوند بزرگ وقتی که خواست مرا بیافریند، نطفه مرا در صلب پدرم آدم قرار داد و دائماً آن را از صلبی پاک به رحمی پاکیزه منتقل کرد تا نوح و ابراهیم و عبدالمطلب. هرگز از آلودگی های جاهلیت چیزی به من نرسید، در نهایت آن نطفه دو بخش شد؛ یک قسمت در صلب عبدالله (پدرم) و قسمتی دیگر در صلب ابوطالب (عمویم) نهاده شد. از آن نطفه پاک و نورانی عبدالله، مرا به وجود آورد که خاتم پیامبرانم و از ابوطالب، علی (ع) به وجود آمد که وصی آخرین پیامبر (ص) است. نطفه من و علی جمع شدند و حسن و حسین پدید آمدند که آخرین سبط پیامبران هستند و خداوند نسل مرا از آن دو (از طریق علی و فاطمه علیهما السلام) تداوم بخشید. از نسل حسین (ع) نیز در آخر الزمان مهدی (ع) بپاخیزد که شهرها و سرزمین های کفار را فتح کند و زمین را بعد از آنکه از ظلم و جور پر شده، از عدل و داد پر کند، حسن و حسین پاک و مطهر و سرور جوانان اهل بهشتند خوشا به حال کسی که آن دو و پدر و مادرش را دوست بدارند و بَدا به حال کسی که با آنان دشمنی و کینه ورزی کند.[۲۴]
با توجه به این روایات، فرزندان حضرت رسول (ص) که همه از نسل فاطمه زهرا (س) می باشند مورد توجه و عنایت خدا و رسول خدا (ص) هستند البته به شرط اینکه مقام خود را حفظ کرده و مایه افتخار آن حضرت باشند.
مهمترین شرط احترام به سادات
آری مهمتر از احترام به سادات، شرطی است که امام رضا (ع) در ملاقات حسین بن خالد به او یاد آور شده و با بیان اهمیت دوستی واحترام به سادات، فرمود: «نگاه کردن به فرزندان و ذریه های ما عبادت است.» از امام سؤال شد: ای پسر رسول خدا ص، آیا نگاه به امامان اهل بیت ع که از شما خانواده هستند عبادت است یا نگاه به تمام کسانی که از نسل رسول خدا ص وجود آمده اند؟! امام رضا (ع) در ادامه فرمود: بَلِ النَّظَرُ إِلَی جَمِیعِ ذُرِّیةِ النَّبِی ص عِبَادَةٌ مَا لَمْ یفَارِقُوا مِنْهَاجَهُ وَ لَمْ یتَلَوَّثُوا بِالْمَعَاصِی؛ بلکه نگاه به تمامی ذریه های پیامبر اکرم ص عبادت محسوب می شود تا زمانی که خود را به گناه نیالایند و از راه پیامبر جدا نشوند.»[۲۵]
فامیل محوری ممنوع؟
بعضی ها چنین می پندارند که وقتی آقازاده و یا امام زاده باشند، به خاطر عظمت و موقعیت ویژه ی خانواده هایشان رتبه ی خاصی در اجتماع مسلمانان دارند و دیگر نیازی به رعایت قوانین جامعه ندارند و اگر مرتکب خلاف شدند باید در حاشیه ی امن قرار گیرند و مصونیت ویژه ای داشته باشند و همچنین ضرورتی برای کسب فضائل و داشتن امتیازات معنوی و اجتماعی ندارند و عموم مردم بالاجبار موظفند که آنان را تکریم کنند و به آنان به دیده ی احترام بنگرند. گر چه در را صحیح هم نباشند.
در اینجا این موضوع را با توجه به کتاب و سنت به طور اجمال بررسی می کنیم:
الف- در قرآن
اعتقاد ما براساس آیات قرآنی این است که در تکریم شخصیت جایگاه افراد در جامعه ی اسلامی، فقط فرزند حضرت فاطمه (س) و سید بودن کافی نیست، بلکه باید از نظر فکری و اعتقادی و عملی هم باید تابع حضرت زهرا ع بود زیرا این آیه مهمترین چراغ راه است که می فرماید: إِنَّ أَوْلَی النَّاسِ بِإِبْراهیمَ لَلَّذینَ اتَّبَعُوهُ[۲۶] در حقیقت، نزدیکترین مردم به ابراهیم ع (نه فرزندان نسبی بلکه)، همان کسانی هستند که او را (در اندیشه و عمل) پیروی کرده اند. و همچنین در گفت و شنودی که خداوند متعال با حضرت نوح دارد باز به این حقیقت تاکید می شود که پیامبر زاده بودن ملاک افضلیت نیست بلکه عمل و کردار صالح مهم است خداوند می فرماید: وَ نَادَی نُوحٌ رَّبَّهُ فَقَالَ رَبِ إِنَّ ابْنی مِنْ أَهْلی وَ إِنَّ وَعْدَک الْحَقُّ وَ أَنتَ أَحْکمُ الحَاکمِینَ* قَالَ یا نُوحُ إِنَّهُ لَیسَ مِنْ أَهْلِک إِنَّهُ عَمَلٌ غَیرُ صَالِحٍ[۲۷]؛ و نوح پروردگار خود را ندا داد و گفت: «پروردگارا، پسرم از کسان من است، و قطعاً وعده تو راست است و تو بهترین داورانی.» خداوند فرمود: «ای نوح، او در حقیقت از کسان تو نیست، او [دارای ] کرداری ناشایسته است. سرزنش قرآن از همسران دو پیامبر بزرگ الهی (هود و لوط ع)، ابو لهب و همسر وی که از بستگان نزدیک پیامبر اسلام ص بودند و تجلیل از بلال حبشی و سلمان فارسی و اویس قرنی که حتی هم وطن پیامبر ص هم نبودند این حقیقت را می رساند که ارتباط نسبی و یا سببی با پیامبران الهی و خاندان رسول (ص) و حضرت زهرا (س) نمی تواند به تنهائی موجب رفعت انسانها به سوی کمال بشود، بلکه آنان نیز باید مثل دیگران در پیمودن راه حق و حقیقت تلاش کنند و حتی بیشتر از دیگران. خداوند متعال چنان بر این موضوع تاکید می ورزد که حتی وجود مقدس رسول اکرم ص را نیز تهدید کرده و هشدار می دهد که اگر صراط مستقیم الهی منحرف شود از مجازات خداوندی در امان نخواهد بود و در سوره ی حاقه می فرماید: وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَینَا بَعْضَ الْأَقَاوِیلِ* لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْیمِینِ* ثمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِینَ* فَمَا مِنکمُ مِّنْ أَحَدٍ عَنْهُ حَاجِزِینَ[۲۸]؛ اگر پیامبر اسلام ص سخنی دروغ بر ما می بست،* ما او را با قدرت می گرفتیم،* سپس رگ قلبش را قطع می کردیم، و هیچ کس از شما نمی توانست از (مجازات) او مانع شود![۲۹]
ب- در سیره اهل بیت (علیهم السلام)
امّا سیره اهل بیت ع در این زمینه- که بر گرفته از معارف قرآنی است- دقیقا بر خلاف این پندار باطل است. آن گرامیان هرگز جامعه ی اسلامی و مصالح نظام اسلامی را فدای فرد نمی کردند حتی آن فرد از نزدیکترین یاران و محبوبترین عضو خانواده شان باشند. به مواردی در این زمینه توجه کنید:
۱- در روایتی آمده است: هنگامی که رسول اکرم ص دست دزدی را قطع کرد. برخی گفتند: یا رسول الله! ما از شما انتظار نداشتیم که به این شدت عمل کنید! رسول خدا ص با قاطعیت تمام فرمود:
لَو سَرقَت فاطمةُ لَقَطعتُها
، اگر دخترم فاطمه هم دست به سرقت بزند دستش را قطع می کنم.[۳۰]
۲- همچنین هنگامی که فاطمه ی مخزومیه زنی از اشراف قریش از قبیله ی بنی مخزوم دست به دزدی زد، و قرار شد که بر او حد الهی جاری شود. افرادی از قریش به تکاپو افتادند و اسامه بن زید از یاران نزدیک پیامبر ص را واسطه قرار دادند تا پیامبر ص این اشراف زاده را در حاشیه ی امن قرار دهد. وقتی اسامه در این زمینه با حضرت سخن گفت. پیامبرِ رحمت، چنان بر آشفت و ناراحت شد که به اسامه نهیب زد: أَتَشفَع فی حَدّ من حدودِ اللّه؟ آیا در مورد حد الهی با من چانه میزنی و شفاعت می کنی؟! بعد رسول خدا ص بالای منبر رفته و خطبه خواند و در ضمن سخنانش فرمود که: اقوام پیشین که هلاک شدند به خاطر این بود که: خلاف کاری و دزدی اشراف و اشراف زادگان را نادیده می گرفتند و خلافکاران ضعیف و بیچاره (و آفتابه دزدان) را فقط مجازات می کردند. بعد با قاطعیت تمام فرمود: ایمُ اللّهِ لَو أَنَ فاطمة بنت محمد سَرقَت لَقَطعتُ یدَها؛ به خدا سوگند! اگر فاطمه دختر محمد هم دست به سرقت بزند دستش را قطع می کنم.[۳۱]
۳- امیر مومنان (ع) در این زمینه با عتاب به عبیدالله بن عباس یکی از مدیران حکومت علوی- می فرماید: وَاللَّهِ لَوْ أَنَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَینَ فَعَلَا مِثْلَ الَّذِی فَعَلْتَ، مَا کانَتْ لَهُمَا عِنْدِی هَوَادَةٌ وَ لَا ظَفِرَا مِنِّی بِإِرَادَةٍ حَتَّی آخُذَ الْحَقَّ مِنْهُمَا وَ أُزِیحَ الْبَاطِلَ عَنْ مَظْلَمَتِهِمَا[۳۲] به خدا قسم؛ اگر حسن و حسین چنان بکنند که تو کردی (به بیت المال خیانت کنند) از من روی خوش نمی بینند و به آرزو نمی رسند تا آن که حق را از آنان باز پس ستانم، و باطلی را که پدید آمده نابود سازم.
۴- علی بن ابی رافع مسؤل بیت المال امیر المؤمنین ع می گوید: دخترِ حضرت [۳۳]، یک گردنبند مروارید در روزهای عید قربان به امانت تضمین شده از من گرفت که پس از سه روز آن را بازگرداند. علی «ع» آن را برگردن وی دید، برداشت و به من گفت: «در مال مسلمانان خیانت می کنی؟»، داستان را برای او نقل کردم و گفتم که من آن را از مال خود تضمین کرده ام. گفت: «همین امروز آن را باز گردان و اگر بار دیگر چنین کنی به کیفر من گرفتار خواهی شد». سپس فرمود: لَوْ کانَتْ أَخَذَتِ الْعِقْدَ عَلَی غَیرِ عَارِیةٍ مَضْمُونَةٍ مَرْدُودَةٍ لَکانَتْ إِذَنْ أَوَّلَ هَاشِمِیةٍ قُطِعَتْ یدُهَا فِی سَرِقَةٍ؛ اگر دخترم این گردنبند را جز به صورت امانت تضمین شده گرفته بود، نخستین زن، از بنی هاشم می بود که دستش به جرم سرقت بریده می شد». دخترش در این باره سخنی گفت، علی ع به او گفت: «ای دختر علی بن ابی طالب! از قبول حق سر باز مزن! آیا همه زنان مهاجر در این عید از چنین گردنبندی استفاده می کنند؟[۳۴]
۵- سخن امام صادق ع به شقرانی هم، موید این مدعاست. آن حضرت به خاطر نسبتی که شقرانی با اهل بیت ع داشت به وی این گونه هشدار داد: یا شَقْرَانِی إِنَّ الْحَسَنَ مِنْ کلِّ أَحَدٍ حَسَنٌ وَ إِنَّهُ مِنْک أَحْسَنُ، لِمَکانِک مِنَّا، وَ إِنَّ الْقَبِیحَ مِنْ کلِّ أَحَدٍ قَبِیحٌ، وَ إِنَّهُ مِنْک أَقْبَح[۳۵]؛ ای شقرانی، خوبی از هر کسی، خوب است و از تو بهتر است با توجه به اینکه در نزد ما منزلتی داری، و بدی از هر کس بد است و از تو بدتر است.
۶- این موضوع از نظر امام رضا (ع) هم با توجه به روایات- کاملا روشن است. در منظر آن حضرت اشراف زاده بر فقیر زاده هیچگونه برتری ندارد مگر با تقوی و عمل صالح. امام زاده همچنان محاسبه خواهد شد که یک جوان از سایر خانواده ها، به این قطعه ی تاریخی در این مورد توجه کنید: روزی امام رضا (ع) در مجلس مإمون با عده ای از حاضرین گفتگو می کرد. برادرش زید بن موسی نیز در گوشه ای از مجلس عده ای را دور خود جمع کرده و برای آنان در فضیلت سادات و اولاد پیغمبر صحبت کرده و افتخار می نمود و مرتب می گفت: «ما خانواده چنین هستیم، ما خانواده چنان هستیم!» هنگامی که امام رضا (ع) متوجه وی شد و گفته های او را شنید، با صدای بلند او را صدا کرده و همه ی اهل مجلس را متوجه خود نمود سپس به زید فرمود: یا زَیدُ أَ غَرَّک قَوْلُ نَاقِلِی الْکوفَةِ إِنَّ فَاطِمَةَ ع أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَحَرَّمَ اللَّهُ ذُرِّیتَهَا عَلَی النَّارِ فَوَ اللَّهِ مَا ذَلِک إِلَّا لِلْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ وَ وُلْدِ بَطْنِهَا خَاصَّةً وَ أَمَّا أَنْ یکونَ مُوسَی بْنُ جَعْفَرٍ ع یطِیعُ اللَّهَ وَ یصُومُ نَهَارَهُ وَ یقُومُ لَیلَهُ وَ تَعْصِیهِ أَنْتَ ثُمَّ تَجِیئَانِ یوْمَ الْقِیامَةِ سَوَاءً لَأَنْتَ أَعَزُّ عَلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْهُ إِنَّ عَلِی بْنَ الْحُسَینِ کانَ یقُولُ لِمُحْسِنِنَا کفْلَانِ مِنَ الْأَجْرِ وَ لِمُسِیئِنَا ضِعْفَانِ مِنَ الْعَذَابِ؛[۳۶] ای زید! سخن نقالان کوفه را باور کرده ای که می گویند: خداوند ذریه ی فاطمه (س) را از آتش جهنم مصونیت بخشیده است؟! آن که شنیده ای، مقصود فرزندان بی واسطه فاطمه (س) یعنی حسن و حسین (ع) و دو خواهر ایشان است. اگر گفته ی تو درست باشد که همه اولاد فاطمه (س) مصونیت دارند، آن وقت تو از پدرت موسی بن جعفر ع در نزد خداوند عزیزتر و گرامی تر خواهی بود، چرا که او خدا را اطاعت می کرد، روزها روزه می گرفت شب ها به عبادت می پرداخت و تو هم از فرمان خدا سر پیچی می کنی، با این حال هر دوی شما اهل سعادت و بهشت خواهید شد، او با عمل به مقام سعادت رسیده و تو بی عمل به آنجا خواهی رسید؟ علی بن الحسین (س) می گفت: نیکوکار ما اهل بیت پیامبر دو برابر اجر دارد و بدکار ما دو برابر عذاب خواهد داشت».
۷- برخورد شدیدحضرت امام زمان (ع) با جعفر کذاب پسر حضرت هادی و برادر امام عسکری ع- هم که بر همگان روشن و واضح می باشد.[۳۷] با توجه به مطالب مطروحه در قرآن و سنت- روشن است که فرزندان بانوی دو عالم، اگر راه و روش آن گرامی و اجداد طاهرینشان را ادامه دهند، همه فضائل گفته شده در روایات را دارا هستند و گرنه در وادی گمراهی و ضلالت ابدی خواهند بود. به عبارت دیگر روایات تکریم، عام و مطلق هستند و این روایاتِ دسته دوم آنها را مشروط و مقید میکند. یعنی احترام سادات بشرط رعایت حدود الهی و حقوق مردم بر همه لازم است و گر، نه.[۳۸]
مثلًا برخی از علویان در «اندونزی» از بقایای فرقه های بداندیش و گمراه خوارج و نواصب هستند!![۳۹] ودیده شده متاسفانه برخی از سادات منسوب به اهل بیت (ع)، در گذشته و حال در جوامع اسلامی به کج راهه منحرف شده و از موقعیت خود سوء استفاده کرده اند.
عبدالرحمن جامی چه نیک گفته:
هر پسر کو از پدر لافد، نه از فضل و هنر
فی المثل گر، دیده را مردم بود، نامردم است
شاخ بی بر، گر چه باشد از درخت میوه دار
چون نیارد میوه و بَر، در شمار هیزم است
پی نوشت ها
[۱] اين قرائن در كلمات مفسران خواهد آمد.
[۲] مجمع البيان فى تفسير القرآن، ج ۱۰، ص: ۸۳۶ در ذيل آيه.
[۳] همان.
[۴] وجود مقدس امام محمد باقر ع كه كودكى بيش نبود.
[۵] روض الجنان و روح الجنان فى تفسيرالقرآن،، ج ۲۰، ص ۴۲۸.
[۶] الميزان فى تفسير القرآن، ج ۲۰، ص ۳۷۱.
[۷] همان، در تفسير آيه.
[۸] همان.
[۹] القول الثالث: الكوثر أولاده قالوا: لأن هذه السورة إنما نزلت ردا على من عابه عليه السلام بعدم الأولاد، فالمعنى أنه يعطيه نسلا يبقون على مر الزمان، فانظر كم قتل من أهل البيت، ثم العالم ممتلئ منهم، و لم يبق من بني أمية في الدنيا أحد يعبأ به، ثم انظر كم كان فيهم من الأكابر من العلماء كالباقر و الصادق و الكاظم و الرضا عليهم السلام و النفس الزكية و أمثالهم
( مفاتيح الغيب، تفسير كبير، فخر رازى،، ج ۳۲، ص ۳۱۳)
[۱۰] روح المعانى فى تفسير القرآن العظيم،، ج ۱۵، ص: ۴۸۱ و ۴۸۲.
[۱۱] عبد الله بن عمر بن محمد بيضاوى شيرازى، از دانشمندان و اساتيد بزرگ آذربايجان و قاضى القضاة شيراز، وى در تبريز به سال ۶۸۵ هجرى قمرى وفات نمود. وفات وى را ۶۹۱ ه. ق دانستهاند. وى در تبريز مدفون است.
[۱۲] أنوار التنزيل و أسرار التأويل، ج ۵، ص ۳۴۲،
[۱۳] فاطمه الزهراء از ولادت تا شهادت، صفحه ۱۱۶.
[۱۴] همان.
[۱۵] الغيبة شيخ طوسى، ج ۵۳، ص ۱۷۸، باب ما خرج من توقيعاته ع.
[۱۶] مستدركالوسائل ج ۱۲، ص ۳۷۶، باب تأكد استحباب اصطناع المعروف الى العلويين و السادات.
[۱۷] همان.
[۱۸] همان.
[۱۹] همان.
[۲۰] همان.
[۲۱] شورى/ ۲۳.
[۲۲] ميزان الاعتدال، ج ۲، ص ۵۸۶؛ مناقب آل ابى طالب ع، ج ۳، ص ۱۵۸.
[۲۳] بحارالأنوار، ج ۴۳، ص ۲۰، باب مناقبها و فضائلها. البته در برخى روايات اين سخن ادامه دارد كه
: وَ اللَّهِ مَا ذَلِكَ إِلَّا لِلْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ وُلْدِ بَطْنِهَا خَاصَّة
.( همان، ص ۲۳)
[۲۴] امالى، شيخ طوسى، ص ۴۹۹، بحارالانوار، ج ۳۷، ص ۴۶.
[۲۵] قَالَ النَّظَرُ إِلَى ذُرِّيَّتِنَا عِبَادَةٌ فَقِيلَ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ النَّظَرُ إِلَى الْأَئِمَّةِ مِنْكُمْ عِبَادَةٌ أَوِ النَّظَرُ إِلَى جَمِيعِ ذُرِّيَّةِ النَّبِيِّ ص قَالَ بَلِ النَّظَرُ إِلَى جَمِيعِ ذُرِّيَّةِ النَّبِيِّ ص عِبَادَةٌ مَا لَمْ يُفَارِقُوا مِنْهَاجَهُ وَ لَمْ يَتَلَوَّثُوا بِالْمَعَاصِي
( عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج ۲، ۵۱، باب فيما جاء عن الرضا ع من الأخبار المجموعة)
[۲۶] آلعمران/ ۶۸.
[۲۷] هود/ ۴۵ و ۴۶.
[۲۸] حاقه/ ۴۷ ۴۴.
[۲۹] ناگفته نماند كه در آيه شريفه فوق، و همچنين در رواياتى كه در ادامه مى آيد در مورد وجود مقدس پيامبر اكرم ص و معصومين ع كلمه لو امتناعيه به كار رفته و معناى آن اين استكه به فرض محال اگر چنين كارى بكند.
[۳۰] لباب التأويل فى معانى التنزيل، ج ۲، ص: ۴۰. شرح نهجالبلاغه، ابن ابى الحديد ج ۲۰، ص ۱۹. قاموس الرجال، ج ۱۲، ۳۱۲. السنن الكبرى، ج ۸، ص ۷۳.
[۳۱] همان.
[۳۲] نهج البلاغه، نامه ى ۴۱، و من كتاب له ع إلى بعض عماله.
[۳۳] ناگفته نماند كه مراد در اين روايت، قطعاً غير از حضرت زينب( ع) و ام كلثوم( ع) دو دختر حضرت زهرا( ع) و امام على( ع) هست. كه مقامات معنوى آنان اجل از اين رفتار هاست. چرا كه امام ع در دوران حكومت خود، دختران ديگرى به نامهاى ام الحسن، رمله، رقيه، نفيسه، جمانه، ام هانى، امّ كرام، و …( الإرشاد، ج ۱، ص ۳۵۴) از ديگر همسران خود داشته، كه ممكن است يكى از آنان باشد.
[۳۴] تهذيبالأحكام، ج ۱۰، ص ۱۵۱، باب من الزيادات.
[۳۵] بحار الأنوار، ج ۴۷، ص: ۳۵۰.
[۳۶] همان، ج ۴۹، ۲۱۸.
[۳۷] بحار الأنوار، ج ۵۲، ص: ۴۲.
[۳۸] لازم به توضيح است كه روايتى در كتاب تاريخ قم ص ۳۰۶، آمده و مشهور شده است كه: امام عسكرى ع در مورد سيد حسين از نوادگان امام صادق ع كه در ملا عام شراب مى نوشيد به احمد بن اسحاق قمى فرمود: كه او را به هر حال احترام كن! و گرنه گرفتار خواهى شد. اولا سندش ضعيف است زيرا اين منبع به تنهائى قابل اعتماد نيست و مولفش در كتابهاى رجالى متقدم ناشناخته است، و ثانياً محتوايش هم با عقل و منطق سازگار نيست ثالثاً با آيات قرآن در تضاد است. زيرا خداوند ى كه در مورد اشرف مخلوقات، چنان سخت گيرى ميكند كه جمله ى*
لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ* ثمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ
به كار مى برد آيا در مورد فرزندانش مسامحه مى كند؟! رابعاً سيره ى اهل بيت ع اين گونه نبوده و آن بزرگواران در عدالت نمونه ى تاريخ بودند. آيا مى شود نسبت به خطاى فرزندان خود چشم پوشى كرده و اين همه مسامحه نمايند. امّا در مورد ديگران سخت گيرى تمام بكنند. خامساً با روايات بسيارى در حال تعارض است كه تاكيد در مجازات و سخت گيرى و عدم رعايت حرمت مطلق خطاكاران دارد كه به برخى در متن اشاره شده است. اساسا فرهنگ قرآن و اهل بيت ع بر تقوى محورى بنا شده است نه بر فاميل و نسب محورى. از اين جا پاسخ ساير روايات از اين دست نيز معلوم مى شود. البته برخى در توجيه اين روايت گفته اند مقصود امام ع تحريك به توبه ى فرد گنهكار بوده است.
[۳۹] فاطمه الزهراء از ولادت تا شهادت، صفحه ۱۱۷- ۱۱۹.
ثبت دیدگاه