دین اسلام به عنوان آخرین و کاملترین دین الهی، از معجزهای جاودانه به نام قرآن برخوردار است و شيعه و سنی اتفاق نظر دارند که الفاظ و جملات نورانی این کتاب آسمانی، به هيچ وجه قابل تحریف نیست.
لیکن خطری که قرآن کریم و معارف اسلامی را تهدید میکند، تحريف معنوی است. معالاسف در طول تاریخ، تحریفات معنوی فراوانی نسبت به آيات قرآن صورت گرفته است که میتوان به موارد زیر اشارهای گذرا داشت:
۱- استناد خوارج به آیهٔ “ان الحکم الا لله” برای نفی حکومت و سرپیچی از فرمان امیرالمؤمنین علیهالسلام
۲- استناد به آیهٔ “من جاء بالحسنة فله عشر امثالها…” توسط شخصی که اموال مردم را میدزدید و آن را صدقه میداد!
۳- استناد طرفداران اباحیگری به آیهٔ “لا اکراه فی الدین” برای ترويج فرهنگ غربی و تخطئهٔ حکم ارتداد و…
به همین جهت پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمهٔ معصومین علیهمالسلام به شدت با تحریفات معنوی قرآن مبارزه میکردند و میفرمودند: “من فسر القرآن برأیه فلیتبوأ مقعده من النار”.
کسی که قرآن را طبق نظر دلخواه خود تفسیر کند، جایگاهش آتش جهنم است.
از طرف دیگر در شرایط کنونی، با نااميد شدن دشمن در تقابل نظامی، سیاسی، امنیتی و اقتصادی با انقلاب اسلامی، تنها راه جلوگیری از اقتدار روزافزون و پیشرفت حیرتانگیز نظام اسلامی را در سست شدن باورهای مردم نسبت به مبانی نظام و ارزشهای اسلام ناب محمدی(ص) جستجو میکند و چه بهتر که این کار، با ایجاد تحریف در دین، آن هم توسط کسانی که ملبس به لباس دین هستند، انجام شود!
اخیراً هجمهٔ سنگينی که توسط دشمن متوجه مقولهٔ حجاب شده است، ابعاد تازهای پیدا کرده است تا جایی که برخی از روحانیون -در سطوح مختلف- که متأسفانه یا خوشبختانه در نگهداشتن حرمت لباس دین، سابقهٔ درخشانی ندارند و همواره یکی از عوامل بدبینی مردم به روحانیت بودهاند، سردمدار تحریف در مسألهٔ حجاب شدهاند.
گاهی وجوب حجاب یا اهمیت آن را زیر سؤال میبرند و گاهی موضوع حجاب اجباری را مطرح میکنند و مدعی میشوند که مردم را با زور سرنيزه نمیتوان به احکام اسلامی مقيد نمود. و بدتر از همه اینکه الزام قانونی و شرعی به رعایت حجاب را با حرکت ضد اسلامی و ضد انسانی رضاخان در قضیهٔ کشف حجاب مقایسه میکنند!
هرچه بگندد نمکش میزنند
وای به روزی که بگندد نمک!
از عالم دین، حتی انتظار سکوت در برابر بدعتها و انحرافات نمیرود تا چه رسد به اینکه خود بانی و حامی آن شود!
به مغالطهٔ “حجاب اجباری” بارها و بارها پاسخ روشن داده شده است و اینکه یک برخورد نادرست از سوی مجری قانون را بهانهای برای هجمه به اسلام یا قانون نظام قرار دهیم، کاری است بس ناجوانمردانه و فریبکارانه که از دید مردم متدین و بصیر پنهان نخواهد ماند.
اما مسأله این است که به آن عالم دین! که با رسانههای منافقین و رژيم صهيونيستی همنوا شده است، چه باید گفت؟!
قلم شرم میکند که این همنوایی را به رشتهٔ تحریر درآورد.
آنچه امروز در زمینهٔ بیتوجهی به حجاب و سایر ارزشهای اسلامی در بخشی از جامعه مشاهده میکنیم، نتیجهٔ همراهی همین خواص با دولتهایی بوده است که پرچم تساهل و تسامح را بلند کرده بودند و زمینهٔ انحراف جوانان را فراهم ساختند تا بتوانند پايگاه رأیی در جامعه برای خود ایجاد و در مواقع نیاز از آن بهرهبرداری نمایند.
البته تجربهٔ انقلاب اسلامی نشان داده است که این مسیر، پایانی جز آنچه برای امثال بنیصدر و رجوی رقم خورده است، نخواهد داشت.
امروز بر همهٔ دینشناسان متعهد واجب است که در برابر تحریفات عدهای منفعتطلب بايستند تا مصداق این آیهٔ قرآن کریم نباشند که میفرماید: “لولا ینهاهم الربانیون و الاحبار عن قولهم الاثم و اکلهم السحت؛ لبئس ما کانوا یصنعون”
(چرا علمای اهل کتاب، از سخنان گناهآلود و حرامخواری منحرفان نهی نمیکنند؟! حقاً چه زشت است آنچه انجام میدادند!)
۱۴۰۱/۵/۱
سید محسن طاهری
مدرسهٔ علمیهٔ امام صادق علیهالسلام گرگان
ثبت دیدگاه