همه ما در مقابل بيانيه «گام دوم انقلاب» مقام معظم رهبرياداماللهظلهالشريف وظيفهاي داريم و كاري بايد انجام بدهيم. بايد ببينيم چه كاري بايد انجام بدهيم و در بين كارهايي كه ميتوان انجام داد، كدام اهم است كه آن را در اولويت قرار بدهيم و اگر وقت و تواني باقي ماند، براي كارهاي اولويت دوم و سوم اقدام كنيم.
اشاره: طبق روال نشريه پرتو، ذيلا خلاصهاي از يكي ديگر از سخنرانيهاي مرحوم علامه مصباح(ره) تقديم شده است.
همه ما در مقابل بيانيه «گام دوم انقلاب» مقام معظم رهبرياداماللهظلهالشريف وظيفهاي داريم و كاري بايد انجام بدهيم. بايد ببينيم چه كاري بايد انجام بدهيم و در بين كارهايي كه ميتوان انجام داد، كدام اهم است كه آن را در اولويت قرار بدهيم و اگر وقت و تواني باقي ماند، براي كارهاي اولويت دوم و سوم اقدام كنيم.
مقام معظم رهبري در اين بيانيه مطالبي را با تعبيرات مختلفي مورد تأكيد قرار دادند و مشخص كردند كه بايد اين كارها انجام شود. مخاطب برخي از اين مطالب عموم مردم هستند؛ يعني هر كسي در هر جايي بايد در حد توان خودش در جهت تحقق اين امور تلاش كند، به هر اندازه كه ميتواند و موقعيت و امكاناتش ايجاب ميكند. برخي از اين مطالب متوجه مسؤولان رسمي است و بايد دولت، قوه مقننه و قوه قضائيه بيشتر به آنها توجه كنند و اجراي آنها را به عهده بگيرند؛ دستكم مخاطب اوليه آنها مسؤولان هستند.
روحانيت؛ مخاطب اصلي بند لزوم اهتمام به مسأله معنويت و اخلاق
پرسشي كه در اينجا مطرح ميشود اين است كه آيا در بين اين فرمايشات، مطلبي وجود دارد كه مخاطب اول آن ما(روحانيت) باشيم؟ ما به عنوان شهروند همه مخاطب اين بيانيه هستيم و نسبت به آن وظيفه داريم، حال اندكي بيشتر كار كنيم يا كمتر، بهتر انجام بدهيم يا بدتر، بالاخره فرقي در مخاطب بودن نداريم. اما به نظر ميرسد كه مخاطب اصلي دو بند از اين فرمايشات بيشتر ما هستيم؛ يعني نكتههايي كه در اين دو بند روي آن تكيه شده است، اصالتا كار ماست و كار عطار، بقال، كشاورز، كارگر، مدير كارخانه و حتي مدير يك اداره نيست؛ البته آنها نيز ميتوانند از كار ما نتيجه بگيرند، اما كار اصلي آن را ما بايد انجام بدهيم. اگر اين تصور درست باشد، خوب است كه ما بار ديگر اين بيانيه را از اين ديدگاه مطالعه كنيم و ببينيم كه آيا در اوامري كه صريحا يا ضمنا صادر شده است، چيزي هست كه مخاطب اصلياش ما باشيم؟
يكي از بندهايي كه به نظر ميرسد به ما مربوط ميشود، مسأله اهتمام به معنويت و اخلاق است. مخاطب اصلي اين بند كيست؟ آيا ايشان از رئيسجمهور يا نمايندگان مجلس ميخواهند كه براي تقويت معنويت اقدام كنند؟! آيا اين خواسته را از جامعه كشاورزان و كارگران دارند؟! در بين انواع گروهها و صنفهايي كه در جامعه ما زندگي ميكنند، ترويج معنويت و اخلاق وظيفه كدام صنف است؟ من غير از روحانيت هيچ مخاطب ديگري براي اين وظيفه سراغ ندارم. ماييم كه بايد حقيقت معنويت و اخلاق را بشناسيم؛ البته از ديدگاه اسلام؛ وگرنه اين مسايل مفهومهاي عامتري نيز دارد، حتي بعضي از دولتهاي سابق «معنويت» را به جاي «جمهوري اسلامي» به كار ميبردند و جزو ارزشهايي بود كه مطرح ميكردند. براي مثال ميگفتند: براي معنويت انقلاب شده است، اما آن را به معنايي كه مشترك بين بتپرست، مسلمان، يهودي، و مسيحي و لامذهب است، به كار ميبردند. برخي درباره «اخلاق» نيز همين نظر را دارند و ميگويند: اخلاق ربطي به دين ندارند، اخلاق اين است كه انسان با مردم خوش اخلاق و خوشرو باشد، و اين ربطي به دين و خداپرستي ندارد!
روشن است كه مخاطب اصلي اين بخش از بيانيه روحانيت هستند. از ديگران چنين توقعي نيست كه خودشان براي احياي ارزشها و اخلاق اسلامي پيشقدم شوند. اين ما هستيم كه بايد بگوييم اصلا معنويت چيست، اخلاق چيست، چه جايگاهي در اسلام و انقلاب دارد، چه نقشي در پيشبرد اهداف انقلاب و چه نقشي در تحقق اهداف خلقت دارد؟ اگر ما اين كار را انجام ندهيم، چه كسي بايد انجام دهد؟ بالاخره دستكم يكي از مصاديق يقيني مخاطبان اين بخش، ما هستيم.
ترويج معنويت و اخلاق اسلامي؛ وظيفه اصلي روحانيت
اگر كمي اين مسأله را تجزيه و تحليل كنيم، به اين نتيجه ميرسيم كه اين بخش از بيانيه بيانگر يكي از وظايف اصلي روحانيت است. البته ما به عنوان شهروند ايراني انقلابي مخاطب همه بيانيه هستيم، اما بخشهاي ديگر به صورت مستقيم به روحانيت به عنوان يك صنف مربوط نيست. يكي از سؤالاتي كه بايد از خود بپرسيم اين مطلب است كه ما به عنوان يك روحاني، مخاطب خاص كدام بخش از بيانيه هستيم؛ به عبارت ديگر بايد ببينيم آيا در اين بيانيه مسائلي مطرح شده است كه مخاطب اول آن، روحانيت باشد و بيش از سايرين موظف به انجام كار در آن زمينه باشد يا خير؟ البته قبل از اينكه ايشان بفرمايند نيز اين وظيفه براي ما ثابت بود. اگر ايشان هم نميفرمودند، ما بايد اين كار را وظيفه خودمان ميدانستيم و براي آن تلاش ميكرديم، اما فرمايش ايشان باعث شد كه توجه و آگاهي بيشتري به اين مسؤوليت پيدا كنيم.
كاستيها و كمبودهاي ترويج اخلاق و معنويت
اكنون اين سؤال مطرح ميشود كه براي ترويج اخلاق و معنويت چه كاري بايد انجام دهيم؟ آيا راه آن اين است كه در كوچه و خيابان بگرديم و به مردم بگوييم اخلاقتان را خوب كنيد و طالب معنويت باشيد؟! آيا كافي است كه روي منبر مسائل اخلاقي را بيان كنيم؟! طبيعتا كافي نيست؛ بلكه بايد همه جوانب اخلاق و معنويت تبيين شده و راهكار ترويج آنها در جامعه مورد بررسي و اجرا قرار گيرد. اين يك وظيفه متعين براي ماست و ما بايد مسؤوليت همه جوانب دستگاه اخلاقي جامعه را بپذيريم. وظيفه اصلي ماست كه ديگران را براي معنويت و اخلاق تربيت كنيم، ارزشها را احيا كنيم، روح معنويت را در جامعه بدميم، كاري كنيم كه انسانهاي انقلابي كساني باشند كه معنويت و اخلاق در آنها تجسم پيدا ميكند. ما بايد اينها را بسازيم، اما خود ما چه كارهايم و چه بهرهاي از اين داريم كه ميخواهيم به ديگران بدهيم؟
اگر بخواهيم ببينيم وظيفهمان نسبت به اين مسأله چيست و به آن عمل كنيم، بايد از كجا شروع كنيم؟ لابد بايد بگوييم يك بار ديگر مثلا كتاب «معراج السعاده» را چاپ كنند؛ اين ميشود ترويج معنويت و اخلاق! در همين پنجاه سال اخير در بالاترين و مهمترين دانشگاههاي دنيا چقدر كتاب درباره اخلاق نوشته شده است؛ كتابهاي مبنايي فلسفه اخلاق، اينكه اصلا اخلاق يعنيچه، خوب و بد از كجا پيدا ميشود، چند بخش است و چه طور بايد كسب كرد. اگر فردا ما را احضار كردند و گفتند: شما براي ترويج اخلاق در جامعه چه كرديد، چه پاسخي داريم كه بدهيم؟
ثبت دیدگاه