حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

سه شنبه, ۴ دی , ۱۴۰۳ 23 جماد ثاني 1446 Tuesday, 24 December , 2024 ساعت ×
روش های تبلیغی کفار و منافقین در قرآن
26 نوامبر 2022 - 8:42
شناسه : 4744
بازدید 312
24

در دوره پیامبر (ص) معاندان با اتخاذ شیوه های مختلف تبلیغی در صدد ضربه زدن به پیکره اسلام و شخص پیامبر بودند.اما خداوند از طریق وحی راهکارهای مقابله با این شیوه های تبلیغی را به پیامبر الهام میفرمود. شناسایی این روش ها و نحوه مقابله با آنها دارای اهمیت بسزایی دارد، چرا که خنثی سازی […]

ارسال توسط : نویسنده : صیادی، سمیه؛ محسنی، طاهره منبع : دوفصلنامه تفسیر پژوهی، بهار و تابستان 1399 - شماره 13
پ
پ

در دوره پیامبر (ص) معاندان با اتخاذ شیوه های مختلف تبلیغی در صدد ضربه زدن به پیکره اسلام و شخص پیامبر بودند.اما خداوند از طریق وحی راهکارهای مقابله با این شیوه های تبلیغی را به پیامبر الهام میفرمود. شناسایی این روش ها و نحوه مقابله با آنها دارای اهمیت بسزایی دارد، چرا که خنثی سازی توطئه دشمنان و معاندان عصر حاضر و غلبه بر ترفندهای تبلیغی آنان امری ضروری است. در این پژوهش ابتدا شیوه های تبلیغی معاندان مطرح شده و برای هر روش، حداقل یک راه مقابله با آن نیز از قرآن استخراج گردیده است. به طور کلی، معاندین از روش ترور شخصیتی، ایجاد جنگ روانی، سازشکاری، تهدید، القای یاس، استهزا، تفرقه افکنی و القای ترس استفاده میکردند که قرآن در مقابل هریک راه کارهایی را نیز ارائه کرده است و با توجه به شأن نزول آیات و تفاسیر به صورت مطالعه ی درون متنی قرآن، با روش تحلیلی مورد بررسی قرارگرفته است.

مقدمه

تبلیغ ابزاری برای رسیدن به اهداف و عقیده ای خاص است که مورد استفاده ی افراد حق گرا و حق ستیز قرار می گیرد. تبلیغ نه تنها در صدر اسلام بلکه در جامعه ی کنونی نیز در سطح جهانی مهمترین کاربرد را در تسخیر اذهان عمومی دارد. آشنایی با روش های تبلیغی معاندان ضروری است؛ زیرا دانستن آنها ما را به واکنش مناسب رهنمون می سازد. هرگاه این روش ها از دل قرآن استخراج شود، مطمئن ترین راه مناسب برای دفاع از اعتقادات و جلوگیری از هجمه و اغفال افکار عامه مسلمانان است. جالب توجه است که روش های آنان همواره در طول تاریخ تکراری و مشابه یکدیگر است. آگاه بودن از این شیوه ها بر هر مسلمانی واجب است تا ناخودآگاه در دام این صیادان نیافتند. بررسی و مطالعه درباره مسائل اجتماعی اسلام، از جمله تبلیغ معاندان میتواند در تحلیل حرکت های اجتماعی و سیاسی عصر ما و درک درست از جریان تبلیغی دشمنان، ما را در مسیر شناسایی منافقین و تبیین استراتژی صحیح و تاکتیک های مؤثر در برخورد با آنان در عصر حاضر یاری نماید. پژوهش حاضر با هدف شناخت دقیق رفتار معاندان در عصر نبوی به منظور بررسی سیر عملکرد تبلیغی آن ها در آن دوران نگارش یافته است. جستاری در پیشینه تحقیق بیانگر آن است که پژوهشی با این عنوان تا کنون صورت نگرفته است، اما مسأله شیوه رفتاری تبلیغاتی پیامبر و اهل بیت، در مقالات انجام گرفته است. در این مقاله نیز سعی شده است به صورت خاص تمام روش هایی که کفار و منافقین از آن استفاده کرده و مهم تر از آن راه مقابله و راهکار آنها در قرآن به صورت مجزا مورد بررسی قرار گیرد. این تحقیق به صورت کتابخانه ای و با روش تحلیلی و توصیفی انجام شده است.

١- چهارچوب نظری

کفار و منافقین از خطرناکترین دشمنان دین اسلام و پیامبر بودند. منافقین ضمن پنهان داشتن کفر و تظاهر به اسلام، با تولید بدعت های مختلف و تبلیغ و ترویج آن بین مسلمانان، موجب تردید در دین و سستی ایمان مسلمانان میشدند و با این کار میخواستند تا انهدام دین پیش بروند. ولی خداوند، خود محافظ و نگهبان دین و قرآن و پیامبر خود بود و این موضوع را به کرات در آیات مختلف بیان فرموده است. شیوه های تبلیغی آن ها بر اساس آیات قرآن به شرح ذیل است:

١-١- ترور شخصیتی

ترور شخصیت از لحاظ فنون اطلاعاتی شیوه ای از عملیات روانی است که جایگزین ترور فیزیکی شده است. هدف اساسی در ترور شخصیت، تسخیر افکار عمومی و تغییر نگرش و رفتار مخاطبان است. در زمان هایی که نتوان فردی را ترور فیزیکی کرد و یا نباید افراد مورد ترور فیزیکی قرار گیرند، دشمن و یا منافقان نفوذی سعی میکنند از طریق عوامل تبلیغاتی جنگ روانی آنان را ترور شخصیت نمایند.

توطئه ترور شخصیت اجتماعی پیامبر و خانواده ی آن حضرت از اموری بود که قلب حضرت را به شدت مکدر ساخت. منافقین از طریق انتشار داستان افک سعی در ترور شخصیتی همسر پیامبر(ص) داشتند. غالب سیره نویسان ماجرای افک را مربوط به عایشه دانسته اند که گزارشگر این واقعه نیز خود عایشه است، اما گزارش دیگری هم وجود دارد که ماجرای افک را مربوط به همسر دیگر پیامبر(ص) یعنی ماریه قبطیه دانسته است. به هر حال چه ماجرا مربوط به عایشه باشد و یا اینکه مربوط به ماریه قبطیه باشد آنچه در این میان قطعی است، تهمتی است که از جانب عده ای از منافقان به یکی از همسران پیامبر(ص) زده شده و قلب مقدس آن حضرت را جریحه دار نموده است که سرانجام با نزول وحی دامن همسر رسول گرامی اسلام از تهمت منافقین پاک گردیده است. (نور/١١)

و از آیات بر میآید که به بعضی از خانواده رسول خدا نسبت فحشاء دادند و نسبت دهندگان چند نفر بوده و داستان را در میان مردم منتشر کرده و دست به دست گردانده اند، و نیز به دست میآید که بعضی از منافقین یا بیماردلان در اشاعه این داستان کمک کرده اند، چون به طور کلی اشاعه فحشاء در میان مؤمنین را دوست میداشتند، و لذا خدا این آیات را نازل کرده، و از پیامبر(ص) دفاع کرد. (طباطبایی، ١٤١٧: ١٩، ١٢٨)

همچنین منافقین معاند برای حرمت شکنی ایشان و ضربه زدن به قداست آن بزرگوار، بدون اجازه وارد خانه اش میشدند و در خانه اش مینشستند و با هیاهو او را فرا میخواندند. (نور/٦٣)

١-١-١- همدلی و توجه به عقوبت کار، راه مقابله با ترور شخصیتی

یکی از راهکارهای مقابله با ترور شخصیتی در قرآن پرداختن به جنبه گناه بودن این موضوع و عقوبتی است که در پی خواهد داشت.

خداوند میفرماید: «وَ اَلَّذِینَ یُؤْذُونَ اَلْمُؤْمِنِینَ وَ اَلْمُؤْمِنٰاتِ بِغَیْرِ مَا اِكْتَسَبُوا فَقَدِ اِحْتَمَلُوا بُهْتٰاناً وَ إِثْماً مُبِیناً»؛ و کسانی که مردان و زنان مؤمن را [با متهم کردن] به اعمالی که انجام نداده اند، می آزارند، بی تردید بهتان و گناه بزرگی بر عهده گرفته اند.(احزاب / ٥٨)

ظاهر آیه در رابطه با تهمت زدن و افتراءبستن است؛ یعنی کاری را که نکرده اند به آنها نسبت بدهند و آزارشان دهند و آبرویشان را خدشه دار نمایند. این کار بهتان و گناهی آشکار است. گناه آشکاربودن به علّت روشن بودن آن از نظر عقل و تفکر آدمی است که هر انسان آن را گناه میداند، بهتان دروغی است که شخص را مبهوت میکند. (قرشی بنابی، ٨، ١٣٧٧: ٣٩٢)

در مورد ماجرای افک منافقین کار را به جایی کشاندند که قرآن به پاکدامنی آن بانو گواهی داد. (نور /١١) در این آیه خداوند متعال پرده از روی نیات پلید جمعی از دشمنان شکست خورده و منافقان برداشت، و آن ها را رسوا ساخت، و چه خوب است که محک تجربه به میان آید تا آنان که غش دارند سیه رو شوند، و چه بسا اگر این حادثه نبود و آنها هم چنان ناشناخته میماندند در آینده ضربه سخت تر و خطرناکتری میزدند. (مکارم شیرازی، ١٤، ١٣٨٤: ٣٩٥)

از قرائنی که در خود آیات وجود دارد نیز به دست میآید که سرنخ این تهمت در دست منافقان بوده است و روش تبلیغی علیه شخصیت پیامبر بزرگوار بوده است. (یعقوبی، ۱۳۶۲: ۴۱۳)

توطئه گران ارتباط بسیار نزدیکی با هم داشته اند و یک چنین گروهی در میان مسلمانان جز منافقان گروه دیگری نبود به خاطر مخالفتی که از ورود او به مدینه انجام گرفته بود و او در دروازه مدینه متوقف بود که ورود همسر پیامبر( ص) را با شتر صفوان مشاهده میکند و چون زمینه برای تهمت زدن آماده بود فوراً دست به تهمت زده و میگوید که به خدا سوگند هیچ کدام از گناه نجات نیافته است. (سبحانی، ١٣٨٣: ٩٦-٩٧)

بهترین شیوه برای مقابله با شیوه تبلیغی کفار که به وسیله ترور شخصیتی پیامبر (ص) و نزدیکان آن حضرت صورت میگرفت، همدلی و وحدت است.

وحدت عامل مهمّ حرکت بخش برای انقلاب ها بوده، یکی از این انقلاب ها که در تاریخ بشریت رخ داده، انقلابی بود که با ظهور اسلام و سرنگون شدن جاهلیت صورت گرفت. این وحدت مسلمانان، توان آنان را در برابر دشمنان، صدها برابر کرد و موجب سربلندی و عزّت و اقتدار بی نظیر آنان شد.

قرآن کریم، گروه گرایی و پراکندگی را از برنامه های تبلیغی مشرکان دانسته، و مسلمانان را به شدّت از آن نهی کرده و به انسجام تحت پوشش توحید دعوت فرموده و با صراحت می فرماید: «وَ لاٰ تَكُونُوا مِنَ اَلْمُشْرِكِینَ ﴿﴾ مِنَ اَلَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ وَ كٰانُوا شِیَعاً»؛ (روم / ٣١ و ٣٢) و از مشرکان نباشید. مشرکانی که دینشان را بخش بخش کردند و [سرانجام] گروه گروه شدند.

بنابراین عوامل و زمینه های فراوانی برای تفرقه و تشّتت وجود دارد که به وسیله تبلیغ بین مسلمانان انتشار مییافت که مطالعه تاریخ اسلام نیز به روشنی بر این مدعا گواهی می دهد، که در این رهگذر قرآن کریم به شدت با آنها مقابله نموده است.

١-٢- ایجاد جنگ روانی

مهم ترین عامل در ایجاد جنگ روانی، شایعه سازی و شایعه پراکنی می باشد که همواره مورد توجه منافقان بوده است. سطحی نگری و زودباوری عوام در انتشار سریع شایعات نقش بسیار مهمی دارد. عموم مردم خیلی زود آنچه را که می شنوند، باور و بدون بررسی به دیگران انتقال می دهند. دشمنان از این نقطه ضعف استفاده کرده و با شایعه سازی، سعی در تغییر افکار جامعه و بدبین نمودن آنها نموده و گاهی چنان در این امر موفق می شوند که مسائل روشن را نیز با شایعه پراکنی بر مردم مشتبه می نمایند. معمولاً شایعه را دشمن سفارش و منافقین تولید میکنند و افراد ساده لوح آن را می پذیرند. (عبداللهی عابد و وجدی، ١٣٩٤: ١١٧)

تبلیغات رنگارنگ منافقان، درباره کلیدیترین کارهای جامعه اسلامی نظیر انفاق و تقویت بنیه مالی نظام، حضور در صحنه های مختلف پیروی از رهبری و… موجب میشود تا اعتقاد و اعتماد مردم کمرنگ شده و قدم به قدم آنها را از صف فشرده مسلمانان جدا کنند. پخش شایعات دروغین، ترساندن مردم از نتیجه کارها و… از این جمله است. اینها از افرادی هستند که کفرشان را در دلشان نهان کرده و ایمان را آشکار میکنند و آنچه را در زبان جاری میکنند در دل به آن اعتقاد ندارند.

بعد از پیروزی مسلمانان در جنگ بدر، پیامبر(ص) «عبدالله بن رواحه» و «زید بن حارثه» (فرزند خوانده رسول خدا) را همراه با شتر خود به مدینه فرستاد تا خبر پیروزی اسلام بر مشرکان و کفار را برسانند. انتشار خبر پیروزی، منافقان را سخت لرزاند ولی دست از شیطنت های خود برنداشتند و به یکی از یاران رسول الله (ابولبابه) گفتند: جریان به گونه دیگری است، مسلمانان شکست خورده اند و محمد کشته شده است و نشانه آن شتر اوست که «زید» به آن سوار شده و از ترس نمیداند چه میگوید. «اسامه بن زید میگوید: وقتی از گفت وگوی آن منافق با «ابولبابه» آگاه شدم، خود را به پدر رساندم و پرسیدم: آیا جریان همانطور است که شما میگویید؟ پدرم گفت: به خدا سوگند آری، در این موقع من با روحیه ای قوی جلوی آن منافق را گرفتم و گفتم چرا بر ضد اسلام شایعه سازی می کنی؟ به زودی تو را معرفی میکنم تا به کیفر عمل خود برسی، منافق در حالی که در وحشت فرو رفته بود گفت: آن چه را گفتم، من هم از کسی شنیده ام. (جعفریان، ١٣٦٦: ٤٨٩)

خداوند از زبان منافقین میفرماید: «وَ إِذْ یَقُولُ اَلْمُنٰافِقُونَ وَ اَلَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ مٰا وَعَدَنَا اَللّٰهُ وَ رَسُولُهُ إِلاّٰ غُرُوراً»؛ (احزاب / ١٢) و آن گاه که منافقان و آنان که در دل هایشان بیماری [ضعف ایمان] بود، میگفتند: خدا و پیامبرش جز به فریب ما را وعده [پیروزی] نداده اند.

بنابراین، تعبیر قرآنی «فی قلوبهم مرض» در همه جا بیانگر منافقان اصطلاحی و مرتبه ای از مراتب نفاق نیست، بلکه اصل «بیمار دلی» در همه این مراتب، کم یا زیاد، وجود دارد و باعث انحراف از خط مستقیم فطرت میگردد. علامه طباطبایی ذیل آیه ١٢ سوره احزاب که واژه «المنافقون» و تعبیر «و الذین فی قلوبهم مرض» کنار هم ذکر شده اند،

میگوید: چنین کسانی که به بیماردلی وصف شده اند منافقان نیستند. (طباطبایی، همان: ٣٣٧) بلکه در عرف قرآن، سست باورانیاند که به سوی هر صدایی متمایل میشوند و با هر نسیمی می جنبند. (همان)

١-٢-١- راه مقابله قرآن با ایجاد جنگ روانی

واکنش قرآن به پدیده شایعه پراکنی و توطئه حاوی درس ها و نکته های پندآموزی است که باید در همه دوران ها مورد توجه مؤمنان قرار گیرد که البته فرونشاندن جو التهاب و متوجه ساختن مسئولیت گناه به تهمت زنندگان و مبارزه با توطئه گران میباشد که به طور مجزا مورد بررسی قرار میگیرد.

١-٢-١-١- فرونشاندن جو التهابات

خداوند در اولین گام تلاش میکند جو التهاب و اضطراب را فرو نشاند، از این رو میفرماید: «لاٰ تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَكُمْ بَلْ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ»؛ ( نور/١١) گمان نکنید این ماجرا برای شما شر بود بلکه برای شما خیر بود.

علامه طباطبایی می گوید: «یکی از سعادت های جامعه صالح آن است که اهل ضلالت و فساد در آن جامعه شناخته شوند، تا جامعه نسبت به وضع آنها بصیرت پیدا کند و برای اصلاح این اعضای فاسد دست به اقدام زند. مخصوصاً جامعه دینی که سروکارش با وحی آسمانی است و در هر پیشامدی وحی بر آنان نازل میشود و آنان را موعظه و پند می دهد که چگونه از این پیشامد استفاده کنند و دیگر نسبت به امور خود سهل انگاری و غفلت روا ندارند بلکه در امر دین خود و در هر امر مهم دیگر زندگی شان احتیاط کنند» (طباطبایی، ۱۴۱۷: ۴۶۶)

١-٢-١-٢- متوجه نمودن مسئولیت گناه به تهمت زنندگان

دومین اقدام قرآن آن است که مسئولیت گناه را متوجه تهمت زنندگان و توطئه کنندگان میکند و از مجازات آنان سخن می گوید؛ به عنوان مثال، در ماجرای افک گرچه خداوند در ابتدا این ماجرا را به نفع و خیر جامعه می شمارد، اما این بدان معنا نیست که توطئه کنندگان از مسئولیت مبرا باشند از این رو می فرماید: «لِكُلِّ اِمْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اِكْتَسَبَ مِنَ اَلْإِثْمِ»؛ (نور/ ١١) اینهایی که دست به چنین گناهی زدند، هر کدام سهم خود را از مسئولیت مجازات خواهند داشت. آن گاه مسئولیت بزرگتر را متوجه سردمداران این ماجرا میکند و می فرماید:

«وَ اَلَّذِی تَوَلّٰى كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذٰابٌ عَظِیمٌ»؛ کسی که بخش عظیم این گناه را از آنها بر عهده داشته، عذاب عظیم و دردناکی خواهد داشت. در حقیقت این جمله بیان میکند کسی که بیش از همه در ماجرای افک دخالت داشته و نخستین شعله های آتش افک را برافروخته و رهبر این گروه محسوب می شود، به تناسب مجازات بزرگتری نیز خواهد داشت.

درس دیگری که این ماجرا به مسلمانان آموخت این بود که به ظاهر حوادث تنها ننگرند، چه بسا حوادث ناراحت کننده و بد ظاهری که «خیر کثیر» در آن نهفته است. (مکارم شیرازی، ١٣٨٤: ٣٩٥/١٤)

١-٢-١-٣- مبارزه با توطئه گران

سومین اقدام قرآن در امر مقابله با توطئه شایعه سازی، مبارزه با توطئه گران میباشد. به عنوان نمونه در مقابله قرآن با توطئه افک، سرزنش مومنان است که در این حادثه فریب خوردند و تحت تاثیر واقع شدند. قرآن می فرماید: «لَوْ لاٰ إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ اَلْمُؤْمِنُونَ وَ اَلْمُؤْمِنٰاتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَیْراً وَ قٰالُوا هٰذٰا إِفْكٌ مُبِینٌ»؛ چرا هنگامی که آن [تهمت بزرگ] را شنیدید، مردان و زنان مؤمن نسبت به خودشان گمان نیک نبردند، و نگفتند: این تهمتی آشکار [از سوی منافقان] است؟ (نور/ ١٢)

بدین ترتیب به مقابله قرآن با شایعه سازی در سه حرکت و اقدام اشاره شده است: فرونشاندن جو التهاب و اضطراب ؛ متوجه کردن گناه به توطئه کنندگان؛ سپس هوشیاری مؤمنان که باید در تمام شایعه سازیها مد نظر قرار گیرد.

١-٣- سازش

از دیگر کارهایی که منافقان برای تبلیغ بر ضد دین اسلام و شخص پیامبر(ص) به کار می بردند سازش با کفار بود تا از راه ممکن به اهداف شوم خود برسند. بدین صورت که، نامه نگاری کفار قریش با منافقان پیش از جنگ بدر، نشان دهنده ارتباط قدیمی این جریان با مشرکان قریش است، در این نامه که از طرف مشرکین قریش به عبدالله بن ابی و دیگر منافقین مدینه از دو قبیله اوس و خزرج نوشته شده، از آنان درخواست شده است که با پیامبر(ص) و دیگر مسلمانان را بکشند و یا از شهرشان بیرون نمایند. (حمیدالله، ١٣٧٤: ١١٤)

منافقان مدینه برای پیشبرد کار خود با یهودیان از سویی و با سران قریش از سوی دیگر سر و سرّی داشتند و طرح سازش با آنها داشتند. این مثلث، مسئول بسیاری از گرفتاریهای سیاسی و نظامی مسلمانان بود. پس از پیروزی مسلمانان در بدر که از نظر منافقان و یهودیان بسیار غیرمترقبه بود، پیوند و سازش این دو گروه با یکدیگر استوارتر شد؛ و با راس سوم مثلث هم ارتباط پنهان و آشکار خود را تقویت کردند. (مهدوی دامغانی، ١٣٨٨: ١٤٣)

نمونه دیگر از برقراری ارتباط و سازش منافقین با یهود، هم پیمانی منافقان با یهودیان بنی نضیر بود که در جریان غزوه بنی نضیر از آن پرده برداشته شد. (یوسفی غروی، ٣، ۱۳۸۲: ۱۴۸)

از آنچه بیان شد میتوان به این نتیجه رسید که کفار و منافقین برای نابودی دین اسلام و ضربه زدن به پیامبر اسلام در تمام صحنه ها با هم ارتباط داشتند و در خفا با هم طرح سازش ریخته بودند تا به اهداف شوم خود برسند.

١-٣-١- بصیرت و روشنگری راه مقابله قرآن با سازشکاری

از راهکارهای قرآن برای مقابله با ترفند سازش منافقین و کفار ایجاد بصیرت و روشنگری در میان مسلمانان است. در دعوت هیچ پیامبر الهی، از جهل و غفلت و عوام فریبی اثری نیست و هر چه هست بر پایه آگاهی و بصیرت باطنی بنا شده است. اگر زرمداران و زورمندان عالم برای باقی ماندن بیشتر بر مسند دنیوی به جهل و غفلت و فریب مردم تکیه میکنند، در مرام انبیا، بالعکس، جز آگاهی و علم و بصیرت مطلوب نمیباشد و گرایشی که مستند به شناخت و معرفت دل نباشد، پوچ و متزلزل شمرده میشود. تاریخ اسلام مملو از رشادت ها و جان نثاریهای کسانی است که آگاهانه اسلام را پذیرفته و در راه آن تن به خطر داده اند و تا سر حد جان بر آن پای فشرده اند.

داشتن بصیرت در مقابل تبلیغ های دشمنان امری الزامی و واجب است. در حالی که دشمنان انبیاء به سبب نداشتن پشتوانه استدلالی استوار، در هنگام مواجهه با داعی حق، بر ضدحق و حقیقت و مجادله متوسل میشوند، پیامبران و صاحبان دعوت های الهی با ضمیری مطمئن بر جای خویش استوارند و مخاطبان را به تفکر و بررسی بیطرفانه و علمی موضوع فرا میخوانند؛ نمونه این نوع برخورد را در آیات تحدی قرآن شاهدیم که طبعاً از زبان پیامبر به مخالفان ابلاغ شده است: «وَ إِنْ كُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمّٰا نَزَّلْنٰا عَلىٰ عَبْدِنٰا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ»؛ (بقره / ٢٣) و اگر در آنچه بر بنده خود نازل کرده ایم شک دارید، پس – اگر راست میگویید – سوره ای مانند آن بیاورید.

قرآن در آیات مختلف به سازش کفار و منافقین با دشمنان اسلام اشاره دارد و بدین وسیله به پیامبر اسلام هشدار میدهد تا بتواند در مقابل این توطئه ها بایستد و به قدرت خداوند هدف خود را به خوبی انجام دهد.

١-٤- تهدید

تهدید پیامبر یا پیروان آن حضرت نیز روش دیگر کافران بود تا بر ضد دین اسلام تبلیغ کنند، تا بدین گونه جلوی نشر آیین اسلام را بگیرند و اگر باز هم موفق نمی شدند، آن گاه با عملیکردن تهدیدهای خود، دست به جنگ با پیامبر(ص) می زدند. تاریخ صدر اسلام نمونه های فراوانی از این شیؤە کفّار را ثبت کرده است.

١-٤-١- تهدید جانی

از عملکردهای بسیار خطرناک جریان نفاق در عصر رسالت، توطئه و تهدید جانی رسول گرامی اسلام بود؛ منافقان که از هیچ فرصتی برای ضربه زدن به اسلام فروگذار نمیکردند، در یک اقدام بسیار خطرناک، تصمیم به ترور پیامبر(ص) گرفتند. (نوری، ١٣٨٥: ١٠) خداوند در آیه ای از قرآن این مساله را چنین بیان میکند: «وَ إِذْ یَمْكُرُ بِكَ اَلَّذِینَ كَفَرُوا لِیُثْبِتُوكَ أَوْ یَقْتُلُوكَ أَوْ یُخْرِجُوكَ وَ یَمْكُرُونَ وَ یَمْكُرُ اَللّٰهُ وَ اَللّٰهُ خَیْرُ اَلْمٰاكِرِینَ ؛ و [یاد کن] هنگامی را که کفرپیشگان درباره تو نیرنگ میزدند تا تو را به زندان دراندازند، یا به قتل برسانند یا [از وطن] بیرونت کنند، و [در آینده هم، همواره بر ضد تو] نیرنگ میزنند و خدا هم جزای نیرنگشان را میدهد و خدا بهترین جزا دهنده نیرنگ زنندگان است. (انفال /٣٠)

١-٤-٢- تهدید اقتصادی

شرایط بسیار سخت اقتصادی آغازین سال های اقامت پیامبر اکرم (ص) در مدینه، که گاهی موجب میشد مسلمانان تا چندروز به قوتی لایموت اکتفا کنند، و حتی در پنجمین سال هجرت، و در جریان غزوه احزاب پیامبر و اصحاب گرسنگیهای چندروزه، را تحمل میکردند، (ابن هشام، ١٤٢٠: ٣، ٢٢٨-٢٢٩) زمینه فتنه انگیزیهای اقتصادی منافقان و تبلیغ بر ضد دین را فراهم میکرد. یکی از ترفندهای آنان این بود که نه تنها خود و همفکرانشان زکات و صدقه ندهند، بلکه یاران و اطرافیان رسول خدا را هم از انجام این تکلیف باز دارند، شرایط اجتماعی مدینه تغییرات جمعیتی که به واسطه هجرت مهاجران به مدینه پیش آمده بود هم به این موضوع کمک میکرد.

از جمله روش های تخریب ارتقای روحیه مشارکت جمعی در مسائل اقتصادی این بود که مومنان و مسلمانانی را که با وجود محدودیت امکانات، ایثار کرده و صدقه میدادند، به مسخره میگرفتند، (همان، ١٩٦) گاهی هم آنان را متهم به خودنمایی میکردند: «اَلَّذِینَ یَلْمِزُونَ اَلْمُطَّوِّعِینَ مِنَ اَلْمُؤْمِنِینَ فِی اَلصَّدَقٰاتِ وَ اَلَّذِینَ لاٰ یَجِدُونَ إِلاّٰ جُهْدَهُمْ فَیَسْخَرُونَ مِنْهُمْ سَخِرَ اَللّٰهُ مِنْهُمْ وَ لَهُمْ عَذٰابٌ أَلِیمٌ»؛ آنان که در رابطه با صدقات از مؤمنانی که [افزون بر صدقه واجبشان از روی رضا ورغبت] صدقه [مستحبی] میپردازند، عیب جویی میکنند، و کسانی را که جز به اندازه قدرتشان [ثروت و مالی] نمییابند [تا صدقه دهند] مسخره میکنند؛ خدا هم کیفر مسخره آنان را خواهد داد و برای آنان عذابی دردناک خواهد بود. (توبه / ٧٩)

به نظر برخی از مفسران در این آیه خداوند آنها را مسخره کرده و ایشان را عذاب دردناک خواهد داد. (فخررازی، ١٤٢٠: ١٨، ١٤٥) بعضی از منافقان هم با مقایسه زکات با جزیه از پرداخت آن سرباز میزدند. (طبرسی، ١٣٧٢: ١٢، ٥٢)

خدا درباره دیگر اهداف محاصره ها و تحریم های اقتصادی دشمنان علیه امت و دولت اسلام به این نکته توجه می دهد که یکی از اهداف دشمنان، از محاصره و تحریم اقتصادی، پراکنده ساختن امت از پیرامون نظام ولایی و رهبری و تضعیف نظام اسلامی است. از همین رو دشمنان اسلام با تحریم اقتصادی بر آن هستند تا مردم و امت تحت فشار اقتصادی قرار گیرند و از نظام سیاسی اسلام ببرند.

اصولاً از نظر قرآن، اقتصاد مایه قوام جتماع است؛ از این رو، هرگونه تهدید نسبت به اقتصاد به ویژه امنیت غذایی و آسایشی مردم به معنای فروپاشی نظام اجتماعی است. به طور طبیعی کسی که اقتصاد جامعه ای را با تحریم و محاصره اقتصادی هدف حملات بی امان خویش قرار داده است، نابودی ملت و مردمی را می خواهد؛ زیرا با نابودی اقتصاد نه ملتی می ماند و نه نظام سیاسی. بر همین اساس تحریم های اقتصادی مردم و نظام اجتماعی آنان را به عنوان یک ملت و امت هدف قرار می دهد. منافقان به عنوان دشمنان داخلی با توجه به این جایگاه اقتصاد، در تحریم امت بر آن هستند تا نظام سیاسی ولایی را نابود سازند و اهداف کفر آمیز خویش را تحقق بخشند.

١-٤-٢-١- قناعت و پرداخت زکات راه مقابله قرآن با تهدیدات اقتصادی

پیامبر اکرم (ص) هم برای خنثیکردن ترفندهای اقتصادی منافقان تدابیر دقیقی را اندیشید،که اهم آن ارتقا روحیه مشارکت جمعی، تقویت مبانی اعتقادی جامعه و برشمردن نتایج ملموس دنیوی و اخروی زکات و صدقات میباشد. (مهدوی دامغانی، ١٣٨٨: ١٤٣) و تاکید بسیار قرآن بر زکات و صدقه و… و اهمیت و پیامد انجام آن و همچنین ترفندهای پیامبر(ص) باعث شد بسیاری از نقشه ها و برنامه ای منافقین در این زمینه خنثی گردد.

از نظر قرآن، دشمنان همواره در این اندیشه هستند تا مومنان را به تسلیم وا داشته و آنان را از مسیر حق و حقانیت و دفاع از عدالت و قیام و اجرای آنان باز دارند. همچنین تمام تلاش دشمنان این است که مومنان را از مواضع اصولی خویش از جمله حمایت از مظلومان و مستضعفان عالم در برابر ظالمان و مستکبران باز دارند، در حالی که این امور از مهم ترین مواضع دولت وامت ولایی در سیاست خارجی است.

بر اساس دیدگاه قرآن، عقب نشینی نسبت به اصول و مواضع اصولی در هیچ زمانی جایز نیست و حکومت اسلامی نمی بایست از مواضع اصولی خویش کوتاه آید؛ زیرا دشمنان تا زمان تسلیم یا تغییر رفتار و آیین، دست از فشار و تهدید بر نخواهند داشت و محاصره جز با تغییر نظام سیاسی اسلام و عقب نشینی از آیین آن پایان نمی پذیرد.

بر اساس آیات قرآن، یکی از مهم ترین راهکارها در راستای مقاومت و مقابله با محاصره کنندگان و تحریم های آنان، قناعت ورزی و تکیه بر اقتصاد و توان داخلی در سایه توکل و اعتماد به خدا است. خداوند در قرآن جبران تنگناها و مشکلات اقتصادی درصورت قطع رابطه با مشرکان و تکیه بر اقتصاد داخلی را به مومنان وعده داده و فرموده است: «یٰا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا اَلْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلاٰ یَقْرَبُوا اَلْمَسْجِدَ اَلْحَرٰامَ بَعْدَ عٰامِهِمْ هٰذٰا وَ إِنْ خِفْتُمْ عَیْلَةً فَسَوْفَ یُغْنِیكُمُ اَللّٰهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شٰاءَ إِنَّ اَللّٰهَ عَلِیمٌ حَكِیمٌ»؛ ای اهل ایمان! جز این نیست که مشرکان پلیدند؛ پس نباید بعد از امسال به مسجدالحرام نزدیک شوند؛ و اگر [به سبب قطع رابطه با آنان و تعطیل شدن داد و ستد با ایشان] از بینوایی و تنگدستی میترسید، خدا اگر بخواهد شما را به زودی از فضل و احسانش بینیاز میکند؛ یقیناً خدا دانا و حکیم است. (توبه /٢٨)

از نظر قرآن، اگر امت اسلام ایمان واقعی داشته باشند، هرگز تحت تاثیر تحریم و محاصره اقتصادی قرار نخواهند گرفت؛ زیرا این خدا است که روزی را قسمت میکند و در نهایت با صبر و استقامت و پایداری می توانند محاصره را بشکنند و به اهداف خویش نیز دست یابند. البته از نظر قرآن برای کسب موفقیت علیه محاصره کنندگان لازم است تا نظام اسلامی با بهره گیری از همه توان علمی و عملی امت اقدام به برنامه ریزی در شرایط بحرانی کند؛ چنان که حضرت یوسف (ع) در شرایط بحرانی خشکسالی مصر این گونه عمل کرد.

(یوسف ٤٧- ٥٥) از جمله این برنامه ریزی ها صرفه جویی در همه ابعاد از سوی حکومت و امت اسلامی است که می تواند از هرگونه اسراف و تبذیر جلوگیری به عمل آورده و با اولویت بخشی به امنیت غذایی و مانند آن بودجه و سرمایه امت اسلام را از حوزه کالاهای تشریفاتی خارج کند و در مسیر درست به کار اندازد. در حقیقت توجه امت و امام به حوزه مصرف و صرفه جویی مهم ترین عامل در پیروزی و شکست محاصره کنندگان خواهد بود.

١-٥- القای یاس

القای یأس و ناامیدی از دیگر ویژگیهای رفتار سیاسی منافقان و تبلیغ منفی آنان بود.

ایجاد تزلزل و اضطراب، ناامن ساختن جو جامعه، ساختن و انتشار دادن شایعات دروغ و آکنده ساختن جامعه از اتهامات گوناگون نسبت به افراد و شخصیت ها عناصر تشکیل دهنده یک جنگ روانی است. (خاتمی، ١٣٧٩: ١٢١) که جریان نفاق از این عناصر در جنگ روانی که علیه پیامبر(ص)، مسلمانان و حکومت اسلامی به راه انداخته بودند به گونه بسیار چشمگیری استفاده میکردند.

جریان نفاق با برشمردن تعداد نفرات و ادوات نظامی دشمن در آستانه جنگ ها و نیز در میادین نبرد و در مقابل کم جلوه دادن سپاه اسلام تلاش میورزیدند در دل مسلمانان رعب و وحشت ایجاد کنند و آنان را از نبرد با دشمن باز دارند؛ چنانچه در جنگ احزاب و تبوک از این حربه برای تضعیف مسلمانان بهره بردند. همچنین آنان در مواقع بسیار حساس و بحرانی شایعات دلهره آور در بین مسلمانان و جامعه اسلامی پخش میکردند و مسلمانان را دچار اضطراب و وحشت میساختند؛ گزارشات دروغ در مورد تعداد نفرات دشمن، شایعه قتل و یا اسارت پیامبر(ص) در جنگ ها و تهمت زدن به اشخاص از عمده ترین محورهای شایعه پراکنی جریان نفاق بود که نتیجه آن یاس و ناامیدی بود. چنانکه در جنگ احد با پخش شایعه کشته شدن پیامبر و در جنگ احزاب و نیز در آستانه آماده شدن سپاهیان اسلام برای جنگ تبوک با شایع ساختن کثرت بیش از حد تعداد نفرات دشمن سعی ورزیدند روحیه مسلمانان را تضعیف نمایند. (یعقوبی، بی تا: ٢، ٤٧)

١-٥-١- شیوه برخورد قرآن با القای یأس

یکی از بارزترین راهکارهای قرآن برای مبارزه با ناامیدی و القای یأس در تبلیغات دشمنان، مقاومت و توصیه به صبر است که نتیجه آن تعمیم انتظار برای موفقیت است. به همین دلیل انسان های مؤمن و موحد، در برابر ناملایمات و ناگواریهای زندگی که نقش موانع را ایفا میکنند، طریقه صبر و توکل بر خداوند را پیش می گیرند چرا که تحمل مشکلات و مقاومت در برابر عوامل یأس آور، سر انجام پیروزی را نصیب آدمی خواهد کرد.

« بَلىٰ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا وَ یَأْتُوكُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هٰذٰا یُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ آلاٰفٍ مِنَ اَلْمَلاٰئِكَةِ مُسَوِّمِینَ»؛ آری، اگر شکیبایی ورزید و پرهیزکاری کنید و دشمنان در همین لحظه، جوشان و خروشان بر شما بتازند، پروردگارتان شما را با پنج هزار فرشته نشان دار یاری میدهد. (آل عمران / ١٢٥)

یکی دیگر از شیوه های قرآن در مقابل القای یأس دشمنان یادآوری نعمت های الهی است. طبق آیات قرآن خداوند جهت زدودن روح ناامیدی از مسلمانان صدر اسلام، دستور به یادآوری نعمت های خداوند یا امدادهای غیبی او در صحنه های حساس نموده است: «يٰا أَيُّهَا اَلنّٰاسُ اُذْكُرُوا نِعْمَتَ اَللّٰهِ عَلَيْكُمْ هَلْ مِنْ خٰالِقٍ غَيْرُ اَللّٰهِ يَرْزُقُكُمْ مِنَ اَلسَّمٰاءِ وَ اَلْأَرْضِ لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ هُوَ فَأَنّٰى تُؤْفَكُونَ»؛ ای مردم! نعمت خدا را بر خودتان یاد کنید. آیا جز خدا هیچ آفریننده ای هست که از آسمان و زمین شما را روزی دهد؟ هیچ معبودی جز او نیست، پس چگونه [از حق] منصرفتان میکنند؟ (فاطر / ٣)

خداوند در این آیات و آیات مشابه نعمات خود را یادآوری میکند و گشایش در سختیها را متذکر میشود تا همگان را از نومیدی رها سازد و به لطف خداوند امیدوار سازد.

١-٦- استهزاء

استهزاء، تمسخر، عیب جویی و طعنه و ریشخندزدن مؤمنان یکی دیگر ویژگیهای تبلیغی منافقان است. آنان در برخوردهای اجتماعیشان مؤمنان را به باد تمسخر و استهزاء گرفته و اقدام به عیب جویی، ریشخندزدن و توهین و تحقیر آنان مینمودند. قرآن کریم این ویژگی جریان نفاق را این گونه مورد اشاره قرار داده است: «یَحْذَرُ اَلْمُنٰافِقُونَ أَنْ تُنَزَّلَ عَلَیْهِمْ سُورَةٌ تُنَبِّئُهُمْ بِمٰا فِی قُلُوبِهِمْ قُلِ اِسْتَهْزِؤُا إِنَّ اَللّٰهَ مُخْرِجٌ مٰا تَحْذَرُونَ ﴿﴾ وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ لَیَقُولُنَّ إِنَّمٰا كُنّٰا نَخُوضُ وَ نَلْعَبُ قُلْ أَ بِاللّٰهِ وَ آیٰاتِهِ وَ رَسُولِهِ كُنْتُمْ تَسْتَهْزِؤُنَ»؛ منافقان از اینکه سوره ای بر ضدشان نازل شود که آنان را از اسراری که [در جهت دشمنی با خدا، پیامبر، مؤمنان و حکومت اسلامی] در دل هایشان وجود دارد، آگاه نماید اظهار ترس و نگرانی میکنند؛ بگو: مسخره کنید، خدا آنچه را از آن بیمناک و نگرانید، آشکار خواهد کرد. و اگر [نسبت به اعمال ناهنجار و گفتار باطلشان] از آنان بازخواست کنی، قاطعانه میگویند: فقط شوخی و بازی کردیم! بگو: آیا خدا وآیات او و پیامبرش را مسخره میکردید؟ (توبه /٦٤ و ٦٥)

یکی دیگر از صفات عمومی منافقان و راه های تبلیغی آنان، این است که آنها افرادی لجوج، بهانه جو و ایرادگیر و کارشکن هستند. هر کار مثبتی را با استهزاء و مسخره کردن بد جلوه میدهند.

١-٦-١- استدراج راه مقابله قرآن با استهزاء

خداوند در دفاع از مؤمنان در برابر استهزاء معاندان میفرماید: «اَللّٰهُ یَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَ یَمُدُّهُمْ فِی طُغْیٰانِهِمْ یَعْمَهُونَ»؛ خدا آنان را [به کیفر این کار منافقانه در دنیا و آخرت] عذاب خواهد کرد، و آنان را در سرکشی و تجاوزشان مهلت میدهد [تا در گمراهیشان] سرگردان وحیران بمانند. (بقره / ١٥)

آنها را در برابر استهزاءشان مجازات میکند و کیفر میدهد یا وبال استهزاء را به خودشان برمیگرداند، و چنان است که آنها را استهزاء میکند، یا در دنیا به اجرای احکام اسلام و استدراج و مهلت دادن و ازدیاد نعمت در مقابل طغیان، و در آخرت به نشان دادن در بهشت و راه ندادن به آن معامله استهزائی با آنها میفرماید، یا آنها را به حقارت و پستی دچار میکند که لازمه اش استهزاء به آنهاست؛ توضیح دیگر اینکه در اخبار رسیده است که در قیامت دری از بهشت به جهّنم باز میکنند و این منافقان شتابان بسوی آن در میروند و تا به آن میرسند در را بسته مییابند و به این طریق بسزای استهزائشان استهزاء میشوند. (خسروانی،١٣٩٠: ١، ٥٦)

خدا آنان را در مقابل این استهزاء و مسخره کیفر و جزا داده عذاب میکند و این کیفر به نام استهزاء خوانده شده است. طبق این قاعده که در بین عرب جزاء و کیفر هر عملی را به نام همان عمل میخوانند و در قرآن نیز آیه: «وَ جَزٰاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُهٰا» (شوری / ٤٠) سزای بدی ما بدیی مثل آن است. همین مطلب را بیان میکند با اینکه پاداش و جزا وقتی به عنوان قصاص باشد بد نیست ولی مانند خود گناه «بد» نامیده شده است. و آیه «وَ إِنْ عٰاقَبْتُمْ فَعٰاقِبُوا بِمِثْلِ مٰا عُوقِبْتُمْ بِهِ»؛ (نحل / ١٢٦). اگر عقوبت میکنید نظیر آن عقوبت که دیده اید عقوبت کنید. سزا و جزای عقوبت را همان عقوبت نامیده است. (طبرسی، همان: ١، ٧٧).

راغب اصفهانی مینویسد: «استهزاء از طرف خداوند صحیح نیست، همان طور که لهو و لعب از آن ذات مقدس بعید و غیرصحیح است. ولی خداوند در قبال استهزاءشان، آنان را مجازات میکند؛ به این معنا که مدتی را به ایشان مهلت داده، سپس گرفتار مینماید. این مهلت دادن استهزاء نامیده میشود که همان استدراج است؛ به طوری که ظالمان متوجه آن نمیشوند.یا گفته میشود: اگر کسی به تو نیرنگ زد، تو زیرکی کرده و واکنش نشان ندادی، گویا در حقیقت او را به تمسخر گرفته ای.» (راغب اصفهانی، ١٤١٢: ٥٤٢)

بنابراین به دست میآید که بهترین روش در مقابل تبلیغ استهزای معاندان این است که با آنان همان گونه رفتار شود که رفتار میکنند و مقابله به مثل صورت گیرد که خداوند یاریگر مؤمنان خواهد بود.

١-٧- تفرقه افکنی

یکی دیگر از روش های تبلیغی منافقین و کفار ایجاد تفرقه و اختلاف بین مسلمانان بود که برای رسیدن به این هدف، به هر کاری دست میزدند و به هر وسیله ای متوسل میشدند.

یکی از این راه ها ساختن پایگاهی برای ایجاد تفرقه بین مسلمانان بود تا افراد منافق در آنجا گرد هم آمده، و اقداماتشان را علیه اسلام و مسلمانان سازماندهی نمایند؛ به جهت اینکه پنهان کاری تصمیم بر ایجاد این مرکز را در قالب ساختن مسجد گرفتند تا عنوان مسجد، پوششی برای فعالیت منافقانه آنان باشد، مسجدی که به مسجد ضرار شهرت یافت.

قرآن کریم در سوره توبه آیه ١٠٧ به احداث مسجد ضرار اشاره کرده است.

١-٧-١- اطاعت از ولی و اتحاد راه مقابله قرآن با تفرقه افکنی

از منظر قرآن کریم هر گونه منازعه ای باعث سست شدن و از بین رفتن عظمت مسلمانان خواهد شد. به همین دلیل خداوند فرمان به اطاعت و پیروی از خدا و رسولش و عدم نزاع و صبر و بردباری در برابر مشکلات میدهد و میفرماید: «وَ أَطِیعُوا اَللّٰهَ وَ رَسُولَهُ وَ لاٰ تَنٰازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ رِیحُكُمْ وَ اِصْبِرُوا إِنَّ اَللّٰهَ مَعَ اَلصّٰابِرِینَ»؛ و از خدا و پیامبرش فرمان برید، و با یکدیگر نزاع و اختلاف مکنید، که سست و بد دل میشوید، و قدرت و شوکتتان از میان میرود؛ و شکیبایی ورزید؛ زیرا خدا با شکیبایان است (انفال / ٤٦)

اّتحاد و یکپارچگی و دوری از اختلاف و تفرقه، از دستورات اکید الهی است که در آیات متعدّد به آن فرمان داده است و این فرمان باید در تمام زمینه ها رعایت شود، مخصوصاً در حال جنگ و درگیری با دشمن که ضرورت بیشتری دارد. (قرائتی، ١٣٧٤: ٣، ٣٣٠) یکی دیگر از مهم ترین برنامه های مبارزه توجه به مسأله رهبری و اطاعت از دستور پیشوا و رهبر است. همان دستوری که اگر انجام نمیگرفت جنگ بدر به شکست کامل مسلمانان منتهی میشد، لذا میفرماید: و اطاعت خدا و پیامبرش کنید و از پراکندگی و نزاع بپرهیزید؛ زیرا کشمکش و نزاع و اختلاف مجاهدان در برابر دشمن نخستین اثرش سستی و ناتوانی و ضعف در مبارزه است و نتیجه این سستی و فتور از میان رفتن قدرت و قوت و هیبت و عظمت شماست. سپس دستور به استقامت در برابر دشمنان و در مقابل حوادث سخت میدهد و میگوید: استقامت کنید که خداوند با استقامت کنندگان است. (مکارم شیرازی، ١٣٨٤: ٧،١٩٥ و١٩٦).

منافقان با نقاب ایمان تلاش میکنند مسلمانان را در هم بکوبند و با تبلیغ عقاید کفرآمیز جامعه را به دوران قبل از ظهور اسلام بازگردانند. تفرقه افکنی به عنوان هدفی عالی، انگیزه ای قوی برای تبلیغ نفاق منافقان به شمار میآید. لکن خداوند خیانت آنان را آشکار کرد و با نزول آیاتی به پیامبر(ص) دستور تخریب و آتش زدن مسجد منافقان (ضرار) را داد.

آنان که برای ضررزدن (به مسلمانان) و کفر و ایجاد تفرقه میان مؤمنان و تهیه کمین گاه برای کسی که پیش از این با خدا و رسولش ستیزه کرده (ابوعامر فاسق) مسجدی بنا کردند و سوگند میخورند که ما منظوری جز نیکی نداشته ایم، خداوند گواهی میدهد که آنان دروغ میگویند، هیچ گاه در آن مسجد اقامه نماز نکند، بنابراین در این آیه شریفه ایجاد تفرقه عاملی مهم برای تبلیغ جهت ایجاد نفاق محسوب شده است. (دروزه، ١٩٨٩: ١٨٠) این موضوع نشان میدهد که اطاعت از دستور رهبر و در کنار آن اتحاد مسلمین در نظر اسلام به قدری زیاد است که حتی اگر ساختن مسجدی در کنار مسجد دیگر باعث ایجاد تفرقه و اختلاف و شکاف در میان صفوف مسلمانان گردد آن مسجد تفرقه انداز نامقدس است. بیشترین دوستی و همکاری عملی منافقان با یهودیان در جنگ های پیامبر (ص) با یهودیان دیده میشود که این اثری از آثار همکاری پایدار یهودیان و منافقان در تبلیغ برای مقابله و رویارویی با اسلام است.

١-٨- القای ترس

نقش الگوها و شخصیت های اجتماعی بسیار ارزنده و حساس بود که در روش تبلیغ و گسترش اسلام نیز به کار گرفته شد، منافقان و قدرت طلبان متظاهر به اسلام و ورشکستگان سیاسی منتظر فرصت نیز از این اصل غافل نماندند و برای ساکت کردن امت اسلامی و به بندکشیدن دوباره توده های مردم، دقیقاً به همین اصل تکیه نموده، ابتدا به سوی الگوها شتافتند. گروهی را با پول و وعده حکومت و قدرت، تطمیع نمودند که حتی شهادت دروغین را امضاء کردند. گروه دیگری از شخصیت ها را اغفال نمودند و برخی دیگر را به شک و تردید کشاندند و بعضی را با تبلیغات مسموم و صحنه سازیها، همراه کردند و جمعی را با تهدید و ارعاب منزوی نمودند.

«وَ اُذْكُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلِیلٌ مُسْتَضْعَفُونَ فِی اَلْأَرْضِ تَخٰافُونَ أَنْ یَتَخَطَّفَكُمُ اَلنّٰاسُ فَآوٰاكُمْ وَ أَیَّدَكُمْ بِنَصْرِهِ»؛ و یاد کنید هنگامی را که شما در زمین گروهی اندک بودید، و ناتوان و زبون شمرده میشدید، و همواره میترسیدید که مردم [مشرک و کافر] شما را بربایند [تا شکنجه و آزار دهند] پس خدا شما را [در شهر مدینه] جای داد و با یاریش نیرومندتان ساخت. (انفال / ٢٦)

این آیه نعمت هایی را که خداوند به مسلمانان مهاجر داده بود، تذکر میدهد. این مسلمانان وقتی در مکه بودند تعدادشان اندک بود و همواره ناتوان شمرده میشدند و مورد آزار و اذیت مشرکان مکه بودند. وضع مسلمانان در مکه، پیش از هجرت بسیار رقت انگیز و اسفبار بود. آنها علاوه بر آزارها و شکنجه هایی که میشدند، بر جان خود نیز میترسیدند و امنیتی نداشتند، به خصوص آن دسته از مسلمانان که از قبیله قدرتمندی نبودند و یا برده بودند و از جانب هیچ کس حمایت نمیشدند. آنها همیشه بیم آن را داشتند که مشرکان آنها را شکار کنند و بربایند و نابود سازند. همانگونه که بعضی از مسلمانان در اثر شکنجه مشرکان، جان خود را از دست دادند؛ مانند پدر و مادر عمّار یاسر. (جعفری، ١٣٧٦: ٣٥٢) انقلاب های موفق، همواره از طرف دشمنان مورد تهاجم و تهدید قرار نمیگیرند بلکه از درون با انحراف و قدرت طلبی شخصیت ها، یا تضاد فکری و درگیری الگوها و شخصیت های انقلابی، شکسته میشوند و از پای در میآیند. همان بزرگان و رؤسای قبایل و شخصیت های مهم اجتماعی، که دیروز مردم را فوج فوج به اسلام و هدایت الهی فرا میخواندند، امروز گروه گروه به اغفال و شرک و ارتداد و انحراف و سکوت و بیتفاوتی میکشانند، و خود عامل شکست و عقب ماندگی و سیر ارتجاعی نهضت و امت میباشند. (دشتی، ١٣٧٧: ٨٨ -٨٩).

١-٨-١- راه مقابله قرآن با القای ترس

راه مقابله قرآن با ایجاد رعب و وحشت را میتوان یکی از نعمت های پروردگار بر مجاهدان دانست. در جنگ بدر، ترس و وحشتی که خداوند در جنگ بدر در دل دشمنان افکند و روحیه آنها را سخت متزلزل ساخت. (انفال / ١٢)

شبی که فردای آن جنگ بدر واقع شد دل های اهل ایمان به وعده نصرت الهی قوی گردید و امنیتی از جانب خداوند برای آنها حاصل شد. لذا به خواب رفتند ولی دلشان بیدار بود و مراقب بودند که دشمن شبیخون نزند. اتفاقاً بیشترشان محتلم شدند و چاه بدر در تصرف کفار بود شیطان وسوسه نمود که شما جنب شدید و آب ندارید با حال جنابت چگونه جنگ میکنید و ظفر مییابید و اگر کشته شوید و با این حال از دنیا بروید چگونه به بهشت میروید به علاوه ممکن است از تشنگی هلاک شوید و قادر بر دفاع از دشمن نشوید. لذا خداوند باران رحمت خود را بر آنها نازل فرمود که هم پاک شدند و هم پاکیزه و هم غسل نمودند و هم ذخیره کردند و هم از دل چرکینی که به واسطه وسوسه شیطان برای آنها از جهاد با این حال روی داده بود بیرون آمدند و هم مطمئن به عنایت و لطف الهی نسبت به خودشان شدند به طوری که گویا دل هاشان به ریسمان محکم امید و وثوق به خدا بسته شده و هم منزلگاهشان که زمین ریگزار بود و قدم هاشان در آن فرو میرفت سخت و صلب شد و ثبات قدم صوری و معنوی در جنگ برای ایشان حاصل گشت و این وقتی بود که خداوند به ملائکه ای که برای نصرت آنها فرستاده بود، وحی فرمود که من معین و یاور شما هستم ثابت قدم کنید اهل ایمان را در جهاد با کفار به ارائه دادن خودتان را به آنها و کمک نمودن با آنها در جهاد و بشارت به فتح و ظفر نایل آمدند. (ثقفی تهرانی، ١٣٩٨: ٢، ٥١٦)

در تفاسیر آمده است که: ملائکه به صورت آدمیان، مقدمه صف لشگر مؤمنان میرفتند و میگفتند: بشارت باد که شما غالب شدید و خدای تعالی ناصر شما است، مردانه باشید که دشمنان شما قلیلند و نصرت با شما خواهد بود. (شاه عبدالعظیمی، ١٣٦٣: ٤، ٣٠٤.)

شک نیست که این رعب افکنی در دل دشمن که از عوامل مؤثر پیروزی بود، بدون حساب نبود، آن پایمردی مسلمانان، آن نماز جماعت و شعارهای گرم و داغشان، آن اظهار وفاداری مؤمنان راستین و سخنانی همچون سخنان سعد بن معاذ به اضافه آنچه قبلاً از استقامت مردان و زنان مسلمان در مکه دیده بودند، همگی دست به دست هم داد، و وحشت برای دشمنان آفرید. (همان)

بدین سان شاهد هستیم که چگونه خداوند در مقابل ارعاب و ترسی که مشرکان در دل مسلمانان ایجاد میکردن مقابله به مثل مینماید و پاسخ آنها را با قاطعیت تمام میدهد.

نتیجه

نظر به جامعیت و جاودانگی قرآن، در مییابیم که هیچ موضوع مهمی در راستای هدایت انسان نیست که در قرآن از آن صحبت نشده باشد. به خصوص موضوع مهمی همچون ساختار جامعه اسلامی و عواملی که به طور مثبت یا منفی در ساختار آن موثر است. با تاملی دقیق در آیات در مییابیم که تا چه اندازه قرآن کریم نسبت به «شناساندن دشمن» حساسیت نشان داده است. این آیات، انواع دشمنان مومنان و نظام اسلامی، ابزار و شیوه های دشمن و راه های مقابله با آنان را به مسلمانان میآموزد. این شیوه ها و راه کارهای تبلیغی دشمنان عبارتند از:

روش های تبلیغی کفار و منافقین در قرآن.JPG

تاریخ همواره تکرار و مایه عبرت انسان هاست. جوامع اسلامی باید دریابند که دشمن فقط به معنای یهودیان و منافقان صدر اسلام خلاصه نمیشوند، بلکه دشمن با شیوه های جدیدتر همواره در نقشه شکست مسلمانان هستند. لذا با توجه به اهمیت تبلیغ و نقش تأثیرگذاری آن در روند سیاسی و اجتماعی جوامع به محققان آتی توصیه میگردد تحقیقاتی در موارد زیر انجام دهند:

– بررسی تأثیر تبلیغات در دوران معاصر

– بررسی تبلیغات در تاریخ ائمه اطهار و تطبیق آن با عصر معاصر

– چگونگی انجام تبلیغات سیاسی و اجتماعی در عصر حاضر

– تأثیر فضای مجازی و سایبری در تبلیغات

کتابنامه

١. قرآن کریم

٢. ابن هشام، ابومحمد عبدالملک؛ (١٤٢٠ق)، السیره النبویه، (تحقیق سهیل زکار)، بیروت: دارالفکر.

٣. ثقفی تهرانی، محمد؛ (١٣٩٨ ق)، روان جاوید در تفسیر قرآن مجید، چاپ دوم، تهران: برهان.

٤. جعفریان، رسول؛ (١٣٦٦)، تاریخ سیاسی اسلام، قم: موسسه در راه حق.

٥. جعفری، یعقوب ؛ (١٣٧٦)، تفسیر کوثر، قم: هجرت.

٦. حمیدالله، محمد؛ (١٣٧٤)، نامه ها و پیمان های سیاسی حضرت محمد (ص) و اسناد صدر اسلام، (ترجمه سید محمد حسینی)، تهران: سروش.

٧. خاتمی، سیداحمد؛ (١٣٧٩)، سیمای نفاق در قرآن، قم: شفق.

٨. خسروانی، علیرضا؛ (١٣٩٠ ق)، تفسیر خسروی، تهران: کتابفروشی اسلامیه.

٩. دروزه، محمد عزه؛ (١٩٨٩ م)، سیره الرّسول، بیروت: مکتبه العصریه.

١٠. دشتی، محمد؛ (١٣٧٧)، تحلیل حوادث ناگوار زندگی حضرت زهرا(س)، قم: مؤسسه نشر امام علی(ع).

١١. راغب اصفهانی، ابوالقاسم حسین بن احمد؛ (١٤١٢ ق)، مفردات الفاظ قرآن، (تحقیق صفوان عدنان داودی)، بیروت: دارالشامیه.

١٢. سبحانی، جعفر؛ (١٣٨٣)، تاریخ اسلام زندگانی پیامبر خاتم (ص)، چاپ هفتم، قم: امام عصر (عج).

١٣. شاه عبدالعظیمی، حسین بن احمد؛ (١٣٦٣)، تفسیر اثنی عشری، تهران: میقات.

١٤. طباطبایی، محمدحسین؛ (١٤١٧ق)، المیزان فی تفسیر القرآن، (ترجمه محمدباقر موسوی همدانی)، قم: انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.

١٥. طبرسی، فضل بن حسن؛ (١٣٧٢)، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، (مترجمان با مقدمه محمودجواد بلاغی)، چاپ سوم، تهران: ناصرخسرو.

١٦. عبدالباقی، محمدفؤاد؛ (١٣٨٤)، المعجم المفهرس لاالفاظ القرآن، قم: قدس.

١٧. فخر رازی، محمد بن عمر؛ (١٤٢٠ق)، التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب)، چاپ سوم، بیروت: دار إحیاء التراث العربی.

١٨. قرائتی، محسن؛ (١٣٧٤)، تفسیر نور، تهران: درس هایی از قرآن.

١٩. قرشی، سید علیاکبر؛ (١٣٧٧)، تفسیر احسن الحدیث، چاپ سوم، تهران: بنیاد بعثت.

٢٠. مکارم شیرازی، ناصر؛ (١٣٨٤)، تفسیر نمونه، چاپ بیست و چهارم، تهران: دار الکتب الإسلامیه.

٢١. یوسفی غروی، محمد هادی؛ (١٣٨٢)، تاریخ تحقیقی اسلام [موسوعه التاریخ الاسلامی]، (ترجمه حسینعلی عربی)، قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی.

٢٢. یعقوبی، ابن واضح؛ (١٣٦٢)، ترجمه تاریخ طبری، (ترجمه محمد ابراهیم آیتی)، بیجا: مرکز انتشارات علمی و فرهنگی.

٢٣. ؛ (بیتا)، تاریخ الیعقوبی، بیروت: دارصادر.

مقالات

٢٤. عبداللهی عابد، صمد و فاطمه وجدی؛ (١٣٩٤)، «بررسی جنگ نرم در آیات قرآن»، فصلنامه علمی، پژوهشی مطالعات تفسیری / شماره ١٥، صص ١٤٠-١١٧

٢٥. مهدوی دامغانی، محمود؛ (١٣٨٨)، «پیامبر(ص) و جریان نفاق»، فصلنامه مطالعات تاریخ اسلام / شماره اول، صص ١٥١-١٣٥

٢٦. نوری، محمدموسی؛ (١٣٨٥)، «عملکرد نفاق در عصر نبوی»، مجله معرفت / شماره ١٠٨، صص ١٨٠-١٦٥

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.